نماز و روزه حضرت
در مورد عبادتش بحث و نظر بسیار است ما فعلاً از هر مورد آن نمونه ای ذکر کنیم که از جمله آن نماز است نماز امام رضا ع السلام خاطره امام علی السلام را در ذهنها زنده میکرد که در آن تیر از پایش بیرون آوردند و حضرت از کثرت توجه به معبود از آن آگاهی و اطلاعی نیافت و دردی احساس نکرد.
امام نماز را در اوقات خود و درست و به موقع میخواند و برای به وقت خواندن آن اهمیت بسیار قائل بود در ایامی که امام در سرخس تحت نظر و به عبارت دیگر در خانه خود محبوس بود فرصت را غنیمت شمرده و همه اوقات را برای نماز صرف میکرد افرادی برای دیدار به خدمت امام می آمدند و مأموران آنها را راه نمی دادند و عذرشان این بود که امام سرگرم نماز است. البته آنها دروغ نمیگفتند امام به واقع سرگرم نماز بود. زیرا نمی توانست در گوشه عزلت بنشیند و آسمان و زمین را تماشا کند. او تنها ساعتی را قبل از زوال ظهر و غروب آفتاب از نماز فارغ میشد و خود را مهیای نمازهای واجب بعدی میکرد و این برنامه در تمام مدت زندگی تحت نظر ایشان ادامه داشت.
نوافل که کمی تندتر انجام میگرفت برخی برای حضرت تا شبانه روزی هزار رکعت ثبت کرده اند در نماز عید فطری که به پیشنهاد مأمون بنا شده بود برگزار کند تصمیم گرفت شأن و هیبت آن را به همانگونه که رسول الله الله نمایانده بود نمایش دهد که البته مأمون در وسط راه به سوی مصلی ایشان را برگردانده بود.
امام اهل روزه بود و بسیاری از روزهای عمرش در روزه داری گذشت. امام روزه داری را مانند اجدادش در روزهای گرم دوست میداشت و گاهی جمعی را طعام میداد و خود از آن بهره ای نمیگرفت. اسنادی نقل از آن دارند که او روزهای پنج شنبه اول هر ماه و چهارشنبه آخر هر ماه را در حال روزه میگذراند و اسناد دیگری نوشته اند که حتماً روزهای اول وسط و آخر هر ماه را روزه میگرفت و میفرمود کسی که چنین کند گویی که همه ماه را روزه دارد. قرائت قرآن را در حال روزه داری بسیار دوست میداشت و می فرمود هنگامی که تدبر در آیات قرآن دارم هر سه روز یک ختم قرآن میکنم و به هنگامی که فقط به قرائت قرآن می پردازم هر روز یک ختم قرآن خواهم کرد.
طواف و عبادات امام
حضرت اهل حج و طواف بود و در آن حالی از عبادت داشت. خانه کعبه را دور میزد در حالی که به نظر میرسید از خود بریده و در حال و موقعیتی دیگر است عشق به محبوب و لذت مناجات و راز و نیاز حضرت را از خود بیخود کرده و بر شدت حب ایشان افزوده میشد. عرض ارادت و راز و نیازش عارفانه و خالصانه بود. ایشان در حین طواف دعاهایی می خواندند. نمونه ای از آن عبارت زیر است که امام در حین طواف در کنار رکن یمانی ذکر میکند ای خداوند ای صاحب ،عافیت ای خالق عافیت و ای منعم عافیت ای عطا کننده عافیت ای کامل کننده عافیت بر من و بر همه آفریده هایت ای مهربان دنیا و آخرت و ای آمرزنده دنیا و آخرت ای مهربانترین مهربانان بر محمد و آلش درود فرست و عافیت را روزی ما فرما. ما را به دوام عافیت و سپاسگزاری از عافیت در دنیا و آخرت موفق دارای مهربانترین مهربانان يا الله يا ولى العافيه يا خالق العافيه ... ...(ر.ک. بحار الانوار، ج ۹۹ ، ص ۳۷۰)
در حین وداع از خانه کعبه پشت آن خانه می ایستاد و حرکت و تلاش خود را سمبل اعتراف به توحید و نفی معبودها اعلام می کرد: «اللهم إِنِّی
حركتُ على أَنْ لا إله الا الله و برای هر حرکت و گامش در مکه و کنار خانه خدا سخنی داشت امام جواد الاسلام در ۴ و ۵ سالگی شاهد طواف پدر بود و طواف امام رضا چنان معنادار و زبان دار بود که امام جواد علام دریافت که این طواف وداع و طواف آخر است. (همان ، ج ۴۹ ، ص ۹۹)
در شرح احوالش نوشته اند که فردی کم خواب و زیاد بیدار بود. بخش مهم از ساعات شبش به بیداری و عبادت میگذشت به ویژه که نوشته اند ثلث آخر شب از بستر بر میخواست در حالی که ذکر تسبیح و تهلیل خدا را بر زبان داشت.
