رهبران معصوم (ع) - جلد دوم  ( صص132-134 ) شماره‌ی 4198

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مناظره با جاثليق ‌ راس الجالوت و بزرگان صابئين

خلاصه

پس جاثلیق در محضر مقدس حضرت رضا علیه السلام و مأمون عباسی حاضر گردید و به حضرت عرض کرد نظر شما درباره عیسی و کتاب او چیست؟حضرت رضا علیه السلام فرمود: من اقرار به نبوت و کتاب عیسایی دارم که اقرار به نبوت پیغمبر اسلام ﷺ نموده و امت خویش را به آن بشارت داده است و به عیسایی که اقرار به نبوت آن حضرت نکرده است کافر هستم. سپس فرمود: ای نصرانی ما به عیسی ای که ایمان به محمد داشت ایمان داریم ولی یک نقص داشت که نماز و روزه بسیار کم به جا می آورد. جاثلیق گفت: به خدا قسم عيسى الله همواره صائم النهار و قائم الليل بود.حضرت رضا علیه السلام فرمود او برای چه کسی نماز و روزه به جا می آورد؟ جائلیق ساکت شد. زیرا آنها معتقد به خدایی عیسی الله بودند و اگر عیسی الله خدا بود برای چه کسی عبادت میکرد؟جائلیق به حضرت رضا علیه السلام عرض کرد کسی که مرده را زنده کند و اکمه و ابرص کور مادرزاد و پیس را شفا دهد مستحق عبادت است.سپس فرمود: «تورات و انجیل و قرآن و زبور این مطالب را مطرح نموده اند و اگر باید هر کس که مرده زنده میکند را خدا دانست میبایست تمامی اینها را خدا پنداشت

متن

گفت و گوی حضرت رضا با جاثلیق مسیحی

جائلیق که از علمای دین مسیح بود با متکلمین اسلامی به گفت وگو و مناظره می پرداخت و می گفت: «ما و شما همگی متفق بر نبوت عیسی مسیح و زنده بودن آن حضرت در آسمان هستیم ولی در نبوت پیغمبر اسلام بین ما و شما ختلاف است و همگی متفق هستیم که از دنیا رفته است. پس چه دلیلی دارید که آن حضرت پیامبر بوده است؟ متکلمین اسلامی متحیر مانده بودند. پس جاثلیق در محضر مقدس حضرت رضا و مأمون عباسی حاضر گردید و به حضرت عرض کرد نظر شما درباره عیسی و کتاب او چیست؟ 

حضرت رضا الله فرمود: من اقرار به نبوت و کتاب عیسایی دارم که اقرار به نبوت پیغمبر اسلام ﷺ نموده و امت خویش را به آن بشارت داده است و به عیسایی که اقرار به نبوت آن حضرت نکرده است کافر هستم.»

 سپس فرمود: ای نصرانی ما به عیسی ای که ایمان به محمد داشت ایمان داریم ولی یک نقص داشت که نماز و روزه بسیار کم به جا می آورد. جاثلیق گفت: به خدا قسم عيسى الله همواره صائم النهار و قائم الليل بود.»

حضرت رضا الله فرمود او برای چه کسی نماز و روزه به جا می آورد؟ جائلیق ساکت شد. زیرا آنها معتقد به خدایی عیسی الله بودند و اگر عیسی الله خدا بود برای چه کسی عبادت میکرد؟

جائلیق به حضرت رضاء عرض کرد کسی که مرده را زنده کند و اکمه و ابرص کور مادرزاد و پیس را شفا دهد مستحق عبادت است.

حضرت فرمود: «تسع نیز همین کارها را میکرد؛ او بر روی آب راه می رفت و اکمه و ابرص را شفا می داد و حزقیل نیز ۳۵ هزار نفر را پس از مرگ ۶۰ ساله زنده نمود و قومی از بنی اسرائیل خارج از بلاد خویش شدند از ترس طاعون و مرگ و خداوند آنها را هلاک کرد و به پیامبری از پیامبرانش امر کرد که بر استخوانهای مرده آنها بعد از چندین سال بگذرد و آنها را صدا بزند و بگوید: "به اذن خدا زنده شوید و آنها نیز زنده شدند.

از سویی خداوند قصه ابراهیم و پرندگان را در قرآن ذکر کرده و فرموده است.[ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ](۱ )(سوره بقرة : ۲۶۰) ، و داستان موسی را که می فرماید: ﴿وَ اخْتَارَ مُوسى](۲)( سوره اعراف : ۱۵۵) ، ذکر نموده زیرا آنها میگفتند: [لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةٍ ](٣)(سوره بقرة : ۵۵)، پس سوخته شدند و بعد از آن موسی آنها را زنده نمود و قریش نیز از حضرت رسول ﷺ درخواست نمودند که آنها را زنده کند.

سپس فرمود: «تورات و انجیل و قرآن و زبور این مطالب را مطرح نموده اند و اگر باید هر کس که مرده زنده میکند را خدا دانست میبایست تمامی اینها را خدا پنداشت.(۴)(المناقب: ۴۰۶٫۲)

در روایتی آمده است که از اباصلت هروی سؤال شد: «مأمون با این که حضرت رضا الله را اکرام و محبت مینمود چگونه به قتل آن حضرت راضی شد؟ وی در پاسخ گفت: «مأمون حضرت رضا را به خاطر فضیلتش احترام میکرد ولی چون می خواست آن حضرت را در بین مردم دنیا طلب معرفی کند و از عظمت بیندازد به او پیشنهاد ولایت عهدی داد و آن حضرت را مجبور نمود ولی وقتی که از عظمت امام کاسته نشد بلکه روزافزون گردید متکلمین را از بلاد مختلف جمع آوری نمود تا با مباحثه ها و مناظرات علمی آن حضرت را شکست بدهد و خبر شکست آن حضرت در بین مردم منتشر گردد و از مقام آن حضرت کاسته شود. و چون از این راه نیز به مقصود خود نرسید تصمیم به قتل او نمود.(۱ )(عيون أخبار الرضا عليه السلام: ٢٣٩٫٣)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی