96
مناظرات علمی امام (ع) با علمای ادیان مختلف نیز به منظور سامان بخشیدن شیعیان و گسترش تفکر شیعی بوده است. البته در این میان نقش نامه های امام به افراد مختلف برای توضیح مبانی شیعه را نمی توان نادیده گرفت.
یکی از فعالیتهای ائمه (ع) تربیت شخصیتهای اسلامی و شیعی بوده است تا فرهنگ غنی شیعه را در میان مردم بگسترانند. امام رضا (ع) در این زمینه شاگردانی را تربیت کرد که چه در زمان حضرت و چه بعد از وی در تبیین و ترویج اندیشه های او بسیار کوشیدند که در میان آنها ایرانیانی هم بودند؛ دانشمندانی مانند اباصلت هروی، فضل بن شاذان نیشابوری، ذکریا بن آدم قمی عبدالله بن مبارک نهاوندی حسن بن سعید اهوازی محمد بن فضل رخجی (قندهاری) معروف به کرخی محمد بن سلیمان دیلمی و .....
در میان اصحاب امام رضا (ع) کسانی هستند که حتی اگر عرب نیز بوده اند، در شهرهای ایرانی زندگی میکرده و از این رو نامی ایرانی یافته اند. اینان عبارت اند از: ابراهیم بن ابی محمد خراسانی ابو سعید الخراساني، سليمان بن حفض مروزی سلیمان بن صالح مروزی، سهل بن قاسم نوشجانی ابو القاسم الفارسي، فتح بن يزيد الجرجاني، فضالة بن ایوب ازدی ساکن اهواز محمد بن اسحاق طالقانی، محمد بن ابی یعقوب بلخی محمد بن زید طبری نعیم بن صالح طبری، ابو سعيد النيشابوری حمزة بن جعفر الارجاني و ابوحيون موسى الرضا.
اما دانشمندانی مانند ذکریا بن آدم عبدالله سعد اشعری قمی بسیار جلیل القدر و محترم بودند آن سان که حتی امام رضا (ع) برخی از یارانش را برای اخذ حدیث به او ارجاع میداد و میگفت ذکریا بن آدم القمى مأمون على الدين والدنیا.» وی در قم و در قبرستان شیخان مدفون است. صفوان بن یحیی یکی دیگر از صحابه امام رضا (ع) است که دارای تألیفات متعدد است و در سال ۲۱۰ هجری) وفات یافت. احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی که از اصحاب موسی بن جعفر و امام رضا (ع) است و کتابهای «الجامع» و «المسائل» از اوست.
شخص دیگری که تربیت یافته امام رضا (ع) است و دارای تألیفات متعددی مانند العويص، التبصره، المحاس و الرجال است ابو عبدالله محمد بن خالد برقی قمی
97
از اصحاب امام رضا و امامان بعدش میباشد. او در کتاب «الرجال» کسانی را که از امير المؤمنین روایت کرده اند نام برده است. ابو علی بن همام، کتاب مهم محاس برقی را از او میداند و همچنین بیش از هفتاد کتاب او را که در الفهرست ابن الندیم» آمده، نام می برد.
حسن بن سهل نوفلی نیز از جمله شاگردانی است که کتابهای سودمندی دارد. از دیگر شاگردان امام رضا (ع) که دارای تألیفات مهمی است، حسن بن محبوب سراد (زراد) میباشد که کتابهای تفسیر ، النكاح، الفرايض و حدود و دیات از اوست.
احمد بن محمد خالد برقی نیز از پرورش یافتگان مکتب علمی امام رضا (ع) است که صاحب تألیفاتی همچون احتجاج و السفر و البلدان است که از کتاب پدرش به همین نام بزرگتر است و بالاخره حسن و حسین فرزندان سعید اهوازی از یاران امام رضا (ع) و امام جواد (ع) هستند که دانش گسترده در علوم فقه و حدیث داشتند و ابن الندیم در کتاب ارزشمند الفهرست بیش از ده کتاب آنان را نام برده است.
بدین سان حضور امام رضا (ع) در ایران موجب پیوند بیشتر ایرانیان با خاندان پیامبر و از سویی حلقه های علمی آن حضرت نیز موجب گسترش فعالیتهای شیعه در خراسان شد و خراسانیان بیش از پیش در اظهار محبت به این خاندان کوشیدند و ایران مرکز ثقل جنبشهای مسلمانان در طول تاریخ گردید.
برای ما ایرانیان افتخار بزرگی است که سرزمین خونرنگ اسلامی مان، هشتمین گوهر تابناک ولایت و هدایت را در صدف وجود خویش جای داده است و برای ما ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت مایه بسی فخر و مباهات است که میزبان محبوب خدا و پاره تن رسول خدا (ص)، حضرت علی بن موسی الرضا (ع) هستیم و به نعمت ولایت عترت طاهره متنعم و از برکات آن وجود مشحون از خیر و برکت برخوردار میباشیم.
بر ماست که این افتخار میزبانی و شرافت اقامت در جوار بارگاه آن امام همام را مغتنم شمرده و از رشحات خوان بیکران آن ماء دبة ا... پیوسته بهره جوییم و در سایه کسب معرفت و جلب محبت و روح اطاعت و انقیاد به آن واسطه فیض الهی تقرب جسته و با کم کردن فاصله بین خود و آن مظهر لطف و رحمت بدو نزدیک و نزدیک تر شویم.
صص 97-96
یاران امام
یاران امام بیشمار بودند زیرا هر کس مشتاقانه به دیدارش می شتافت تا از خرمن علم او خوشه ای چیند امام شاگردان زیادی پرورش داد و یاران زیادی را سرشار از دانش بیکران خود فرمود از جمله:
ابراهیم بن ابی البلاد: وی از ثقات راویان و از قراء قرآن و ادبای زمان خویش است. حضرت رضا (ع) بر او ثنا فرموده و رساله ای به وی مرقوم داشته است.
احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی کوفی: وی از ثقات راویان حدیث و صاحب كتاب الجامع است که به جامع» بزنطی معروف است بزنطی از محضر حضرت موسی بن جعفر (ع) نیز کسب فیض نموده و نزد حضرت رضا (ع) مرتبه و منزلتی داشته و پس از آن حضرت به فرزندش جواد الائمه (ع) نیز اختصاص داشته است.
بزنطی از کسانی است که متقدمان شیعه احادیث منقول از وی را دقیقاً نقل کرده اند و موصوف به صحت شمرده و به فقه و فضل وی اقرار داشته اند. وفات وی به سال ۲۲۱ هجری یعنی هجده سال پس از درگذشت حضرت رضا (ع) اتفاق افتاد. بزنطی منسوب به بیزانطیه یکی از مستعمرات یونانی است که توسط کنستانتین کبیر در سده هفتم پیش از میلاد تجدید بنا شده و پایتخت امپراتوری روم شرقی دولت بیزانس) بود و به همین دلیل نام قسطنطنیه را بر آن نهادند بعید نیست که خود بزنطی
۱۱۰
یا پدران او در جنگهای بین مسلمانان و روم شرقی اسیر شده و به دیار اسلامی انتقال یافته یا به خواسته خویش به بلاد بین النهرین مهاجرت نموده و در کوفه سکونت گزیده باشند. از آنجا که علامه در رجال خود از او به عنوان مولی السکونی یاد کرده احتمال اسارت وی تقویت میشود زیرا به احتمال قوی معنی مولی در اینجا آزاد کرده است که معلوم می شود وی نخست غلام بوده بعداً از اصحاب حضرت صادق به شمار می رفته و قضاوت بصره را بر عهده داشته و مردی موجه شمرده می شده است.
احتمال دیگری نیز موجود است و آن اینکه مولی به معنی حلیف و هم پیمان باشد این نیز احتمال اسارت یا مهاجرت بزنطی را تأیید میکند. زیرا معمولاً افراد غیر عرب خود را به شخصیتها یا قبایل معروف منتسب میکردند و با آنان پیمان میبستند بزنطی از کسانی است که متقدمان شیعه تمامی احادیث منقول از وی را موصوف به صحت شمرده اند و اقرار به فقه و فضل وی داشته اند.
احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی: وی شیخ قمیین و فقیه بلامنازع و رئیس آن دیار بوده و پس از حضرت رضا (ع) از حضرت جواد (ع) و حضرت هادی (ع) نیز روایت نموده است. جد بزرگش سائب بن مالک جزو فدائیان پیغمبر (ص) بوده است که پس از مدتی به کوفه مهاجرت نمود. سعد بن مالک بن احوص بن سائب، اول کس از اشعریان است که به قم مهاجرت نمود علامه در شان وی می نویسد: «از موجهین شیعه و از خاندان جلیل و بزرگی بوده است که در کوفه می زیستند.
بكر بن محمد از دی: وی از خاندان آل نعیم و از ثقات اهل کوفه است که عمری در از نمود پیش تر از محضر حضرت صادق (ع) و موسی بن جعفر (ع) نیز درک فیض کرده بود.
جعفر بن بشیر وشاء بجلی: وی از زهاد و عباد شیعه و در عین حال از ثقات راویان است. مسجد بجیله در کوفه منسوب به اوست و شاء ظاهراً به فروش پارچه های ابریشمی الوان اشتغال داشته است. از آثار وی کتاب المشيخه» که مانند کتاب مشیخه ابن محبوب، معروف بوده است، کتاب الصلوة»، «كتاب الصيد و كتاب الذبائح است. وی به جرم تشیع دستگیر و شکنجه شد.
حماد بن عثمان: وی از ثقات اصحاب حضرت صادق حضرت کاظم و حضرت
۱۱۱
امام رضا (ع) است و در کتابهای رجال با لقبهای (ناب) به معنی خالص و (رواسی)منسوب به تیره ای از قبیله قیس عیلان یاد شده است.
شیخ طوسی وی را در کتاب الفهرست» به جلالت قدر ستوده و تألیف کتابی را به او نسبت داده است. حماد از کسانی است که به گفته کشی اصحاب ما بر صحت احادیث وی اتفاق نظر دارند کشی وفات او را به سال ۱۹۰ هجری در کوفه نوشته است.
حسن بن علی بن فضال كوفی: وی حضرت موسی بن جعفر (ع) را درک نموده و خود از خواص اصحاب حضرت رضا (ع) بوده است. خاندان فضال از بیوت علمی شیعه بوده اند اما پس از حضرت صادق (ع) به امامت فرزندش عبدالله افطح قائل شدند کشی در رجال خویش و قاضی نورالله در مجالس المؤمنین می نویسند که حسن در بیماری خود که به مرگ انجامید از مذهب فطحیه برگشته و به امامت موسی بن جعفر (ع) اعتراف نمود.
شیخ انصاری در رسائل نوشته است: جمعی به امام عرض کردند: «خانه های ما از كتب بنی فضال پر است تکلیف ما نسبت به آنها چیست؟ امام فرمود: «به روایات آنها عمل کنید اما باورهای آنان را کنار بگذارید. »»
باری حسن از جهت زهد و وثاقت در مرتبه والایی قرار داشته و کشی وی را از کسانی که شیعه اجماع بر صحت روایاتشان نموده اند ذکر کرده است. از تألیفات وی این کتب را نام برده اند: «الزيارات البشارات، النوادر الرد على الغالية، الشواهد من كتاب الله، المتعة الناسخ، المنسوخ، الملاحم الصلوات ابن فضال به سال ۲۲۴ هجری درگذشت.
حسن بن سعید اهوازی: وی از اصحاب بزرگوار امام رضاست که محضر حضرت جواد (ع) را نیز درک کرده و با همیاری برادرش حسین که وی نیز از مقربان امام همام بوده حدود سی کتاب نوشته است که تعداد یاد شده توسط مؤلفان پس از وی نمودار استقصاء تصنیف در زمینه های مختلف گردید حسن، واسطه معرفی على بن مهزیار اهوازی به محضر امام بوده است.
حسین بن سعید اهوازی: برادر حسن بن سعید است. وی نیز محضر امام جواد (ع) را درک نموده است. این دو برادر اصلاً اهل کوفه بودند که به اهواز منتقل
۱۱۲
شدند و سپس حسین به قم مهاجرت نموده و در آن دیار رحل اقامت افکند و سرانجام نیز در بلده طیبه قم در گذشت.
حسن بن على بن يقطين: وى و برادرش حسین فرزندان علی بن يقطين صحابی مورد اعتماد موسی بن جعفر (ع) و وزیر دارایی هارون الرشید بوده اند. حسن از متکلمان شیعه است و از محضر حضرت رضا (ع) و پدر بزرگوارش استفاده نمود و کتابی در مسائل ابی الحسن موسى بن جعفر نوشت حسین نیز از ثقات راویان امام رضاست.
حسن بن محبوب سراد: وی از ثقات اصحاب حضرت رضا (ع) و پدرش موسی بن جعفر (ع) بوده است. حسن را از ارکان اربعه عصر خویش شمرده اند. سراد از هفتاد تن از اصحاب حضرت صادق (ع) روایت کرده است و کتب زیادی نوشته و در وثاقت، مرتبه ای دارد که اصحاب امامیه بر صحت روایات وی اجماع نموده اند. حسن بن محبوب در سن هفتاد و پنج سالگی به سال ۲۲۴ هجری در کوفه در گذشت.
حسين بن مهران سکونی: حسین سکونی از بزرگان فقه بوده ولی از حضرت موسی بن جعفر و حضرت رضا نیز روایت کرده است. وی کتابی در مسائل نوشته و علامه حلی کتابی از موسی بن جعفر را به وی نسبت داده است. جدش ابو نصر با اینکه مذهب اهل سنت داشته از اصحاب حضرت صادق (ع) بوده است و روایات بسیاری از آن جناب باز گفته است.
ابوهاشم جعفری: نام ابوهاشم داود است که فرزند قاسم بن اسحاق بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب میباشد. وی از ثقات راویان شیعه است که نزد ائمه (ع) منزلتی والا داشته پدرش ،قاسم از حضرت صادق (ع) روایت می کرده و خود علاوه بر صحابت حضرت رضا (ع) محضر امام جواد (ع) و امام هادی (ع) را نیز درک نموده و حتی به قولی تا زمان حضرت ولی عصر (عج) زنده بوده است. ابوهاشم در بغداد می زیسته و نزد ارباب دولت موجه بوده است. وی ذوق ادبی نیز داشت و شعر هم می سرود.
دعبل خزاعی: وی فرزند علی بن رزین و از شاعران نامی زمان خویش بود. قصیده تائیه اش را که در مدح اهل بیت (ع) سروده بود برای حضرت رضا (ع) خواند و آن جناب جامه ای از خز به وی بخشید دعبل به سال ۲۴۵ هجری در ایام حکمرانی
۱۱۳
متوکل، درگذشت که در جایی دیگر بحث آن را خواهم نمود.
ريان بن صلت اشعری: ریان از ثقات اصحاب حضرت رضاست که حضرت هادی را نیز درک نموده و کتابی در فرق بین آل و امت که مطالب آن را از حضرت رضا (ع) استفاده نموده نوشته است. شیخ طوسی وی را با نسبت بغدادی و خراسانی آورده که حاکی از اقامت در بغداد و خراسان یا سفر وی به این دو سرزمین بوده است.
زكريا بن آدم قمی: فرزند عبدالله اشعری است که از ثقات و بزرگان روات امامیه و مؤلف كتاب «المسائل الرضا» است. علی بن مسیب که خود از اصحاب حضرت رضاست میگوید به آن حضرت عرض کردم موطن من از شما دور است و نمی توانم همه وقت خدمت شما برسم مسائل دینم را از چه کسی فراگیرم؟ » فرمود: از زکریا بن آدم که مأمون بر دین و دنیاست. »»
سهل بن يسع قمی: جدش عبدالله اشعری قمی است و خود علاوه بر صحابت حضرت رضا (ع) از اصحاب حضرت موسی بن جعفر (ع) نیز بوده است. وی از ثقات اصحاب و راویان امام رضا (ع) است که کتابی نیز دارد.
صفوان بن یحیی کوفی بجلی: وی پارچه فروش بود و از همین رو، لقب (بیاع السابری) داشت با این حال از راویان موثق بود و به سمت وکالت حضرت رضا (ع) نیز افتخار داشت و از اصحاب حضرت موسی بن جعفر (ع) بر شمرده است. شیخ طوسی وی را اهل زمان خویش میشمارد و میگوید وی در ورع و عبادت به مرتبه ای بوده که در طبقه خود همتا نداشته است. صفوان را تألیفات متعددی است که آنها را سی کتاب نوشته اند از رجال شیخ چنین مستفاد میشود که وی محضر امام جواد (ع) را نیز درک نموده است. صفوان از کسانی است که شیعه بر صحت روایات وی و مرتبه فقاهت او اتفاق نظر داشته اند.
عبد الرحمن بن ابی نجران کوفی: وی از قبیله تمیم و از اصحاب حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) است و پدرش ابو نجران از کسانی است که از حضرت صادق (ع) روایت میکند. شیخ نجاشی وی را به لفظ (ثقة ثقة) و به متعهداً على ما يرويه) ستوده است. وی چندین کتاب نیز دارد.
