نگین توس نگاهی به زندگانی امام رضا  ( صص 92-91، 93-92 ) شماره‌ی 4117

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > کرامات و معجزات امام رضا (عليه السلام)

خلاصه

این رو به او پسنده گفتند که حضرت رضا علیه السلام در میان استقبال کنندگان ورود به خانه او را پسندیده بود در گوشه حیاط خانه او بادامی را کاشت آن بادام سبز شد و رویید، و رشد و رویش آن به قدری سریع بود که در طول یکسال به صورت درختی درآمد و گردو داد بیماران مختلف از آن گردو میخوردند و شفا می یافتند و بانوانی که وضع حمل آنها شدید بود از برگ آن درخت می گرفتند و بر شکم خود میکشیدند و همان دم براحتی وضع حمل میکردند

متن

پناهندگی آهو به حضرت رضا

حضرت رضا در نیشابور به محله ای که نام آن «فوزا» بود رفت در آنجا دستور داد یک باب حمام ساختند و چشمه ای را لای روبی نمودند و نیز دستور داد در بالای آن حوضی ساختند و پشت آن حوض را محل نماز قرار داد سپس خود آن حضرت در آن حوض غسل کرد و در پشت آن نماز گذارد، و این موضوع سنت گردید.....

در این هنگام که جمعیتی در محضر حضرت رضا در کنار آن حوض نشسته بودند آهویی به محضر آن بزرگوار آمده و به آن حضرت پناهنده شد گویا آن آهو در صید شخصی بود و با پناه آوردن به آن بزرگوار آزاد گردید از این رو به آن حضرت، ضامن آهو گویند.

ابن حماد شاعر به همین پناهندگی آهو اشاره کرده و در شعر خود گوید:

الَّذِي لا ذَبِهِ الظَّبْيَةُ وَالْقَوْمُ جُلُوسٌ

مَنْ أَبُوهُ الْمُرْتَضَى يَزْكُو وَ يَعْلُو وَ يَرُوسُ:

امامی که در حضورش مردم نشسته بودند، آهویی به او پناهنده شد امامی که پدرش علی مرتضی است که پاک روش و بلند مقام و باوقار است.  (مناقب آل ابیطالب، جلد ۴، ص ۳۴۸ - عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۳۶) با اندکی تفاوت))

(صص 91-92)

امام در خانه پسنده و سبز شدن درخت بادام

حضرت رضا در نیشابور به محله فروی به ناحیه ای موسوم به لاشاباد وارد شد و در آنجا به خانه پسنده (پسنده بانویی کهنسال بود گویند شب آن روز در خواب دیده بود که حضرت رضا مهمان او شده است از این رو، روز آن شب کنار در خانه در انتظار ورود امام به سر می برد و مردم از هر سر آن حضرت را به خانه خود دعوت می کردند، ولی آن حضرت که طرفدار مستضعفین بود و دوست داشت با آنها مصاحبت کند، دعوت بانوی مستضعفی را پسندید. ( وارد گردید، از این رو به او پسنده گفتند که حضرت رضا در میان استقبال کنندگان ورود به خانه او را پسندیده بود در گوشه حیاط خانه او بادامی را کاشت آن بادام سبز شد و رویید، و رشد و رویش آن به قدری سریع بود که در طول یکسال به صورت درختی درآمد و گرد و داد بیماران مختلف از آن گرد و میخوردند و شفا می یافتند و بانوانی که وضع حمل آنها شدید بود از برگ آن درخت می گرفتند و بر شکم خود میکشیدند و همان دم براحتی وضع حمل میکردند و ... آن درخت پس از مدتی خشک شد...... (عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۳۳)

(صص92-93)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی