ولایت عشق  ( 141-147 ) شماره‌ی 4210

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره تربيتی ‌ اخلاقی > سخنان اخلاقی امام > حلم

خلاصه

امام رضاء السلام اهل حلم و شکیبایی بود در برابر افرادی که با ایشان ستیزه و نزاع داشتند حلم میورزید و در برابر دهن کجی های دیگران سعی داشت سکوت کند بسیار اتفاق می افتاد که فردی با ایشان از در بی حرمتی وارد می شد و زبان درازیهایی میکرد و امام در برابر او خاموشی می گزید و فقط به او نگاه میکرد گاهی هم به نگاه به زمین قناعت می کرد. در زندگی اهل ستم و جفاکاری نبود هرگز نکوشید از راه زبان بازی و سفسطه خصم را مغلوب و یا او را شرمنده سازد.

متن

شکیبایی و بخشندگی امام رضا سلام

امام رضاء السلام اهل حلم و شکیبایی بود در برابر افرادی که با ایشان ستیزه و نزاع داشتند حلم میورزید و در برابر دهن کجی های دیگران سعی داشت سکوت کند بسیار اتفاق می افتاد که فردی با ایشان از در بی حرمتی وارد می شد و زبان درازیهایی میکرد و امام در برابر او خاموشی می گزید و فقط به او نگاه میکرد گاهی هم به نگاه به زمین قناعت می کرد. در زندگی اهل ستم و جفاکاری نبود هرگز نکوشید از راه زبان بازی و سفسطه خصم را مغلوب و یا او را شرمنده سازد.

روش ایشان به مانند جدش امام صادق علام آن بود که دعاوی طرف مقابل را میشنید و حتی در مواردی کمکش میکرد که در جنبه بیان او حجت خود را با دلائلی تکمیل کند و آنگاه نوبت به خود می رسید یا متانت و وقار و با آرامش و سکون نظرات خود را اعلام و دلائل خود را بازگو می کرد و غرضش در این عرصه معرفی حق بود نه اعلام غلبه. (را که تحلیلی از زندگی امام رضا فضل الله - محمد جواد و دیگران ، ص ۵۲-۵۱)

ایشان جفاکاری و غلبه جویی را بد میدانستند چه در عرصه سخن و چه در جنبه های دیگر برای امام روشن کردن حقایق و فرصت دادن به طرف

مقابل فقط در اندیشیدن بود و آن کس که از در لجبازی میخواست وارد شود. امام حق او را در خاموشی خلاصه می دید.

امام رضا ع السلام بسیار بردبار و بخشنده بود درباره بردباری آن حضرت نقل کرده اند که یکی از فرماندهان بنی عباس به نام «جلودی» از سوی هارون الرشید مأموریت یافت به مدینه برود و لباسهای زنان خانواده ابوطالب را غارت کند و برای هر یک از آنان جز یک پیراهن باقی نگذارد. جلودی فرمان هارون را اجرا کرد این امر موجبات خشم امام رضا را فراهم آورد، اما بعداً هنگامی که آن حضرت به ولایتعهدی مأمون برگزیده شد، جلودی به مخالفت برخاست و از بیعت با امام رضا ع السلام ابراز ناخشنودی کرد.

مأمون از عمل او خشمگین شد و بعد از آنکه دو نفر را پیش او کشته بود وی را نیز بیرون برد تا به قتل برساند همین که او را در برابر مأمون حاضر کردند امام رضا در نزد خلیفه به میانجیگری برخاست و فرمود: «ای مأمون این پیرمرد را به من ببخش

جلودی خیال کرد که امام نیز همدست مأمون است از این رو مأمون را سوگند داد تا سخن امام را نپذیرد مأمون هم گفت: به خدا سخن او را درباره تو نمیپذیرم سپس دستور داد تا گردنش را زدند.(همان، ص ۱۴۴)

امام رضا سلام گشاده دست و بزرگوار بود یکی از آداب وی در صدقات آن بود که چون برای خوردن مینشست بشقابی می آورد و در کنار سفره می نهاد و از بهترین و گواراترین خوراکها مقداری غذا در آن بشقاب می گذارد و آنگاه دستور میداد تا آن بشقاب را برای نیازمندان ببرند. سپس این آیه را تلاوت می کرد: «فَلَا افْتَحُمُ العُقبه» (قرآن کریم سوره بلد آیه ۱۱) سپس گردنه را نپیمود آنگاه می گفت:

خداوند عزوجل میدانست که هر انسانی قادر به آزاد کردن بنده نیست بنابراین راه بهشت را برای آنان از طریق اطعام قرار داد. (ر. ک بحار الانوار، ج ۴۹ ، ص ۹۷)

در روز عرفه تمام دارایی خویش را در خراسان بخشید. فضل بن سهل به او گفت براستی این زبان است امام فرمود بلکه این استفاده است. کاری را که پاداش و کرم در پی دارد زبان مدار. (رک هدایتگر راه نور زندگینامه چهارده معصوم آیت الله سید محمد تقی مدرسی انتشارات محبان الحسين، ص ۷۳۲-۷۳۱)

هرگاه چیزی میبخشید تلاش میکرد آبرو و شخصیت فرد را لکه دار نکند بسیار صدقه میداد و بیشتر در شبهای تاریک و به صورت پنهان به این کار مبادرت می ورزید. (رک بحار الانوار ، ج ۴۹ ، ص ۹۷)

آن حضرت السلام قوی هیکل و پرهیبت بود هر نیازمندی که نزد وی می آمد مبهوت شکوه و هیبت آن حضرت میشد اما ایشان خود در رفع نیاز آنان پیشقدم می شد. (ر.ک. بحار الانوار ، ج ۴۹ ، ص ۹۷ و ۱۰۰)

چهارتن از امامان شیعه فرصت نشر اسلام را پیدا کردند. این چهارتن عبارت بودند از امام علی امام باقر امام جعفر صادق و امام رضا لها. اگرچه تمام ائمه در این امر مهم کوششهایی بخرج داده اند، اما شرایط برای این چهارتن بیش از دیگران آماده بود یکی از اصحاب امام روایت کرده است چون مردم در امام رضا اختلاف نظر پیدا کردند. مسائلی را که از آن حضرت پرسیده بودند و پاسخهایی که امام داده بود گرد آوردند که به ۱۵ هزار مسأله رسید.

امام خود یک بار فرمود در روضه مینشستم در مدینه علمای بسیاری بودند هرگاه یکی از آنان از پاسخ دور میماند به من اشاره می کرد و مسائلی را پیش من میفرستاد من به آن سؤالها پاسخ می گفتم.» (ر. ک زندگانی چهارده معصوم سید محمد تقی مدرسی، ص ۷۳۶-۷۳۵)

امام در حالی که تنها بیست و چند سال از عمر شریفش می گذشت، در مسجد رسول خدا مینشست و فتوا می داد.

امام رضا ام در زمان ولایتعهدی خود با ارباب ملل و مذاهب گوناگون مناظره های بسیاری ترتیب داد این مناظره ها توسط علمای بزرگوار ما همچون شیخ صدوق در کتابهای مستقلی مثل عیون اخبار الرضا به رشته تحریر در آورده شده است.

اخلاق حسنه حضرت

علامه مجلسی رحمه الله در بحار الانوار از فاطمه دختر علی بن موسی الرضاء السلام روایت نموده که حضرت فرمودند: «مَنْ كَفَّ غَضَبُهُ، كَفَ اللَّهُ عَنْهُ عَذَابُهُ، وَ مَنْ حُسْنُ خَلْقَهُ بُلْغَةِ اللهَ دُرُجُه الصَّائِمِ القائم. کسی که از غضبش خودداری کند در عوض خداوند متعال عذاب خود را از آن شخص برطرف خواهد کرد و کسی که اخلاق خود را نیکو بدارد خداوند متعال او را به درجه روزه داران نمازگزار می رساند. (ر. ک شیخ صدوق قمي، عيون في الاخبار الرضا، ج ۲، ص ۷۱)

و در روایتی دیگر فاطمه از پدرش علی بن موسی الرضاء السلام نقل می کند که علی بن ابی طالب السلام فرمودند جایز نیست مسلمانی؛ مسلمانان دیگری را بترساند و یا آنها را به وحشت بیندازد. (همان، ص ۳۱ و ۳۷)

و باز علی بن موسی السلام از قول جدشان رسول الله الله فرمودند: بر شما به حسن خلق و نیکی کردار پس به درستی که حسن خلق، قطعا شما را در بهشت جای میدهد و بپرهیزید از سوء خلق و بدی کردار، چرا که قطعاً شما را در آتش قرار خواهد داد و هیچ چیز در میزان الهی سنگین تر از حسن خلق و نیکی کردار نمی باشد.

البته نکته قابل توجه این که حسن خلق معنایی کامل و جامع دارد؛ یعنی علاوه بر این که خوشرفتاری و خوش برخوردی و متبسم بودن و سایر رفتارهای زیبنده اجتماعی را شامل میشود حسن خلق دینی یعنی تمام اخلاق و اعمال صحیحی که مورد تأیید مکتب اسلام و اهل بیت سلام باشد را نیز شامل میشود همچنین قابل ذکر است که امام رضا السلام از خلقی زیبا برخوردار بود و نمونه کامل خوش اخلاقی و خوش رفتاری بودند. (ر. ک هشتمین سفیر رستگاری علی کرباسی زاده ناشر نشر مولود کعبه، ص ۱۰۵ و ۱۰۴)

امام هشتم اسلام به نقل از جد بزرگوارشان رسول خدا می فرمایند: أَقْرُبُكُم مِنَى مُجلِساً يُوْمُ القِيامُهِ أَحْسَنُكُم خُلْقاً و خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ نزدیکترین شما از نظر جایگاه به من در روز قیامت خوش اخلاق ترین شما و خوش رفتار ترین شما نسبت به خانواده اش میباشد. (ر. ک شیخ صدوق قمى، عيون في الاخبار الرضا ، ج ۲ ص ۳۸)

و در روایتی دیگر حضرت فرمودند: «احسن الناس ايماناً، أَحْسَنُهُم خُلْقاً، و الْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ، وَ أَنَا الطَفُكُم بأهْلِی بهترین مردم از نظر ایمان، بهترین آنهاست از نظر اخلاق و با احسان ترین آنهاست نسبت به خانواده اش و من با احسان ترین شما نسبت به خانواده ام هستم. (همان)

این مقام و منزلت شخصی که به اهل و عیال خود نیکی میکند، به خاطر این است که همیشه خداوند متعال مدافع ضعیفان و زیردستان است. با توجه به این که خانواده شخص از نظر رتبی زیر دستان او هستند خداوند متعال برای حفظ حقوق آنها و توجه فوق العاده به آنها این مقام و منزلت را برای شخصی که به خانواده خود نیکی میکند مقرر نموده است.

مصداقهای نیکی به خانواده عبارت است از خوش رفتاری با آنها خودداری از سخت گیری و ایجاد محدودیتهای بی مورد، تربیت صحیح و تهیه روزی حلال و زحمت کشیدن در حد توان برای رفاه آنها.

باز حضرت رضا السلام در روایتی دیگر فرمودند: «همانا کسی که دنبال زیادی روزی (حلال) تلاش کند که با آن اهل و عیالش را کفایت کند، اجر او از جهاد کننده در راه خدا بیشتر است.

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی