امام رضا در آغاز امامت
پدر حضرت رضا در ۳۵ سالگی در سال (۱۸۳) با شهادت . روبرو شد و از آن پس زمام امور امامت را به دست گرفت و به رسیدگی امور پرداخت.
امام کاظم در فرصتهای مختلف حضرت رضا را به عنوان امام بعد از خود معرفی نمود ولی در عین حال هوسهای نفسانی باعث شد که جمعی از شیعیان بیراهه رفتند و حتی بعضی از برادران آن حضرت مثل زيد النار و ابراهیم، با آن حضرت به گونه ای رفتار کردند که برادران یوسف الله با يوسف الله رفتار نمودند.
در اینجا نظر شما را به دو نمونه از صراحت امام کاظم بر امامت حضرت رضا الله جلب میکنم
1- مخزومی نوه جعفر طیار نقل میکند: امام کاظم له ما (بنی هاشم را به خانه خود دعوت کرد هنگامی که به محضرش رفتیم، فرمود: «آیا میدانید برای چه من شما را به اینجا جمع کرده ام؟» گفتیم نه فرمود گواهی دهید که این پسرم اشاره به حضرت رضا وصى من و سرپرست امور من و خليفه من بعد از من است هر کس از من طلب دارد از او بگیرد، به هر کسی وعده ای داده ام، از او بخواهد که ادا کند و هر کسی که ناچار شده با من ملاقات نماید قبلاً از ناحیه او نامه ای نزد من بیاورد، سپس با من ملاقات کند. (كشف الغمه، ج ۳، ص ۹۶ )
۲- محمد بن سنان میگوید به حضور امام کاظم رفتم پسرش حضرت رضا در روبرویش نشسته بود، امام کاظم به من فرمود:
در این سال حادثه ای بروز میکند نگران و پریشان مباش و بی تابی مکن.»
محمد بن سنان ای آقای من چه پیش آمدی رخ می دهد... آن حضرت پس از گفتاری درباره طاغوتها سخن از حضرت رضا به میان آورد و آنگاه من از این گفتار، مضطرب گشتم؟
امام كاظم من به سوی آن طاغوت (مهدی عباسی سومین خلیفه عباسی میروم (یعنی مرا به اجبار نزد او میبرند ولی بدان که از جانب او و از جانب (خلیفه) بعد از او (هادی عباسی) به من صدمه ای نمی رسد.
محمد بن سنان قربانت گردم، سپس چه رخ می دهد؟
امام کاظم خداوند ستمگران را گمراه نماید، و آنچه بخواهد انجام میدهد اشاره به مسمومیت آن حضرت توسط هارون پنجمین خلیفه عباسی
محمد بن سنان قربانت گردم منظورتان از طرح این سخن چیست؟
فرمود: هرکس در حق این پسر ستم نماید و امامتش را رد کند؛
كَمَنْ ظَلَمَ عَلِيَّ بْنَ أَبِيطَالِبٍ حَقَّهُ وَ جَحَدَهُ إِمَامَتَهُ بَعْدَ رسول الله :
مانند کسی است که به حق امیر مؤمنان علی ظلم کرده و امامت آن حضرت بعد از رسول خدا را انکار نموده است.» ..... (اصول کافی، ج ۱، ص ۳۹۱ - کشف الغمه، ج ۳، ص ۹۷)
(صص 26-28)
عالم آل محمد الله
اباصلت میگوید محمد بن اسحاق بن موسی بن جعفر، از پدرش (اسحاق) نقل میکند که امام کاظم له به فرزندانش می فرمود:
این اشاره به امام رضا - برادر شما علی بن موسى الرضا، عالم آل محمد ﷺ است، مسائل دینی خود را از او بپرسید، و آنچه به شما می فرماید آن را حفظ کنید زیرا من از پدرم جعفر بن محمد (امام) صادق) ، مکرر شنیدم به من می فرمود:
إِنَّ عَالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَفِی صُلْبِكَ، وَ لَيْتَنِي أَدْرَكْتُهُ، فَإِنَّهُ سَمِيٌّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينِ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامَ:
همانا عالم دودمان محمد الله در صلب تو است، و ای کاش قبل از فوت او را درک میکردم میدیدم، همانا او همنام امیر مؤمنان علی است.»
از محمد بن عیسی یقطینی روایت شده، گفت: همه مسائلی که از حضرت رضا پرسیدم و آن حضرت پاسخ داد و جمع نمودم به پانزده هزار مسأله رسید و طبق روایت دیگر، به هیجده هزار مسأله رسید.
علامه طبرسی (ره) از اباصلت هروی نقل میکند که گفت:
مَا رَأَيْتُ أَعْلَمُ مِنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرَّضَاءَ وَلَا رَآهُ عَالِمٌ إِلَّا شَهِدَ لَهُ بِمِثْلِ شَهَادَتِي:
کسی را عالمتر از حضرت رضا ندیده ام، و نیز هیچ عالم و دانشمندی آن حضرت را ندید و به حضورش نرسید مگر اینکه مانند من گواهی داد که کسی را عالمتر از او ندیده است. ] (انوار البهيه، ص ۳۴۱ و ۳۴۰ )
(صص 61-62)