نشانه های مؤمن
على بن موسى الرضا علیه السلام در بیان نشانه های مؤمن می فرمایند : لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً ، حَتَّى تَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ : سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ ، وَسُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَسُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ عَلَيْهِ السَّلامُ . فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِثْمَانُ السِّرِّ ، وَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فَمُدَارَاةُ النَّاسِ ، وَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ عَلَيْهِ السَّلامُ فَالصَّبْرُ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ . (تحف العقول : ص ۴۶۵ )
مؤمن، مؤمن نمیباشد مگر این که در او سه خصلت باشد، سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از ولیش پس آنچه که سنت پروردگار است حفظ اسرار دیگران و آنچه که سنت پیامبر او است مدارا کردن با مردم است و آنچه که سنت ولی او است، صبر کردن بر سختی ها و بلاها است .بنابراین، همان طور که خداوند متعال اسرار بندگانش را بر دیگران فاش نمیکند و آبروی آنان را حفظ میکند انسان مؤمن نیز باید اسرار بندگان خدا را کتمان کند و عیبهای آنان را بر دیگران بپوشاند.
همان طور که رسول الله صلى الله عليه وآله رحمة للعالمین بود و با مردم مدارا میکرد او نیز باید با مردم مدارا کند.
و همچنان که اولیای الاهی (امامان معصوم ) آن همه سختی ها از جانب دوست و دشمن به آنها رسید ولی در مقابل، آن بزرگواران تحمل کرده و صبر مینمودند، او نیز در برابر سختی های زندگی ، صبر را سر مشق خود قرار داده تا در زمره مؤمنان به شمار آمده و رستگار شود.
کمال ایمان مؤمن
على بن موسى الرضا علیه السلام در باب کمال ایمان می فرمایند :
لا يَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى تَكُونَ فِيهِ خِصَالٌ ثَلَاثُ : التَّفَقُهُ فِي الدِّينِ ، وَحُسْنُ التَّقْدِيرِ فِي الْمَعِيشَةِ وَالصَّبْرُ عَلَى الرزايا .(تحف العقول : ص ۴۷۱.)
هیچ بنده ای به حقیقت ایمان نرسد مگر این که در او سه خصلت باشد : آگاهی و بینش در دین، اندازه و اعتدال در زندگی و صبور بودن در مصیبتها .
بنابراین ، طبق فرمایش حضرت در واقع کمال ایمان یک بنده مؤمن در سه مورد است:
اول این که آگاهی و بینش کافی نسبت به مکتب و مطالب دینی خود داشته باشد؛ زیرا چنانچه بیان شد لازمه ایمان، عمل به ارکان است که آگاهی و بینش دینی مقدمه آن میباشد.
دوم میانه روی و اقتصاد در مخارج و به اندازه اکتفا کردن در زندگی؛ لذا افراط و تفریط بی مورد در زندگی به ایمان شخص لطمه می زند.
و سومین مورد صبر کردن در بلاهایی است که بر او وارد می شود؛ چرا که اگر بنده ای ارکان ایمان را که قبلاً بیان شد ) دارا بوده و همواره توکل بر خدا داشته باشد و همچنین به قضای الاهی راضی بوده و تسلیم اوامر الاهی باشد و امور خود را به پروردگار خود واگذار کند ، در برابر بلاها و مصیبت ها و سختیهای زندگی نیز کاملاً صبور خواهد بود و به علاوه شکر الاهی را نیز به جای می آورد؛ زیرا او متوجه است که این گرفتاری و مصیبتی که خداوند متعال برای او مقدر نموده است ، از دو حال خارج نیست
یا این که به وسیله این گرفتاری و مصیبت در امتحان و آزمایش الاهی به سر می برد که در این صورت اگر صبر نکند از امتحان الاهی مردود و سرافکنده شده و اگر تحمل نماید همانا این امتحان و آزمایش الاهی برای او موفقیت آمیز بوده و موجب سرفرازی او خواهد شد.
و یا از طرفی ممکن است این بلا و مصیبت وارده جزای اعمال گذشته و در واقع عقاب سوء پیشینه او باشد که در این صورت نیز اگر صبر نکند همانا گناه خود را چند برابر کرده و اگر تحمل نماید ، همانا عذاب آخرتی خود را تخفیف و یا منتفی نموده و موجب حذف یا بی رنگ شدن خطای او از نامه عملش میگردد.
در نتیجه اگر شخص ایمان کافی داشته باشد ، درک می کند که صبر در برابر بلاها و شداید تنها و بهترین راه رستگاری است، چرا که مشیت الاهی بوده و در هر حال موفقیت انسان در آن خواهد بود.