تلاش امام در هدایت و ارشاد مردم
در زیارتنامه آن حضرت میخوانیم: «اشهد انك الامام الهادی والولى المرشد».
امام گاهی با عمران صابی مباحثه میکند و او را موحد میسازد. گاهی به بزنطی تذکر میدهد که مبادا گرفتار عجب و غرور شود از اینکه مهمان امام شده است.
گاهی به برادرش «زید» النار» که از شأن و مقام خود زیاد سخن می گفت میفرمود اگر این سخنان تو درست باشد و خداوند بدکاران را عذاب نکند تو از پدرت امام کاظم له برتری زیرا که او خداوند را بندگی کرد و به مقام قرب رسید و تو بدون بندگی خود را در خور آن مقام می دانی.
گاهی می فرمود نیکی به پدر و مادر لازم است گرچه مشرک باشند؛ و بر الوالدين واجب و ان كانا مشركين».
گاهی فهرستی از گناهان کبیره و عواقب آن را برای مردم بیان میکرد مانند قتل سرقت خوردن مال یتیم یأس از خدا، تکبر، اسراف
در تولی و تبری او در عرصه سیاسی مسئله تولی و تبری را مطرح می کرد و می فرمود با آنها که حرمت خدا و رسول را نادیده گرفتند، حریم دین را شکستند بین مردم و خدایشان فاصله انداختند باید دشمنی و برائت داشت و برعکس با آنها که در خط دیانت و اسلامیت و خدمت رسانی به مردم هستند باید دوستی داشت.