ولایت عشق  ( 162-170 ) شماره‌ی 4216

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران امامت امام > از نظر اجتماعی

خلاصه

امامان پاک و معصوم ما در میان مردم و با مردم می زیستند و عملاً به آنان درس زندگی پاکی و فضیلت میآموختند آنان الگو و سرمشق دیگران بودند. با آنکه برگزیده خداوند تبارک و تعالی در روی زمین بودند در جامعه خود را از مردم جدا نمیکردند و به روش جباران و ستمگران هرگز مردم را به بردگی و پستی نمیکشاندند و تحقیر نمی کردند. آنان اصول اخلاقی را به طور کامل در رابطه با دیگر افراد جامعه اجرا می کردند رفتار آنان میزان و ترازوی رفتار و کردار و اعمال انسانی بود.

متن

روابط اجتماعی علی بن موسی الرضا سلام

امامان پاک و معصوم ما در میان مردم و با مردم می زیستند و عملاً به آنان درس زندگی پاکی و فضیلت میآموختند آنان الگو و سرمشق دیگران بودند. با آنکه برگزیده خداوند تبارک و تعالی در روی زمین بودند در جامعه خود را از مردم جدا نمیکردند و به روش جباران و ستمگران هرگز مردم را به بردگی و پستی نمیکشاندند و تحقیر نمی کردند.

آنان اصول اخلاقی را به طور کامل در رابطه با دیگر افراد جامعه اجرا می کردند رفتار آنان میزان و ترازوی رفتار و کردار و اعمال انسانی بود.

از میان این امامان عزیز و معصوم امام رضا ع السلام بودند که در روابطشان با مردم کانون مهر و عاطفه نسبت به خلق خدا و مظهر عشق و محبت به مردم بودند. در زیارت امام میخوانیم السلام على الإمام الروف ، (مفاتیح الجنان..) سلام بر امام و پیشوای با رأفت و مهربان و این لقبی است که باید گفت الحق از سوی حق درباره ایشان جاری گشته است.

امام یاور درماندگان و ملجاء بی پناهان بود چه بسیار بودند یتیمانی که گرمی دست امام را بر سر و روی خود احساس کرده اند و چه بسیار بودند مستضعفان و گرفتارانی که در سایه یاری رسانیهای ایشان به خیری دست یافتند و بالاخره چه بسیار بودند واماندگان و خانواده از دست داده هایی که امام برای آنها پدر و نان آور بود.

امام پناه غمدیدگان و فریادرس دردمندان بود و عبارت «الغوثِ اللهنان که در زیارت امام میخوانیم خود حکایت از همین دید و نظر دارد. در روزگاران سخت زمان هارون و در آن دنیای پر از اختناق وجود حبس و کشتار افراد بسیاری بودند که نان آور خود را از دست داده و چشم به عنایت

آموزه هایی از اخلاق و رفتار حضرت رضا عليه السلام . امام دوخته بودند و این امام بود که مسئولیت رسیدگی به آنان را بر عهده داشت.

امام در روابط و ارتباطات خود با مردم جنبه عدل و انصاف را رعایت می کرد. اگر کسی باب ارتباط را به روی ایشان میگشود. امام آن را رد نمی کرد و یا حسن رفتار او را نادیده نمیگرفت در تمام مدت مجلس خود با دیگران آنان را چون میهمانی بر سر سفره خود میدید و احترامشان را كاملاً رعایت میکرد حضرت در بحثها کلام کسی را قطع نمی کرد و یا عملی انجام نمیداد که فرد از تکرار سخنی پشیمان و شرمنده شود.

برای آن کس که در مسیر حق بود با تمام وجود به کمک رسانی می پرداخت نمونه هایی از خود گذشتگی و ایثارش در صفحات متعدد تاریخ نقش بسته و حاکی از کمال روحی و اوج نشاطش در انجام وظایف دینی است که ما در این فصل به نمونه هایی مختصر از آن اشاره می نماییم. (ر. ک. علی قائمی، در مکتب عالم آل محمد، ۱۴۵.)

امام نسبت به همه خویشاوندان محبت خاصی داشت. در هنگام محبوس بودن پدر بزرگوارش کاملاً مراقب خواهران و برادران و اهل و عیال پدرش بود و برای محافظت آنان شبها در دهلیز خانه میخوابید. از پدر و مادر به مردم نزدیکتر و مهربان تر بود گاهی شیعیان و دوستان را چنان مورد محبت قرار میداد که با آنان مصامحه مینمود و تا در خانه آنان را مشایعت مینمود برای آنان ابلاغ سلام می فرمود.

کارگری را به کاری اجیر میکرد مزدش را طی میکرد و در پایان کار مقداری مزد بیشتر به او میداد اگر کسی به او احسان میکرد به چندین برابر احسان او را تلافی مینمود هرگز غلامان و کارگران خود را هنگام غذا خوردن به کار دیگری وادار نمیکرد در مسئله ای که مردم اختلاف داشتند، آن را حل می نمود و مطلب را برای آنها روشن میکرد. اختلاف ها و نزاع های مردم را اصلاح میکرد و مردم را به پرهیز از پراکندگی و به وحدت و یگانگی دعوت می کرد.

هنگامی که در امر تجارت با ایشان مشورت میکردند به بهترین وجه ارشاد نموده و در نتیجه به بهترین سود آنان را می رساند، هنگامی که در امر دین از او سؤال میکردند به بهترین بیان جواب کامل می داد. هنگامی که کسی نیازمند به هدایت بود ساعتها با او صحبت میکرد و سؤال و پاسخ را ادامه میداد تا کاملاً حق را بر او روشن میکرد و او را به راه حق وادار می کرد.

امام رضاء السلام هیچگاه در برابر کسی پای مبارک خود را دراز نمی کرد.

هیچگاه کلام کسی را قطع نمینمود صبر میکرد تا کلام او تمام شود، آنگاه سخن خود را آغاز میکرد هیچگاه چه در سخن و چه در کار دیگری به

کسی جفا نمی کرد و با زبان به کسی آزار نمیداد هیچ وقت از ادبی که داشت در مقابل کسی تکیه نمیداد هیچ وقت به غلامان و خدمت گزاران خود سخنی برخلاف نزاکت نمیزد خودش در خانه مهمان را پذیرائی میکرد و بستر خواب را برای او پهن مینمود چون از کارها فارغ می شد، تمام غلامان و خدمت گزاران را جمع میکرد با کمال تواضع به آنان سخن می گفت و انس می گرفت. (ر. ک شیخ حسن کافی امام رضا (ع) اسوه صراط مستقیم ، ص ۷۷۷۸)

در موقع غذا خوردن همه غلامان و کارگران را از سیاه و سفید کنار سفره جمع میکرد و با آنان غذا میخورد هنگامیکه با غلامان و خدمت گزاران مینشست و با آنها مأنوس میشد اگر کسی اعتراض میکرد می گفت: «ان الرب واحد الام واحد و الاب واحد والجزاء بالاعمال (ر. ک بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۱) خداى همه و پدر و مادر همه یکی است و هر کسی هم با اعمال خود جزا داده می شود.

هرگز به کسی حتی به غلامانش دشنام نمیداد و از این خصلت زشت اجتناب میکرد در موقع غذا خوردن به غلامان می فرمود به احترام بلند نشوید، گاهی به دست مبارک خود خوردنی مطبوع را به غلام میخورانید. در آخرین ساعات زندگی با مشقت کنار سفره نشست، دستور داد همه خدمت گزاران سر سفره نشستند با کمال با آنان گفتگو کرد و به آنان غذا خوراند و برای بانوان هم سفره پهن کرد و غذا خوردند. بعد از چند ساعتی حضرت شهید شد.

خویشاوندان و نزدیکان خود را به خاطر معصیت و ارتکاب گناه از خود دور می کرد. حتی جواب سلام زید بن موسی بن جعفر را نداد و فرمود: آنگاه تو برادر منی که خدا را اطاعت کنی و با معصیت خدا برادری بین من و تو نیست.

گاهی بعضی شیعیان را به خاطر تخلف از تکالیف و کوتاهی در انجام واجبات و عدم مراعات حقوق یکدیگر تأدیب میکرد و در خانه خود را بر روی آنان میبست و آنان را به حضور نمی پذیرفت.

امام رضا السلام مردی خوشرو و خوش برخورد بود. با هر مسلمانی به سادگی مأنوس میشد و باب ارتباط خود را با او باز میکرد. باب انس او به روی دیگران باز بود همه میتوانستند به خانه وی بیایند یا در کنارش بنشینند و با وی هم سخن شوند در رابطه اش با دیگران اهل تکلف نبود، احدی را به دیده تحقیر نمینگریست اندیشه اش این بود که همه از یک پدر و مادر و یک اصل و منشاء هستند و دلیلی نیست که فردی به فرد دیگری برتری بفروشد و خود را به دیگران امتیاز دهد.

اگر دعوتش میکردند و او هم فرصتی داشت آن را به سادگی پذیرا می شد در کنار آنها می نشست و غذا میخورد در سر سفره غذا خود همه غلامان را حاضر میکرد و با همه آنها احوالپرسی و از آنها دلجویی می نمود.

