هدف شوم مأمون
دستگاه خلافت عباسی با اهدافی خاص جلسات علمی تشکیل می داد و امام را در برابر دانشمندان یهود و نصاری و دیگران قرار می داد. چنان که امام با جاثلیق رهبر مسیحیان و رأس الجالوت پیشوای یهودیان و رهبر صائبین به گفتگو پرداخت و سرانجام از جاثلیق پرسید تو را به حق مسیح و مریم سوگند میدهم آیا من به انجیل داناترم یا تو؟ جاثلیق گفت شما چنان که رأس الجالوت نیز به عظمت علمی امام اقرار کرد و عمران صابئی نیز در برابر مناظرات علمی امام ناتوان شد.
هدف مأمون از تشکیل محافل علمی این نبود که عظمت علمی امام را برای مردم بویژه دانشمندان اظهار کند بلکه هدف شومش این بود که در بین جلسات برای یک بار هم که شده امام از پاسخگویی به سؤالات آنان عاجز شود که خوشبختانه مأمون به این مقصد ناپسندش نرسيد؛ (وَ أَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي كَيْدَ الْخَائِنِينَ).( يوسف ٥٢)
واحمد بن علی انصاری گوید از اباصلت سؤال کردم چگونه مأمون در عین حال که از حضرت رضا تکریم می کرد، امام را به قتل رساند؟ اباصلت در پاسخ گفت علت تکریم امام، شناخت مأمون نسبت به فضل و علم امام بود و علت واگذاری ولایت عهدی این بود که به مردم بنمایاند که امام علاقه مند به دنیا و حکومت است و می خواست موقعیت امام را نزد مردم از بین ببرد و به همین جهت جلسات مناظره تشکیل می داد تا اگر ممکن است در برخی از موارد امام در پاسخ بماند و محبوبیت او کم شد.(عيون اخبار الرضا ج ۲ ص ۲۳۹)