پیدایش واقفیه
با وجود روایاتی که به آنها اشاره شد و علی رغم آشکار بودن نشانه های امامت در سیره و سیمای امام رضا بعضی امامت حضرت را نپذیرفتند و به عقیده «وقف» قایل شدند و اعتقاد یافتند که موسی بن جعفر قائم امت بوده و همچنان در قید حیات به سر میبرد. این افراد به واقفه یا واقفیه» شهرت یافتند. (3) ٣ - فرق الشيعه ۷۹ )
رهبران واقفیه همانند دیگر مردم حتماً از زبان امام هفتم، سخنانی را درباره امام پس از خود شنیده بودند (4) ۴ - یکی از سردمداران واقفیه زیاد بن مروان قندی است که احادیثی چند را از امام هفتم درباره جانشینی فرزندش شنیده و برای دیگران نقل کرده است. کافی ۳۱۲٫۱) و حتی روایات فراوانی که در معرفی مهدی موعود از امامان و نیز از شخص موسی بن جعفر وارد شده بود مجالی برای انحراف نمی گذاشت ولی انگیزه های خاص به این انحراف منتهی گردید و بدان دامن زد.
انگیزه های پنهان
رهبران واقفیه و طراحان این طرز فکر و اندیشه در زمان حیات امام هفتم ، از کارگزاران بوده و خزانه داری اموال را بر عهده داشتند. (1) ۱ - عيون اخبار الرضا ۱۱۲٫۱ )
هنگام رحلت امام سرمایه بسیاری نزد آنان بود برای نمونه نزد ابی حمزه بطائنی سی هزار دینار، نزد زیاد بن مروان قندی هفتاد هزار دینار و نزد عثمان بن عیسی رواسی نیز سی هزار دینار موجود بود. (2) ۲ - همان. )
امام کاظم ، همه امور را برای دوران پس از حیات خود به فرزندشان، علی بن موسى الرضاء تفویض کرده بود ولی خزانه داران چاره ای اندیشیدند تا از واگذاری اموال بر جا مانده به ولی امر یعنی امام رضا خودداری کنند. از این رو چنین وانمود کردند که موسی بن جعفر قائم آل محمد است و همچنان زنده می باشد و آنان همچنان نمایندگان اویند.
احمد بن حماد گوید:
عثمان بن عیسی رواسی از جمله کارگزاران موسی بن جعفر بود که در مصر انجام وظیفه میکرد اموال فراوان و کنیزانی چند نزد او وجود داشت. حضرت رضا پس از رحلت پدرشان به عثمان بن عیسی نوشتند که آن اموال را بازگرداند. او در پاسخ امام نوشت: «إِنَّ أَبَاكَ لَمْ يَمُتْ ؛ پدرت از دنیا نرفته است.
امام دیگر بار به او نامه نوشتند و رحلت پدر بزرگوارشان را یاد آور شدند و بر رحلت ایشان دلیل آوردند ولی او همچنان بر نظر خود پا فشاری کرده، از بازگرداندن اموال، سرپیچی کرد. (3) - همان )
نکته جالب توجه این است که ارتحال هفتمین امام در شمار روشنترین رخدادهای تاریخ امامان است بویژه آن که دستگاه خلافت، چند روز، جسد امام را کنار پل بغداد به نمایش گذارد و از بزرگان قوم نیز گواه گرفت که حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. به هر حال چنین جریانی پیش آمد و تعدادی به نام واقفیه ظهور نمودند. شایان یاد است که شخص موسى بن جعفر ، پیدایش چنین حرکتی را پیش بینی کرده و در سخنانی به محمد بن سنان فرموده است
«در این سال حرکتی پدید خواهد آمد از آن اندوهگین مباش که جای نگرانی نیست.... آنگاه حضرت فرمود: هر کس در حق فرزندم ستم روا دارد و پس از من امامت او را انکار کند مانند کسی است که در حق علی بن ابی طالب ستم نموده و جانشینی و امامت او پس از پیامبر را انکار کرده است. »(1) ۱ - عيون اخبار الرضا ۳۲٫۱ .... إِنَّهُ سَيَكُونُ في هَذِهِ السَّنَةِ حَرَكَةٌ فَلا تَجْزَعَ مِنْهَا ... قَالَ: مَنْ ظَلَمَ ابْنِي هَذَا حَقَّهُ وَ جَحَدَ إِمَامَتَهُ مِنْ بَعْدِي كَانَ كَمَنْ ظَلَمَ عَلِيَّ مِنْ أَبِي طَالِبٍ حَقَّهُ وَ جَحَدَ إِمَامَتَهُ مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ . )