محمد بن عباد می گوید: «رضا (ع) در تابستان بر حصیر و در زمستان بر پلاس می نشست و جامه های خشن بر تن می کرد و تنها هنگامی که در جمع مردمان حضور می یافت جامه رسمی مردمان می پوشید.
یک بار سفیان ثوری او را دید که جامه ای از خز بر تن کرده است. او را گفت: «ای پسر پیغمبر! چه خوب بود لباس پایین تر از این میپوشیدی فرمود: «دستت را پیش آر.» پس دست او را به گریبان خود برد و او دید که در زیر جامه بوریایی بیش نیست. آنگاه فرمود: ای سفیان آن جامه خز برای خلق و این لباس ژنده برای حضرت حق است.»