مشهد الرضا  ( صص 94-91 ) شماره‌ی 3872

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره فرهنگی امام رضا (عليه السلام) > تلاش برای دفاع از امامت در قالب مناظره

خلاصه

وَلَكِنَّ النَّعِيمُ..و اما نعیم همان محبت و ولایت ما اهل بیت است که خداوند بعد از توحید و نبوت پیامبرش از آن سؤال خواهد کرد زیرا اگر به لوازم ولایت و محبت وفا کرد به نعیم بهشت که زوال و نابودی ندارد می رسد. حضرت رضا (ع) فرمودند پدرم از حضرت صادق (ع) و ایشان از امام باقر (ع) به همین طریق از امام علی (ع) نقل کردند که رسول خدا صلوات الله فرمودند: یا علی (ع)، اولین چیزی که پس از مرگ از آن سؤال می شود شهادت به توحید و یگانگی خدا و شهادت به پیامبری محمد صلوات الله و اقرار به این است که تو ولی مؤمنان هستی شهادت به ولایت تو به آن طریقی که خدا قرار داده و من نیز ابلاغ نمودم، بنابراین هر که اعتراف به آن نمود و اعتقادش نیز چنین بود، به سوی نعمتی که هرگز نابودی و زوال ندارد، ره سپار خواهد شد.

متن

۶ دفاع از معارف قرآن و ولایت

ابراهیم بن عباس می گوید: در محضر امام رضا (ع) بودیم که یکی از فقیهان حاضر در مجلس این آیه را لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيم " (سوره تکاثر، آیه آخر) چنین تفسیر کرد: * آن روز روز قیامت از نعمت یعنی آب سرد و خنک سؤال خواهید شد.

 امام (ع) با صدای بلند فرمودند این طور تفسیر میکنید؟ هر کسی به یک طریق آیه را معنی می.کند یکی میگوید منظور از نعمت آب سرد است. دیگری میگوید مقصود خواب است. عده ای میگویند غذای خوش طعم است. همانا پدرم از پدر خود امام صادق (ع) نقل فرمودند که وقتی شبیه این گفتار در محضر ایشان مطرح شد آن حضرت به خشم آمدند و فرمودند: خداوند تبارک و تعالی هیچ گاه بندگان خود را به خاطر چیزهایی که به آن ها تفضل فرموده و بخشیده است، بازخواست و سؤال نخواهد کرد و برای چنین چیزی بر آن ها منت نمی گذارد. این کار از مخلوق هم سزاوار نیست که مثلاً به خاطر آن که به کسی غذایی داده یا آب سردی نوشانده منت بگذارد.

وَلَكِنَّ النَّعِيمُ حُبُّنا أَهْلَ الْبَيْتَ وَ مُوالاتُنا يَسْأَلُ اللهُ عَنْهُ بَعْدَ التَّوْحِيدِ وَ نُبُوَّةِ رَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ * و اما نعیم همان محبت و ولایت ما اهل بیت است که خداوند بعد از توحید و نبوت پیامبرش ( از آن سؤال خواهد کرد زیرا اگر به لوازم ولایت و محبت وفا کرد به نعیم بهشت که زوال و نابودی ندارد می رسد. * حضرت رضا (ع) فرمودند پدرم از حضرت صادق (ع) و ایشان از امام باقر (ع) به همین طریق از امام علی (ع) نقل کردند که رسول خدا ( ) فرمودند: " يا عَلِيُّ إِنَّ أَوَّلَ ما يُسْتَلَ عَنْهُ الْعَبْدُ بَعْدَ مَوْتِهِ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهِ وَأَنَّ مُحَمَّداً رسولَ اللَّهِ وَ أَنَّكَ وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ بِما جَعَلَهُ اللهُ وَ جَعَلْتُهُ فَمَنْ أَقَرَّ بِذَلِكَ وَكَانَ مُعْتَقِدَهُ صَارَ إِلَى النَّعِيمِ الَّذِي لَا زَوَالَ لَهُ * یا علی (ع)، اولین چیزی که پس از مرگ از آن سؤال می شود شهادت به توحید و یگانگی خدا و شهادت به پیامبری محمد ( الله ) و اقرار به این است که تو ولی مؤمنان هستی شهادت به ولایت تو به آن طریقی که خدا قرار داده و من

نیز ابلاغ نمودم، بنابراین هر که اعتراف به آن نمود و اعتقادش نیز چنین بود، به سوی نعمتی که هرگز نابودی و زوال ندارد، ره سپار خواهد شد. ( ينابيع المودة، ج ۱، صفحه ۱۱۱)

معرفی شیعیان واقعی

هنگامی که امام رضا (ع) در خراسان بودند عده ای از سرزمین ها و شهرهای دور به خراسان آمدند تا به محضر ایشان برسند. این گروه در عین حال که از شیعیان محسوب میشدند ولی به گناهانی آلوده بودند.

 آن ها جلو درب خانه امام (ع) جمع شدند و از آن بزرگوار اجازه ورود خواستند و به خادم خانه گفتند به حضرت رضا (ع) عرض کنید یک گروه از شیعیان علی (ع) میخواهند به محضر شما شرفیاب شوند. امام (ع) در پاسخ فرمودند: بگویید من مشغول هستم. آن ها را برگردانید.

 این گروه یک ماه یا دو ماه در خراسان ماندند و هر روز دوبار یا یک بار به در خانه آن حضرت می آمدند (در بحار ۶۸ صفحه ۱۵۸ و صفحه ۱۵۹ یک ماه هر روز دوبار ذکر شده است.) حرف قبلی خود را تکرار می کردند و همان پاسخ را می شنیدند و برمی گشتند. سرانجام به وسیله دربان، به امام رضا (ع) پیغام دادند به آقای ما علی بن موسی (ع) بگو ما شیعه پدرت علی (ع) هستیم و از راه دور آمده ایم دشمنان به خاطر اجازه ندادن شما ما را سرزنش کردند این بار اگر شما را ملاقات نکنیم بر می گردیم و روسیاه خواهیم شد و از خجالت به وطن خود نخواهیم رفت زیرا تحمل سرزنش دشمنان را نداریم به ما اجازه ملاقات بدهید....

دربان پیام آنها را رساند و این بار امام ( لا ) اجازه ورود دادند. آن ها داخل شدند و سلام کردند. امام (ع) نه جواب سلام و نه اجازه نشستن دادند، همانطور ایستاده عرض کردند ای پسر رسول خدا این چه ستمی است که بر ما روا می داری ما را خوار میگردانی بعد از این همه سرگردانی که اجازه شرفیاب شدن نمی دادی دیگر چه برای ما باقی مانده است. امام رضا (ع) فرمودند: این آیه را بخوانید: "ما أصابَتْكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُوا عَنْ كثير " (سوره شوری، آیه ۳۰) * هر مصیبتی که بر شما وارد می شود به واسطه کارهایی است که خودتان کرده اید و این در حالی است که خدا بسیاری از کارهای بد شما را می بخشد. * در این عمل، من از خدا و پیغمبر ( ) و علی (ع) و پدران پاک و مطهر خود (ع) پیروی کردم، آنها شما را مورد سرزنش قرار دادند، من نیز چنین کردم آنها عرض کردند علت چه بود که مورد سرزنش واقع شدیم؟ فرمودند: این که اجازه به شما ندادم از این رو میباشد که شما ادعا میکنید ما شیعیان علی (ع) هستیم. ولی دروغ میگویید وای بر شما، شیعیان علی (ع)، امام حسن و امام حسین (ع) و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و محمد بن ابی بکر بودند. آن کسانی که کوچک ترین مخالفتی نسبت به دستوران علی (ع) نکردند و حتى مرتکب یک کاری که او نهی کرده بود نشدند. اما شما می گویید شیعه علی (ع) هستیم ولی در بیشتر کارها و اعمال با او مخالفت میکنید و نسبت به بسیاری از واجبات کوتاهی میکنید حقوق برادران را سبک می شمارید، آنجا که باید تقیه کنید یعنی سکوت نمایید و عقیده خود را اظهار نکنید، رعایت نمی کنید آنجا که نباید تقیه کنید، تقیه می نمایید.

اگر بگویید از دوستان و محبان آن آقا هستیم با دوستانش دوست و با دشمنانش دشمن هستیم این سخن را رد نمیکنیم اما مقامی بسیار ارجمند را ادعا کردید، اگر گفته خود را به وسیله اعمال و رفتار ثابت نکنید، هلاک خواهید شد مگر این که رحمت پروردگار نجاتتان دهد. عرض کردند: ای پسر رسول خدا و اینک از گفته خود استغفار میکنیم و توبه مینماییم همانگونه که شما تعلیم دادید میگوییم؛ شما را دوست داریم.

دوست دوستان شما و دشمن دشمنان شما هستیم. در این هنگام امام رضا (ع) با آغوشی باز از آنها پذیرایی کردند و فرمودند: مَرْحَباً بِكُمْ يَا إِخْوَانِي وَ أَهْلَ وُدی.... * آفرین بر شما ای برادران من و ای دوستان و اهل محبت من بالاتر بیایید بالاتر بیایید آن حضرت پیوسته آنان را بالاتر می بردند تا پهلوی خود نشاندند. سپس از دربان سؤال کردند آنها چند مرتبه آمدند و اجازه نیافتند؟ عرض کرد شصت مرتبه امام (ع) به او فرمودند: اینک تو هم شصت بار نزد آنها بیا و بر آنان سلام کن و سلام مرا هم به آن ها ابلاغ کن زیرا توبه و استغفار کردند، به همین خاطر گناهانشان محو شد و به خاطر محبتی که نسبت به ما دارند سزاوار احترام هستند به احتیاجات خودشان و خانواده آن ها رسیدگی کن از نظر مالی به آنان کمک فراوانی کن دربان هم دستور امام (ع) را اجرا نمود.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی