نگین توس نگاهی به زندگانی امام رضا  ( صص 91-88 ) شماره‌ی 4109

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > سکونت در نيشابور > هنگام خروج از نيشابور و القای حديث (کلمه لا اله الا الله حصنی) در نيشابور

خلاصه

پدرم موسی بن جعفر برایم حدیث کرد، از پدرش جعفر بن محمد، و او از پدرش محمد بن جعفر و او از پدرش علی بن الحسين و او از پدرش حسین بن علی و او از پدرش علی بن ابیطالب (سلام خدا بر همه آنها و او از رسول خدالله و او از ذات پاک خدا که فرمود: «لا إله إلا الله اقرار به یکتایی خدا حصار و در منا است و کسی داخل دژ من شود از عذاب من ایمنی یابد. موکب امام اندکی از آنجا حرکت کرد، در این هنگام آن حضرت با صدای بلند چنین اعلام کرد بِشَرْطِهَا وَ أَنَا مِن شُروطِهَا:یعنی توحید با پذیرفتن رهبری امام حق، که من هستم موجب نجات خواهد بود نه توحید بدون امامت.

متن

سخن از توحید و امامت

حضرت رضا سوار بر استر در حالی که زیر سایبان کجاوه قرار داشت با همراهان وارد نیشابور شد جمعیت استقبال کننده بقدری زیاد بود که حاضرانی که سخن امام را نوشته اند ۲۰ هزار و به روایتی ۲۴ هزار نفر بودند(اعيان الشيعه، ج ۲، ص ۱۸) و با توجه به اینکه اکثریت مردم در آن عصر، سواد خواندن و نوشتن را نداشتند میتوان حدس زد که جمعیت حاضر فوق العاده زیاد بوده است.

ابو زرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی که دو نفر از علمای بزرگ اهل تسنن و از بزرگان و حافظان حدیث بودند، همراه جمعی از دانشمندان و طلاب نزدیک آمدند و امام رضا را به اجداد پاکش سوگند دادند که چهره خود را نشان دهد آن حضرت گوشه سایبان را به کنار زد، خورشید جمالش بر سراسر آن فضا، پرتو افکند، مردم با دیدن چهره نورانی او فریاد میزدند و با شیون و احساسات عميق میگریستند و بر اثر شدت احساسات خود را بر خاک می افکندند دانشمندان و برجستگان مردم را به سکوت و آرامش دعوت می کردند و مکرر فریاد میزدند «سکوت سکوت سکوت تا سخن امام رضا را بشنوید.

در این هنگام امام رضا فرمود:

حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْن جَعْفَرٍ، قال: حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، قال: حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّد بْن عَلَى قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنِ الْحُسَيْنِ، قال: حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ بْنِ عَلِيٍّ، قال؛ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنِ أَبِيطَالِبٍ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ؛ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ:

لا إِلَهَ اللَّهُ حِصْنِي، فَمَنْ دَخَلَهُ أَمِنَ مِنْ عَذَابِي:

پدرم موسی بن جعفر برایم حدیث کرد، از پدرش جعفر بن محمد، و او از پدرش محمد بن جعفر و او از پدرش علی بن الحسين و او از پدرش حسین بن علی و او از پدرش علی بن ابیطالب (سلام خدا بر همه آنها و او از رسول خدالله و او از ذات پاک خدا که فرمود: «لا إله إلا الله اقرار به یکتایی خدا حصار و در منا است و کسی داخل دژ من شود از عذاب من ایمنی یابد.( عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۳۴ - مطابق پاره ای از روایات، فرمود: «كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِي، فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي، وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِی این حدیث به خاطر عظمت مقام سلسله افراد سندش به سلْسِلَةُ الذَّهَبْ (سلسله طلا) معروف است. )

 موکب امام اندکی از آنجا حرکت کرد، در این هنگام آن حضرت با صدای بلند چنین اعلام کرد

بِشَرْطِهَا وَ أَنَا مِن شُروطِهَا:

این ایمنی از عذاب در پرتو توحید مشروط به شرطی است و آن اینکه من از شروط آن هستم.» (عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۳۵ – ينابيع الموده، ص ۳۶۴ )

یعنی توحید با پذیرفتن رهبری امام حق، که من هستم موجب نجات خواهد بود نه توحید بدون امامت.

سپس سایبان را بر کجاوه انداخت و از آنجا رفت، حدود ۲۰ هزار و به نقلی ۲۴ هزار نفر قلمها را از قلمدانها بیرون آوردند و این سخن امام را نوشتند.

منظره سخن امام رضا به مردم همانند منظره روز غدیر خم بود که رسول خدا در اجتماع انبوه مردم ولایت و امامت علی را پس از توحید اعلام کرد حضرت رضا با این اعلام به مردم فهماند که مسأله ولایت و امامت از جانب خدا است، نه از جانب مأمون امام به دهها هزار نفر ابلاغ کرد که از طرف خدا امام مسلمانان است و بر مسلمانان اطاعت از او واجب میباشد.

این حادثه عظیم بیانگر آن است که امام پایگاه مردمی عظیم داشته است و نیز حاکی است که امام قبل از ورود به «مرو» و پیش از اقدام مأمون امامت خود را اعلام نموده تا خود را از مأمون جدا سازد و مردم بدانند که او فریب مأمون را نخورده، بلکه از این فرصت و فضای نسبتاً آزاد حق خود را آشکار نموده است، چنانکه امام در مناظرات و فرصتهای دیگر نیز امامت خود و حتی امامت امامان معصوم بعد از خود را به دور از عزل و نصب مأمون، مطرح کرده و آن را از جانب خداوند دانسته است مطرح کردن مسأله امامت، بقدری مهم است که امامان با اینکه در ذکر مسائل خطير حریم تقیه را رعایت می کردند در مطرح نمودن امامت خود، تقیه را روا نمی دانستند.

 

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی