مشهد الرضا  ( صص 66-65 ) شماره‌ی 3889

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > شهادت امام رضا (عليه السلام) > تشييع جنازه

خلاصه

ناظر

متن

تشییع غریبانه و دفن شبانه

صبح هنگام مردم جمع شدند و صدای خود را به گریه و ناله بلند کردند آن ها با یکدیگر گفتگو میکردند و میگفتند مأمون فرزند رسول خدا ( ا ) را کشته است. مأمون احساس خطر کرد و به محمد بن جعفر عموی امام رضا ( ع ) گفت: برو به مردم بگو امروز جنازه آن حضرت خارج و تشییع نمی شود تا پراکنده شوند. این کار انجام شد و در نهایت پیکر شریف امام (ع) بدون حضور مردم و تنها با حضور مأمون و تعدادی دیگر تشییع و شبانه و غریبانه به محل آرامگاه هارون برده شد.

مأمون دستور داد در پشت قبر هارون قبری بکنند ولی هر چه کلنگ زدند حتی ذره ای خاک هم کنده نشد. هنگامی که در جلوی قبر او، کلنگ را بر زمین زدند، قبری آماده آشکار شد. (منتهی الامال، صفحه ۹۱۸ و صفحه ۹۲۰ انوار البهيه صفحه ۲۵۵ و صفحه ۲۵۷)

حسن بن عباد کاتب امام رضا (ع) می گوید: امام علا قبلاً مرا از شهادت و ماجراهای دفن پیکر مطهرش آگاه کرده بود در هنگام دفن، طبق فرموده ایشان) قطعه ای مسی به شکل ماهی پیدا شد که در آن نوشته بود: این روضه یا قبر مطهر) على بن موسى الرضا (ع) میباشد و آن گودال هارون جبار و ستمگر است. (همان صفحه ۹۲۲)

هرثمه میگوید: به امر امام (ع) پیکر شریف ایشان را در کنار قبر گذاشتم. ناگاه دیدم که پرده سفیدی بر روی قبر ظاهر شد و دیگر قبر را ندیدم. پیکر آن حضرت بدون آن که من دستی بر آن بگذارم به میان قبر گذاشته شد. سپس مأمون گفت: خاک بریزید من گفتم آن حضرت فرموده اند که خاک نریزید.... قبر خود به خود پر خواهد شد. حاضران خاکها را از دست خود به کناری ریختند و همه با کمال تعجب دیدیم که ناگاه قبر پر شد به گونه ای که سطح آن از زمین هم بلندتر قرار گرفت. (همان، صفحه ۹۲۱)

یکی از افراد مورد اطمینان به نام معمر بن خلاد میگوید: در مدینه بودم که حضرت امام محمد تقی (ع) به من فرمودند: ای معمر، سوار شو. گفتم: کجا برویم؟ فرمودند سوار شو و کاری نداشته باش پس من سوار شدم و با آن حضرت رفتم تا به یک وادی یا زمین پست رسیدیم ایشان فرمودند: اینجا بایست من در آنجا ایستادم و منتظر ماندم تا اینکه آن حضرت آمدند. عرض کردم فدایت شوم کجا بودید؟ فرمودند به خراسان رفتم و همین ساعت (در همین زمان) پیکر مطهر پدرم را به خاک سپردم.(همان، صفحه ۹۲۲ و صفحه ۹۲۳ به نقل از شیخ طبرسی در اعلام الوری)

 

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی