فریب ظاهر سازی مأمون را نخور
روایت شده علی بن محمد بن جهم می گوید: روزی به مجلس مأمون رفتم، حضرت رضا در آن مجلس بود، مأمون به او عرض کرد: ای پسر رسول خدا مگر شما نمیگویی که پیامبران معصوم می باشند؟»
امام رضا آری چنین میگوییم.
مأمون پس این سخن خداوند چه معنی دارد که می فرماید:
وَ عَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى:
آدم، نافرمانی پروردگارش را کرد و از رسیدن به مقصود بازماند.» (طه ٫ ۱۲۱)
امام رضا ، پاسخ او را داد.
سپس مأمون از آیه دیگری پرسید و امام رضا جوابش را داد، و مأمون همواره سؤال میکرد و امام جواب می داد تا اینکه مأمون برای نماز برخاست و دست محمد بن جعفر (عموی حضرت رضا را که در مجلس حاضر بود گرفت و گفت پسر برادرت حضرت رضا ] را چگونه دیدی؟
محمد بن جعفر الله جواب داد: او مردی عالم است و هرگز ندیدم که او برای کسب علم به نزد دانشمندی برود.» [یعنی علم او علم خداداد است.]
مأمون به او گفت: همانا برادرزاده ات (حضرت رضا) از خاندان رسالت است که پیامبر درباره آنها فرمود: «آگاه باشید همانا نیکان عترت من و پاک سرشتان اهل بیت من در کودکی بردبارترین مردم و در بزرگی دانشمندترین انسانها هستند، به آنان چیزی نیاموزید زیرا آنها از شما آگاهتر هستند، شما را از باب هدایت، خارج نمی سازند و به باب گمراهی وارد نمی نمایند.
حضرت رضا به خانه خود بازگشت با مداد فردای آن روز به حضور حضرت رضا رسیدم و سخن مأمون و پاسخ عمویش محمد بن جعفر را برای آن حضرت بازگو کردم آن بزرگوار لبخندی زد و فرمود
يَابْنَ جَهْم لا يَغُرَّنَّكَ مَا سَمِعْتَهُ مِنْهُ، فَإِنَّهُ سَيَغْتَالَنِي، وَاللَّهُ يَنْتَقِمُ لِي مِنْهِ:
ای پسر جهم سخنان مأمون تو را گول نزند، چرا که بزودی او مرا به طور ناگهانی و بی خبر میکشد و خداوند انتقام مرا از او خواهد گرفت.» (انوار البهيه، ص ۳۴۲ و ۳۴۳ )