مظهر رافت الهی-سیری در سیره و سنت امام رئوف  ( صص 80-79 ) شماره‌ی 4114

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > اصحاب و راويان امام > اصحاب راستين > دعبل خزاعی > اشعار دعبل

خلاصه

دعبل که شاعر مخصوص حضرت رضا علیه السلام است گفت وقتی قصیده خود را با این مطلع برای حضرت رضا خواندم:ظهور یک امام بالاخره قطعی است که به نام خدا باعث برکت در زمین میشود هر حقی را از باطل تمیز میدهد و هر شخصی را به پاداش یا کیفر خود می رساند.

متن

داستان دعبل بن على خزاعي

دعبل که شاعر مخصوص حضرت رضا الله است گفت وقتی قصیده خود را با این مطلع برای حضرت رضا خواندم:

مدارس آيات خلت من تلاوة       و منزل وحى مقفر العرصات

به این شعر که رسیدم

 خروج امام لا محالة واقع      يقوم على اسم الله بالبركات

 يميز فينا كل حق و باطل     و يجزى على النعماء و النقمات

ظهور یک امام بالاخره قطعی است که به نام خدا باعث برکت در زمین میشود هر حقی را از باطل تمیز میدهد و هر شخصی را به پاداش یا کیفر خود می رساند. 

اشکهای علی بن موسی الرضا با شدت جاری گشت سر بلند نموده فرمود خزاعی ! این دو شعر را روح القدس به زبان تو انداخته. آیا میدانی آن امام کیست؟ عرض کردم نه آقای من جز اینکه شنیده ام از شما خانواده امامی ظهور خواهد کرد که دنیا را از پلیدی پاک میکند و عدل و داد را بر پهنه گیتی می گستراند.

فرمود: «الامام بعدی محمد ابنى و بعد محمد ابنه على و بعد على ابنه الحسن و بعد الحسن ابنه الحجة القائم المنتظر في غيبته».

بنا به روایتی که در عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ٢٦٣ نقل می شود وقتی دعبل این شعر را میخواند

ارى فيتهم في غيرهم متقسماً     و ايديهم عن فيئهم صفرات(اشاره به عصر روز عاشورا است که اموال اهل بیت پیغمبر را میدزدیدند و غارت می کردند و دست آنها از وسایل خودشان کوتاه بود.)

 على بن موسى الرضا الله باز گریه کرد و فرمود همین طور است.

 به این شعر که رسید:

و قبر ببغداد لنفس زكية تضمنها الرحمان في الغرفات(قبری است در بغداد متعلق به رادمردی که خداوند او را در بهشت جای داده است. اشاره به قبر حضرت موسی بن جعفر الله)

فرمود مایلی دو خط شعر به این قسمت از قصیده تو ملحق نمایم تا قصیده ات تکمیل شود؟ عرض کرد افتخار میکنم. فرمود: 

و قبر بطوس يا لها من مصيبة      توقد بالاحشا في الحرقات

الى الحشر حتى يبعث الله قائماً     يفرج عنا الهم والكربات. (قبری است در طوس که چه مصیبت ها بر آن وارد نمیشود؟ دلها را در میان خرمنی از آتش شعله ور گردانیده تا هنگام حشر که خداوند برانگیزد قائم آل محمد را رنج و ناراحتی را از ما خانواده بر طرف نماید.)

دعبل گفت آقا آنجا قبر کیست؟

قال : «قبری و لا تنقضى الايام والليالي حتى يصير طوس مختلف شیعتی و زوارى الا فمن زارني فى غربتى بطوس كان معي في درجتي يوم القيامة مغفوراً له »:

قبر من است چیزی نخواهد گذشت که محل رفت و آمد شیعیان و دوستان من خواهد شد. هر کس مرا در غربت زیارت کند با من خواهد بود در مقام و درجه خودم روز قیامت و آمرزیده شده است.

 

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان