عبور حضرت از سناباد
وقتی که حضرت داخل سناباد شدند به کوهی که سنگ تراشان از آن دیگ سنگی می تراشیدند ، تکیه زده و دعا کرده فرمودند : « اللَّهُمَّ انْفَعْ بِهِ وَبَارِكْ فيما يُجْعَلُ ( فِيهِ وَ ) فيما يُنْحَتُ مِنْهُ » .
خداوندا، این کوه را پرسود و نافع قرار بده و به آنچه که از آن می تراشند و در آن قرار می دهند برکت عطا فرما .
با این که حضرت کم خوراک و کم غذا بودند ، دستور فرمودند که دیگهایی از سنگ آن کوه بتراشند و غذای حضرت را در داخل آن بپزند.
پس با این کار از آن روز مردم نسبت به منافع این کوه و سنگ آگاه شدند و برکات دعای حضرت در آن ظاهر شد .(عيون اخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۱۳۶ ، عوالم العلوم : ج ۲۲ ص ۲۴۱ ج ۱،بحار الأنوار : ج ۴۹ ص ۱۲۵ ح ۱.)
حضور حضرت در خانه حمید بن قحطبه در سناباد
حضرت در سناباد به خانه حمید بن قحطبه رفته و به قبه ای که در آن قبر هارون الرشيد بود داخل شدند و با دست مبارک خطی کشیده و فرمودند: این جا تربت من است که در آن دفن خواهم شد و خداوند متعال به زودی این مکان را محل رفت و آمد شیعیان و محبين من قرار خواهد داد ، به خدا قسم هیچ زائری از آنها مرا زیارت نمی کند و بر من سلام نمی دهد مگر این که آمرزش و رحمت الاهی به واسطه شفاعت ما خانواده بر او واجب میشود؛ سپس حضرت رو به قبله کرد و چند رکعت نماز به جای آورده و دعاهایی خواندند و هنگامی که فارغ شدند، سجده ای طولانی نموده که من پانصد ذکر آن حضرت را شمردم ؛ سپس برنامه حضرت تمام شد و کاروان از سناباد خارج شد و پس از آن از طریق سرخس به مرو رسید.( عيون اخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۱۳۷ ، عوالم العلوم : ج ۲۲ ص ۲۴۲ ، بحار الأنوار : ج ۴۹ ص ۱۲۵ ح ۱. )