نوافل را به تمام و کمال میخواند و سعی داشت اهل خانه را نیز به نماز شب و تهجد وا دارد. در آداب تهجد ایشان نوشته اند که پس از بیداری استغفارها داشت نماز شب امام هرگز تعطیل نمیشد حتی در شبهای حین سفر حضرت از مدینه به مرو عادت داشت که پس از تهجد چندان به ذکر و استغفار مشغول باشد تا نماز صبح را بخواند و پس از نماز صبح تا برآمدن آفتاب نمی خوابید. (همان، ج ۴۹ ، ص ۹۰)
امام عبادت را وظیفه عبد نسبت به پروردگار لااقل در مقام شکر می دانست برای آن ارزش و اعتباری قائل بود و آن را برای خود افتخاری به حساب میآورد و چنین اظهار میداشت که حرکت به سوی عبادت نوعی دعوت از جانب پروردگار و اعلام پذیرش و قبول او به درگاه خویش است و به این گونه بود که عبادت را بسیار دوست میداشت. (ر.ك. عيون في الاخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۷۴)
حضرت درباره عبادت پدران خود میفرمود این اطاعت پروردگار بود که آنان را تا این حد بزرگوار کرده است. در عبادت قائل به استقلال بود.
در حین گرفتن وضو فردی خواست برای امام آب بریزد، امام اجازه نداد و فرمود در این کار تو اجر میبری و من وزر و وبال در عبادت نباید کسی را شریک کرد و آنگاه این آیه قرآن را خواند: «فَمَنْ كَانَ يُرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيُعْمَلْ عملاً صالحاً ولا يُشرك بعبادِهِ رُبه احداً.(سوره کهف، ایه ٠١١٠) هرکس به لقای رحمت او امیدوار است باید نیکوکار شود و هرگز در عبادت خدا احدی را شریک او نگرداند.
پیشوایان دینی ما بندگان خالص خدا بودند و در راه بندگی خود همه آنچه را که در اختیار داشتند و حتی جان خود را در طبق اخلاص گذارده و به پیشگاه رب الارباب تقدیم میکردند همه اندیشه و یادشان خدا بود، همه برنامه ریزیها و تلاششان متوجه این مسأله بود که چگونه خدای را از خود راضی کنند اینان در سایه ارتباط با خدا ورد و ذکر او را بر لب داشتند و در چنان مقام و موقعیتی بودند که جز خدا نمیدیدند و جز رضای خدا را نمی جستند لبهایشان مترنم ذکر پروردگار و دلهایشان لبریز از عشق توام با مشیت خدا بود به زبان نمی آورند ولی تعمیق در حالاتشان نشان می داد که آنان بویژه در حالت عبادت محو جمال رب بودند امام رضا از این گونه پیشوایان است در عصر و دوره خود سمبل این صفات و حالات است. وجودش آئینه تمام نمای حق و درونش جلوه گاه نور خداست و در نتیجه دارای حالات معنوی ویژه ای است که احدی را یارای هماوردی با او در این صحنه نیست.