هشتمین سفیر رستگاری  ( 82-85 ) شماره‌ی 4015

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون > شخصيت و زندگی فضل بن سهل

خلاصه

وقتی کاروان حکومتی در سرخس به سر می برد، نامه ای از طرف حسن بن سهل از بغداد برای برادرش فضل رسید که در آن نوشته بود: من در بغداد با محاسبات نجومی ، حوادث این سال را بررسی کردم و فهمیدم که در روز چهارشنبه حرارت آهن و آتش به تو می رسد ، (کنایه از این که به خاک و خون کشیده خواهی شد و سزاوار است که در آن روز تو و على بن موسى الرضا عليه السلام و مأمون به حمام بروید و در آنجا حجامت کنید تا این طالع چنین مصداق پیدا کند و حادثه بدی بر شما وارد نشود. لذا فضل نامه را برای مأمون فرستاده و از او خواست که در آن روز معین همراه وی و علی بن موسى الرضا علیه السلام به حمام برود. و مأمون هم در طی نامه ای این تقاضا را با حضرت رضا علیه السلام در میان گذارد.

متن

دومین نقشه ترور حضرت رضا علیه السلام و کشته شدن فضل بن سهل

وقتی کاروان حکومتی در سرخس به سر می برد، نامه ای از طرف حسن بن سهل از بغداد برای برادرش فضل رسید که در آن نوشته بود: من در بغداد با محاسبات نجومی ، حوادث این سال را بررسی کردم و فهمیدم که در روز چهارشنبه حرارت آهن و آتش به تو می رسد ، (کنایه از این که به خاک و خون کشیده خواهی شد و سزاوار است که در آن روز تو و على بن موسى الرضا عليه السلام و مأمون به حمام بروید و در آنجا حجامت کنید تا این طالع چنین مصداق پیدا کند و حادثه بدی بر شما وارد نشود.

لذا فضل نامه را برای مأمون فرستاده و از او خواست که در آن روز معین همراه وی و علی بن موسى الرضا علیه السلام به حمام برود.

و مأمون هم در طی نامه ای این تقاضا را با حضرت رضا علیه السلام در میان گذارد.

حضرت رضا علیه السلام در جواب مرقوم فرمودند : من به حمام نمی آیم و مصلحت خلیفه و فضل را هم نمی دانم که به حمام بروند .

بار دیگر مأمون برای تأکید و اصرار نامه ای به حضرت نوشت ولی مجدداً حضرت پاسخ منفی در جواب او دادند .

مرتبه سوم که مأمون چنین مسئله ای را تقاضا نمود، حضرت جواب فرمودند: در خواب دیدم که جدم رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند: فردا حمام مرو ! لذا شما و فضل را هم هشدار می دهم که صلاح نمیبینم به حمام بروید. (مناقب ابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۳۴۷) با این جواب مأمون پاسخ داد: ای فرزند رسول خدا صلى الله عليه وآله شما راست میگویی و من هم نمی روم، اما فضل خود می داند!

اما در همان روز فضل بن سهل به حمام رفته و مقدمات حجامت را فراهم نمود که ناگهان عده ای با شمشیرهای برهنه به حمام هجوم آورده و فضل را قطعه قطعه نمودند. 

بعد از این که خبر کشته شدن فضل در شهر منتشر شد، نیروهای فضل پا در رکاب نمودند و اطراف خانه مأمون را گرفتند و ادعا داشتند که مأمون فضل را غافل گیر کرده و ما انتقام او را خواهیم گرفت .

ولی مأمون از کشته شدن فضل بسیار اظهار تأسف و اندوه نمود و دستور داد فوراً قاتلین را دستگیر کنند و برای کسی که آن افراد را پیدا کند ده هزار دینار جایزه قرار داد.

ولی قابل توجه این که مشخص نشد که آیا این نامه ای که به دست فضل بن سهل رسید، در واقع از جانب برادرش حسن بن فضل بوده است و یا مأمون آن را طراحی کرده که به این وسیله امام علی بن موسی الرضا عليه السلام و فضل بن سهل را به قتل برساند و برای گمراه نمودن سایرین ، مأمون از قول حسن بن سهل اسم خود را هم برای رفتن به حمام ذکر کرده بود که دیگران متوجه نشوند که این نامه را او طراحی کرده است .

به هر حال این نامه نقشه و طراحی هر کسی بود موفق به ترور امام على بن موسى الرضا عليه السلام نشده، بلکه فقط فضل بن سهل قربانی این نامه شد.

ثمره دیگر این قتل این بود که مأمون آن ثروت و سرمایه عظیم فضل بن سهل را به آسانی تصرف نمود و برادرش حسن بن سهل را، وزیر خویش قرار داد و پوران دختر حسن بن سهل را به عقد خود در آورد. ولی مأمون که قصد کشتن علی بن موسی الرضا علیه السلام را در سر می پروراند از تصمیم خود منصرف نشد و دست برنداشت و نقشه قتل آن حضرت را به گونه ای دیگر طراحی نمود.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی