غدر یکی از کنیزانی که مأمون به حضرت رضا بخشیده بود، درباره حضرت رضا میگوید چیزی از وی به یاد ندارم مگر این که می دیدم که خود را به عود هندی خام بخور میداد سپس با گلاب و مشک خود را خوشبو میکرد و نماز صبح را اول وقت انجام می داد و بعد به سجده می رفت و سر بر نمی داشت تا آفتاب بالا می آمد، آن گاه بر می خواست. (1) ۱ - عيون اخبار الرضا: ۴۱۸٫۲ )
اباصلت هروی میگوید هنگامی که امام رضا در مسیر خراسان به طرف مأمون می رفت نزدیک ده سرخ رسید، به آن حضرت گفته شد: یابن رسول الله ظهر شده است نماز نمیخوانید؟ امام رضا از مرکب خود پیاده شد و فرمود برایم آب بیاورید. گفتند آب همراه نداریم. آن حضرت با دست مبارک خود گوشه ای از زمین را حفر کردند و چشمه آبی جاری شد آن حضرت و سایر همراهان ایشان از آن آب وضو گرفتند شيخ صدوق عليه الرحمه میگوید اثر آن چشمه تا امروز (قرن چهارم هجری باقی است - اباصلت در ادامه میگوید سپس آن حضرت رو به قبله نمود و چند رکعت نماز خواند و دعا کرد و چون از دعا فارغ شد، به سجده رفت و سجده را بسیار طول داد و من شمردم که پانصد بار در آن سجده، خدا را تسبیح گفت، سپس برخواست. (2) ۲ - عيون اخبار الرضا: ۳۰۲٫۲ )
عبد السلام بن صالح اباصلت هروی در روایتی دیگر می گوید: در سرخس به خانه ای که علی بن موسی الرضاء را در آن زندانی کرده بودند رفتم و او در قید و بند بود از زندانیان اجازه ملاقات خواستم گفت: ممکن نیست پرسیدم چرا؟ گفت: برای این که علی بن موسی الرضا در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند و تنها ساعتی در اول روز نزدیک زوال و نزدیک غروب و زردی آفتاب نماز نمی گذارد ولی از جای حرکت نمیکند و مشغول ذکر و مناجات با خداست. (1) ۱ - عيون اخبار الرضا: ۴۳۰٫۲ )
98
گزارشی از عبادات حضرت رضا علیه السلام
متن زیر، مشروح گزارشی است که توسط یکی از شخصیتهای امنیتی دستگاه مأمون که مأمور جلب امام رضا از مدینه به خراسان بود؛
گزارش شده است. این گزارش سیره و روش امام رضا را در بعد عبادی و ارتباط با خدا و مردم انجام فرائض و مستحبات آنها، قرائت قرآن و.... نشان می دهد.
رجاء بن ابی ضحاک میگوید مأمون مرا فرستاد که علی بن موسی را از مدینه به خراسان نزد او بیاورم و سفارش نمود که من شخصاً مراقب و مواظب او باشم و مرا امر کرد که از راه بصره و اهواز و فارس حرکت کنم نه راه قم و شبانه روز هم از آن حضرت جدا نشوم و محافظ او باشم تا وی را بر مأمون وارد کنم.
من پیوسته با علی بن موسی الرضا بودم و از مدینه تا مرو از او، جدا نشدم. به خدا سوگند احدی را ندیدم که از او با تقوی و پرهیزگارتر نسبت به خدای متعال باشد و یا از او بیشتر در تمام اوقاتش به یاد خدا باشد و ذکر خدا گوید و یا از او خدا ترس و پارساتر باشد.
چون سپیده می دمید ، نماز به جای آورده و در محل نماز خود می نشست و تا طلوع آفتاب مشغول گفتن سُبحانَ اللَّهِ وَالحَمدُ للهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا الله و تکبیر و صلوات بود سپس به سجده می رفت و تا بالا آمدن آفتاب در سجده بود. آنگاه بر میخواست و تا نزدیک زوال ظهر به کار مردم می پرداخت و برای آنان سخن میگفت و موعظه و پند و اندرز می داد سپس تجدید وضو کرده و به محل نماز خویش باز میگشت.
چون زوال ظهر میشد شش رکعت نماز به جای می آورد و در رکعت اول پس از حمد سوره قل يا ايها الكافرون و در رکعت دوم پس از حمد، سوره توحید را میخواند و در چهار رکعت دیگر، حمد و توحید و در هر دو رکعت سلام میداد و در رکعت دوم هر کدام پس از قرائت و پیش از رکوع قنوت میخواند آنگاه اذان میگفت و دو رکعت دیگر به جای می آورد سپس اقامه میگفت و نماز ظهرش را به جای می آورد و چون سلام نماز را به جا می آورد تسبیحات اربعه را آنقدر که خدا میخواست ادا میکرد. بعد به سجده می رفت و سجده شکر و شش رکعت دیگر به جای می آورد در هر رکعت پس از حمد سوره توحید را میخواند و سر هر دو رکعت سلام می داد.
در رکعت دوم هر نماز پس از قرائت و پیش از رکوع دعای دست می خواند و چون تمام میشد اذان میگفت و دو رکعت دیگر نافله به جا می آورد و در رکعت دوم دعای دست میخواند پس از سلام برخواسته و نماز عصر را شروع میکرد و چون سلام نماز را می داد، در همان جا می نشست و تسبیحات اربعه را میگفت تا آنجا که خدا خواسته باشد (الى ماشا الله)
آنگاه به سجده می رفت و صد بار ذکر حمداً الله» را می گفت. چون آفتاب غروب میکرد تجدید وضو میکرد و بعد از اذان و اقامه، سه رکعت نماز مغرب را به جا می آورد. چون سلام نماز را می داد، همان جا می نشست و به گفتن ذکر تسبیحات اربعه میپرداخت و بعد به سجده شکر می رفت و بعد سر بر می داشت ولی با کسی صحبت و سخن نمیگفت تا این که چهار رکعت نافله مغرب را به جا می آورد. در نافله ها در رکعت اول پس از حمد سوره جحد و در رکعت دوم پس از حمد توحید و در رکعات دیگر نیز بعد از حمد سوره توحید را میخواند و سلام می داد و به تعقیب می پرداخت تا آنجا که خدا دوست داشت (الی ماشا الله)
آنگاه به افطار می پرداخت و بعد از افطار استراحت می نمود، تا ثلثی از شب بگذرد. بعد بر می خواست و نماز عشاء را اقامه می کرد، در رکعت دوم پس از قرائت و پیش از رکوع قنوت میخواند و چون سلام می داد در مصلی خود مینشست و مشغول گفتن ذکر تسبیحات اربعه می شد و پس از این تعقیبات به سجده شکر میرفت آنگاه سر برداشته و به بستر خواب می رفت.
ثلث آخر شب که میشد از خواب برخواسته و با ذکر تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل و استغفار مسواک می زد و سپس وضو گرفته و به نماز شب میپرداخت در رکعت اول ،نماز یک بار سوره حمد و سی بار سوره توحید را میخواند و نیز چهار رکعت نماز جعفر طیار را بجای می آورد و آن را از نماز شب محسوب می داشت، سپس برخواسته و دو رکعت دیگر را میخواند و در رکعت اول سوره حمد و سوره ملک و در رکعت دوم حمد و سوره انسان هل اتی) قرائت میکرد و نماز را تمام کرده و بر میخواست و به نماز شفع می پرداخت و در هر رکعت سوره حمد یک بار و توحید را سه بار قرائت می نمود و در رکعت دوم قبل از رکوع قنوت بجای می آورد و چون سلام نماز را می داد، بر می خواست و نماز وتر را انجام میداد و در آن حمد را یک بار و توحید را سه بار و سوره فلق و سوره ناس را هر کدام یک بار می خواند و در قنوتش این دعا را قرائت میکرد
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را در زمره کسانی که هدایت فرموده ای هدایت فرما و از آنان که عاقبت بخشیده ای قرار ده و ما را در میان آنان که به ایشان مهر ورزیده ای مورد مهر قرار ده، و به آن چه را که به ما بخشیده ای برکت عطا فرما و ما را از شر حکمی که برای معصیت کاران مقرر داشته ای حفظ کن؛ زیرا تویی که فرمان میدهی و کسی را بر تو فرمانی نیست همانا خوار و ذلیل نگردد، آن که مورد مهر تو قرار گرفته و دوست خود گرفته ای و عزیز و محترم نباشد، آن که او را دشمن داشته ای والا و بلند مرتبه ای ای پروردگار ما.
پس از این دعا هفتاد مرتبه می گفت: «استَغفِرُ الله وَ أَسْئَلَهُ التَّوبَه و چون سلام نماز را میداد برای خواندن تعقیبات مینشست تا آنجا که خدا می خواست (الى ماشا الله)
چون نزدیک طلوع فجر میشد بر میخواست و دو رکعت نماز نافله صبح را به جای می آورد و در رکعت اول سوره حمد و سوره کافرون را قرائت میکرد و در رکعت دوم سوره حمد و توحید را بجا می آورد، و پس از سلام نماز مینشست و تا طلوع آفتاب به تعقیب نماز می پرداخت و آنگاه به سجده شکر رفته و همچنان در سجده بود تا روز بلند شود.
در تمام نمازهای واجب در رکعت اول سوره حمد و سوره قدر و در رکعت دوم سوره حمد و توحید را میخواند به جز نماز صبح و ظهر و عصر روزهای جمعه که در آن اوقات در رکعت اول پس از حمد، سوره جمعه و در رکعت دوم پس از حمد سوره سبح اسم ربک الاعلی را می خواند و در نماز صبح روز دوشنبه و پنج شنبه، در رکعت اول، حمد و سوره دهر و در رکعت دوم پس از حمد سوره غاشیه را قرائت میکرد. قرائت نماز مغرب و عشاء و نماز شب و شفع و وتر و صبح را به جهر (بلند) و نماز ظهر و عصر را به آهستگی میخواند و در دو رکعت آخر تسبیحات اربعه را می گفت و دعایی که در قنوت تمام نمازهایش می خواند این بود
رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَم إِنَّكَ أَنتَ الأَعَزَّ الأَجل الأكرم.
خداوندا بیامرز و رحم کن و از آنچه ناپسند که از ما دیده ای بگذر؛ چون تو خود عزیزتر و شکوهمند تر و محترم تری
آن حضرت اگر ده روز در شهری اقامت داشت، روزه می گرفت و چون مغرب میشد ابتدا به نماز مغرب میپرداخت سپس افطار میکرد. آن حضرت در بین راه نمازهای واجبش را دو رکعت یعنی شکسته بجای می آورد، جزء نماز صبح و مغرب که آن دو را تمام، اقامه میکرد و نافله آن را هم بجای می آورد ،همچنین نافله های شب و نیز شفع و وتر و دو رکعت نافله صبح را چه در سفر و چه در حضر ترک نمی نمود. نافله های روز را در مسافرت نمیخواند و پس از هر نمازی که قصر و شکسته خوانده بود سی مرتبه تسبیحات اربعه را ذکر میکرد و می فرمود: این تسبیحات جای آن دو رکعت نخوانده را پر میکند و مانند این است که تمام، بجای آورده شده است و ندیدم که در سفر و حضر، صلاة ضحی(1) 1 - صلاة ضحی از بدعتهایی است که در زمان خلیفه دوم رسم شد و میانه روز آن را می خوانند. )بخواند و در سفر روزه نمی گرفت.
آن حضرت در هر دعایی که شروع میکرد ابتدا صلوات بر محمد و آل او میفرستاد و در نماز و غیر آن بسیار صلوات میفرستاد. شبها چون به بستر خواب میرفت قرآن زیاد تلاوت میکرد و هرگاه به آیه ای که در آن ذکری از بهشت یا دوزخ بود می رسید، می گریست و از خداوند، درخواست بهشت میکرد و از آتش دوزخ به او پناه می برد.
آن حضرت «بسم الله الرَّحمنِ الرَّحیم را در نمازهای شبانه روز، به جهر (بلند) میگفت و چون سوره قل هو الله احد را می خواند الله احد را آهسته میگفت و چون سوره تمام میشد سه بار می گفت: كَذلِكَ الله ربنا چون سوره قل یا ایها الکافرون را میخواند آهسته میگفت یا ایها الکافرون و پس از فراغ از آن سوره سه بار می گفت: ربی الله و دینی الاسلام پروردگارم خدا و آیینم اسلام است و چون سوره والتین و الزيتون را قرائت میکرد پس از فراغ میگفت: بَلَی وَ أَنَا عَلَى ذَلِک مِنَ الشاهدين. آری چنین است و من بر آن شهادت می دهم. و چون سوره لا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَة را قرائت میکرد پس از فراغ می گفت: سبحانک اللهم (منزهی، پروردگار من و چون در سوره جمعه این آیه را می خواند: قُل مَا عِندَ اللهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التَّجَارَة ، می گفت لِلَّذِینَ اتَّقُوا و سپس تتمه آیه را - که والله خیر الرازقین است - قرائت می فرمود. چون از خواندن سوره حمد فارغ میشد میگفت: اَلحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین. و چون سوره سبح اسم ربک الاعلی را میخواند آهسته می گفت: سُبحانَ رَبِّی الأعلى و چون یا ایها الذین آمنوا را در هر سوره قرائت میکرد، آهسته می گفت: لبیک اللهم لبیک.
آن حضرت در هیچ شهری قدم نمیگذاشت، جز این که اهالی آن سامان به دیدنش آمده از وی مسائل و مشکلات دینی و علمی خود را می پرسیدند و آن حضرت برای آنان از پدرش از اجداد گرامی اش از رسول خدا بسیار حدیث میگفت. (1) ۱ - عيون اخبار الرضا : ۴۲۱٫۲ وسائل الشیعه: ۶۱٫۴ )
108