نماز عید فطر
روز پنجشنبه اول شوال سال ۲۰۱ هجری قمری برابر با ۷ اردیبهشت سال ۱۹۶ شمسی، عید فطر اعلام گردید و می بایست صبح روز پنجشنبه نماز عید فطر بر پا شود.
مأمون به امام رضا پیام داد که نماز عید را به جای او برپا دارد ولی امام ، بر پایه آن چه قبلا شرط کرده بودند که در مراسم حکومتی دخالت نکند از قبول این امر خودداری ورزیدند، اما مأمون پیکی فرستاد که هدف از این پیشنهاد تثبیت امر ولایتعهدی شماست و دوست دارم مردم به این وسیله اطمینان پیدا کنند که ولایتعهدی را براستی پذیرفته ای!
امام پیشنهاد وی را پذیرفتند اما شرط کردند که نماز را هم چون جدش رسول خدا بر پا دارد. مأمون هم قبول کرد و دستور داد تا نظامیان و درباریان و همه مردم صبح روز عید، نزدیک خانه امام گرد هم آیند و امام الله را از منزل تا محل نماز همراهی نمایند.
امام از خانه خارج شدند در حالی که خود را خوشبو ساخته عبایی بر دوش انداخته، عمامه ای بر سر نهاده عصایی در دست گرفته و با پای برهنه با گامهایی استوار رهسپار مصلای مرو برای اقامه نماز عید شدند. امام ه در طی مسیر تکبیر میگفتند و فریاد تکبیر خیل عظیم مردم در سراسر شهر طنین انداز میشد نظامیانی که سواره بودند از مرکب پیاده شدند و همه به پیروی از امام ه، پای خویش را برهنه ساختند مرو یک پارچه ضجه و گریه و فغان شده بود حضرت با صدای بلند فرمودند: اللهم صل على و علی ابوی آدم و نوح اللهم صل علی و علی ابوی ابراهیم و اسماعيل اللهم صل على و علی ابوی محمد و علی (۱)(الانباء في تاريخ الخلفاء، ص ۶۱ ترجمه خداوند بر من و پدرانم آدم و نوح بر من و پدرانم ابراهیم و اسماعیل بر من و پدرانم محمد و علی اله درود فرست) آن گاه حضرت به سوی مصلی به راه افتادند و هر ده گامی که بر می داشتند، می ایستادند و تکبیر را بلند میخواندند و مردم تکرار مینمودند: «الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر على ما هدانا اكبر على ما رزقنا من بهيمة الانعام، والحمد لله على ما ابلانا)
فضل بن سهل، وزیر زیرک مأمون با دیدن این صحنه خود را به خلیفه رساند و مأمون را از جو شهر آگاه ساخت و یادآور شد که اگر این گردهمایی ادامه یابد جایگاه خلیفه در دیدگاه مردم از ارجمندی می افتد و همه دلها به امام ه میگرود؛ بنابراین مأمون را متقاعد ساخت تا امام رضا را از خواندن نماز باز دارد. مأمون که هیچ گاه دلش نمیخواست جایگاهش به خطر بیافتد، پیکی فرستاد و امام رضا را از نیمه راه بازگرداندند. امام له کفشهای خود را طلب کردند و سپس به منزل بازگشتند و مأمون با این که بیمار بود نماز عید فطر را اقامه کرد. (۲)( بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۳۵ عیون اخبار الرضاء ، ج ۲، ص ۳۳۸ تا ص ۱۳۴۱ فصول المهمه، صص ۲۶۰ و ۲۶۱)