همواره سعی میکرد آداب اسلامی و انسانی را درباره کمترین افراد از نظر رتبت اجتماعی مراعات کند.

هرگز از ایشان فحش و بددهانی و ناسزاگویی دیده و شنیده نشد. خطاب وی به دوستان و شیعیان و حتی غلامان و خدمتکاران احترام آمیز و چنان بود که گویی با اهل خانه خود معاشرت دارد.

امام رضا سلام هر روز بعد از تعقیب نماز صبح آماده انجام کارهای عمومی و عام المنفعه میشد و به کارهای مردم و حوائج فردی و عمومی می رسید و بعد از انجام کارهای مردم دنبال کارهای شخصی خود می رفت. ساختن مسجد اقدام میکرد در موقع مناسب دستور ساختن حمام و حفر چاه و احداث قنوات و بیرون آوردن آب را برای عموم صادر می کرد.

امام اسلام در سفر خراسان در هر شهری که زمینه را مساعد میدید خدمات عمومی و اجتماعی مفیدی انجام میداد در نیشابور در محله فوزا حمام و حوض عمومی ساخت و قنات احداث کرد و به دست مبارک خود درخت بادام کاشت و در نائین نیز دستور ساختن مسجدی را صادر فرمود.

هرگاه مالی به دست امام اسلام میرسید همه را انفاق می کرد. بخشش امام به مردم فراوان بود در یک روز عرفه تمام مال خود را به فقرا انفاق کرد. انفاق و احسان آن حضرت اكثراً سری بود و در شبهای تاریک انفاق می کرد همچنین به شعرانی که در مدح ائمه معصومین ها و مصائب آنان اشعاری می سرودند. مال فروانی میداد گاهی مرکب سواری خود را به آنان می بخشید در اعیاد و روزهای مهم مذهبی اگر کسی از آن حضرت عیدی می خواست عیدی ارزشمندی به او می داد.

امام رضا علام هیچگاه نیازمندی را که کمک مالی میخواست ناامید نمی کرد و به دوستانش اموال فراوانی میبخشید به بعضی از دوستان خود در حال سفر برای سوغاتی خریدن برای خانواده و اهل و عیالش کمک مالی میکرد گاهی در مقابل درخواست دوستان لباس و نعلین خود را به آنان آموزه هایی از اخلاق و رفتار حضرت رضا علیه السلام می بخشید. هر کسی به خانه آن حضرت وارد می شد حتماً به او غذا می خورانید و کسی از خانه آن حضرت گرسنه بیرون نمی رفت.

می فرمود شخص سخی و بخشنده از طعام مردم میخورد تا از طعام او بخورند و بخیل از طعام مردم نمیخورد تا از طعام او نخورند. (همان ٠ ج ٧١ . ص ٣۵٢ ٠ حدیث ۸)

امام رضا بیماران را عیادت میکرد و برای آنان دعا می نمود. گاهی داروی صحت بخشی را به آنها دستور میداد قرض مقروضین را بلاعوض اداء میکرد و آنان را از غصه قرض نجات میداد گرسنگان را سیر می کرد و آنان را به نان و نوا می رسانید روزه داران را افطار می داد، گاهی به دست مبارک تشنگان را آب مینوشانید هرگاه میخواست طعامی میل کند کاسه ای بزرگ می طلبید و از هر طعامی که در سفره بود از بهترین جای آن مقداری آن کاسه می ریخت و به مساکین می داد.

به مسافری که پول خود را گم یا تمام میکرد، بلاعوض هزینه سفر می داد. همیشه بر سر راه امام السلام فقراء مینشستند، به همه آنان کمک می کرد و طوری به نیازمندان کمک میکرد که ذلت سؤال در آنان پیدا نشود. برهنگان را میپوشانید و برای آنان لباس تهیه می کرد.

امام رضا السلام همیشه به تشییع جنازه مؤمنان می رفت گاهی آنان را تلقین می داد و دست بر قبر آنان میگذاشت و دعا میکرد ضعفا و مردم ناتوان را دادرس و یاور بود و بی پناهان را پناه و فریادرس و ترسیده شدگان را مأمن و پشتیبان بود.

از حیوانات حمایت میکرد و در هنگام خطر از آنها دفاع می کرد. داستان صیاد و آهو را همه بارها و بارها شنیده ایم و میدانیم که حضرت در این ماجرا به ضامن آهو نیز ملقب شد.

امام رضا ع السلام در دوران زندگی و محبوس بودن پدر بزرگوارش در صبر و سکوت عجیبی به سر میبردند و مراقب اهل و عیال پدر ارجمندش بود.

بعد از شهادت پدر بزرگوارشان مسأله امامت خود را در همه جا با کمال شهامت و بی باکی اظهار میفرمود برای انصراف دشمن و حاکم جائر از توطئه بر علیه آن حضرت و حفظ مقام امامت و به اصطلاح ردپا گم کردن بعد از شهادت پدر به بازار رفت یک گوسفند و یک قوچ و یک خروس خرید وقتی که جاسوس این خبر را به هارون داد دیگر هارون درصدد تعقیب و آزار آن حضرت برنیامد. (همان، ج ۴۹ ، ص ۱۱۴)

امام السلام با فراست و هوشمندی دوست و دشمن خود را تشخیص می داد و هرگز فریب حیله های دشمن را نمی خورد.

برای خنثی کردن نقشه شیطانی مأمون در هنگام دعوت آن امام همام به خراسان و برای آگاهی مردم به سوء نیت مأمون که دشمنی است به لباس دوست که سوء قصد دارد دستور داد در هنگام حرکت به سفر خراسان اهل و عیال او برایشان گریه کنند و در همه جا از شهادت خود خبر می داد و به مأمون گفت من قبل از مرگ تو شهید میشوم و در قبه هارون محل قبر مبارکش را نشان میداد.

چون مأمون تصمیم گرفت که با عدم پذیرش ولایتعهدی توسط آن حضرت ایشان را به قتل برساند و با کشتن آن بزرگوار، با یک هجوم همه جانبه همه شیعیان را بکشد و مذهب حق را محو کند به سیاست الهی و به خاطر حفظ شیعه و کیان مکتب تشیع به ناچار و کمال کراهت ولایتعهدی را پذیرفت.

با سیاست واقع بینانه و عدم دخالت در امور سیاسی و عدم عزل و نصب در امور حکومتی عدم رضایت خود را از مقام ولایتعهدی و همکاری با حکومت غاصبانه مأمون ابراز داشت و نقشه شیطانی مأمون را خنثی کرد. (همان، ص ١٣١ و ٠١٣۴)

علاوه بر تمام این مسائل رفتار و برخورد آن بزرگوار با اشراف چاپلوسان اطرافیان مأمون و مقامات حکومتی بسیار سرد بود و با کمال  بی اعتنایی با آنان روبرو می شد.

ذوالریاستین آن مقام بزرگ حکومتی را مدتی سرپا نگه داشت و اجازه نشستن به او نداد و بدین وسیله عدم رضایت خود را از آنان ابراز میداشت.

حضرت رضا السلام به همه افراد انسانی از نظر انسانی - صرف نظر از موقعیت و ملیت شغلی و اجتماعی آنان - حرمت و ارج می نهاد و برابری آنان را در حقوق ملاحظه میکرد و از تحقیر انسانها و پست شمردن آنها و توهین و استهزاء سخت پرهیز داشت همه انسانها حتى غلامان و سیاهان مورد توجه و عنایت او بودند امام رضا ع السلام از طریق نشست و برخاست با غلامان و خدمتکاران عملاً درس برابری انسانها را به پیروان خود داد و به همه آنان که  خادم سرایدار ،محافظ ،دفتردار منشی و ... دارند فهماند که اینان نیز حقی دارند و به هنگام برخورد با ایشان و به کارگیری این افراد لازم است عواطف و احساسات بشری آنان و حقوقشان را ملاحظه نمود و نباید چنین تصور شود که آنان آفرید و استخدام شده اند تا برای آنان کار کنند.

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که امام رضا علام وارد حمام شد مردی که امام را نمیشناخت به او گفت بدن مرا مالش بده امام شروع به مالش بدن او فرمود و هنگامی که مردم آن مرد را متوجه کردند و حضرت را شناخت با پشیمانی شروع به عذرخواهی و پوزش کرد امام امام همچنان به مالش بدن او ادامه و او را دلداری میداد.

امام هشتم اسلام اخلاق و رفتار اصحاب و یاران خویش را زیر نظر داشت و آنگاه که میدید یکی از آنان گرفتار دام شیطان و وسوسه های نفسانی شده با تذکرات و رهنمودهای سازنده به اصلاح او همت می گمارد. (ر. ک شیخ حسن کافی امام رضا (ع) اسوه صراط مستقیم ، ص ۸۴-۸۳)

امام رضا لم ضمن حشر و نشر با غلامان و زیردستان اعمال و رفتار آنان را زیر نظر داشت و در هر مورد تذکرات و هشدارهای لازم را به آنان می داد.

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی