سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > هنگامه خروج از مدينه
حضرت رضا علیه السلام می فرماید هنگامی که خواستم از مدینه بیرون شوم، خاندان را جمع کرده تا برای من گریه کنند و من فریاد آنها رابشنوم، سپس دو هزار دینار در میان آنها تقسیم کردم و می دانستم که دیگر نزد آنها مراجعت نخواهم کرد.راوی گوید سپس دست فرزندش ابو جعفر را گرفت و او را کتاب قبر پیغمبر آورد و دستش را روی دیوار قبر گذاشت و فرزندش را به پیامبر اکرم ﷺ سپرد.ابو جعفر گفت ای پدر به خدا سوگند تو به طرف خداوند می روی. سپس حضرت رضا علیه السلام به همه وکلایش توصیه کرد از وی اطاعت کنند و مخالفت ننمایند و امامت او را در نزد ثقات اصحاب خود تصریح فرمود و گفت او بعد از وفاتش امام آنها میباشد، سپس از طریق بصره عازم خراسان شد همانطور که مأمون خواسته بود.
وداع حضرت رضا از مدینه
حضرت رضا له می فرماید هنگامی که خواستم از مدینه بیرون شوم، خاندان را جمع کرده تا برای من گریه کنند و من فریاد آنها رابشنوم، سپس دو هزار دینار در میان آنها تقسیم کردم و می دانستم که دیگر نزد آنها مراجعت نخواهم کرد.
راوی گوید سپس دست فرزندش ابو جعفر را گرفت و او را کتاب قبر پیغمبر آورد و دستش را روی دیوار قبر گذاشت و فرزندش را به پیامبر اکرم ﷺ سپرد.
ابو جعفر گفت ای پدر به خدا سوگند تو به طرف خداوند می روی. سپس حضرت رضا الله به همه وکلایش توصیه کرد از وی اطاعت کنند و مخالفت ننمایند و امامت او را در نزد ثقات اصحاب خود تصریح فرمود و گفت او بعد از وفاتش امام آنها میباشد، سپس از طریق بصره عازم خراسان شد همانطور که مأمون خواسته بود.
صص 96-95