على بن جعفر بن محمد: وی عموی حضرت رضا (ع) و از نیکان اهل بیت و
۱۱۴
ثقات و اجلاء روات شیعه بوده است. ایشان به واسطه سکونت در عریض؛ از نواحی مدینه به عریضی مشهور است علی بن جعفر را در احکام سؤالاتی از حضرت موسی بن جعفر بوده است که در ابواب مختلف شیعه مذکور و مورد استناد فقهاست. به علاوه وی کتابی در مناسک حج دارد که از برادر بزرگ ترش امام موسی بن جعفر (ع) استفاده نموده است. این بزرگوار به استدعای مردم قم بدین شهر انتقال یافت و در همان جا در گذشت.
عبدالله بن مغیره بجلی: وی از اصحاب حضرت موسی بن جعفر (ع) و حضرت رضا (ع) است. نجاشی وی را دوبار به وثاقت ستوده (ثقة ثقة) و فرموده است که در جلالت و دینداری و ورع عدیل ندارد عبدالله از کسانی است که سی کتاب نوشته و او را از راویانی شمرده اند که اصحاب امام به مقام فقهی اش اذعان نموده و روایاتش را به منزله صحیح شمرده اند.
عبدالله بن صلت: ابو طالب قمی از ثقات بوده و از محضر حضرت جواد (ع) نیز استفاده کرده و در تفسیر هم کتابی نوشته است.
عبد السلام بن صالح: اباصلت هروی از متکلمان و محدثان مشهور زمان خود بوده و نجاشی وی را به وثاقت ستوده است. وی در خراسان از محضر امام (ع) استفاده نموده است. کشی او را شیعه میداند و میگوید کتابی هم در تفسیر نگاشته ولی شیخ طوسی او را از اهل سنت میشمارد. در عیون اخبار الرضا، روایات زیادی از او نقل شده که بعضی دلالت بر اختصاص وی به حضرت رضا دارد.
علی بن اسباط مقری کوفی: وی نخست به مذهب فطحیه بود که به ارشاد حضرت جواد (ع) به حق عدول نمود. ولی کشی او را از فطحیه شمرده است. علی بن اسباط از وثیق ترین مردم زمان خود بوده و کتبی هم نوشته است. شیخ در کتاب « فهرست»، تألیف یکی از اصول اربعمائه را به او نسبت می دهد. چنان که از نام او پیداست او را به مقری ستوده اند که حاکی از اطلاع وی از علم قرائت است.
علی بن اسماعیل میثمی: وی از خاندان میثم تمار صحابی بزرگوار امام علی (ع) بوده است و خود از متکلمان بزرگ شیعه در عصر خویش است که با ابو هذیل علاف و نظام مناظراتی داشته و کتابی به نام الکامل در امامت نوشته است. وی علاوه بر تخصص در کلام از فقها و محدثان زمان خویش است که در بصره سکونت داشته و
۱۱۵
کتابهای وی از این قرار است كتاب الطلاق، كتاب النكاح، كتاب مجالس هشام بن الحكم.»
علی بن مهزیار اهوازی: وی از ثقات و معتمدین بوده است و علاوه بر صحابت حضرت رضا (ع) محضر امام جواد (ع) و امام هادی (ع) را نیز درک نموده و وکیل آن امامان بوده است. پدر علی نخست به دین مسیحی بوده که اسلام آورده و گفته اند که علی نیز در کودکی به اسلام مشرف شده است.
شیخ طوسی وی را به جلالت ستوده و تعداد تألیفات او را سی اثر شمرده است.
فضالة بن ایوب ازدی: وی از اصحاب موسی بن جعفر (ع) و امام رضا (ع) است. فضاله از ثقات روات شیعه و جزو کسانی است که به نوشته کشی، روانشان را گرچه به طور ارسال نقل کرده باشند اصحاب امام او را در شمار صحاح به حساب آورده اند و به فقه و مرتبت علمی او اتفاق نظر دارند منتهی بعضی به جای فضالة، عثمان بن عیسی را جزو این کسان یعنی اصحاب اجماع نوشته اند نجاشی از آثار او کتابهای الصلوة والنوادر را نام برده است.
محمد بن خالد برقی: برقی منسوب به برقه رود قم است که پدر و جدش از کوفه به این محل مهاجرت کرده سکنی گرفتند. محمد مردی ادیب و عالم به اخبار عرب و سایر علوم بوده است. وی نیز از ثقات راویان شیعه و از اجلاء اصحاب حضرت موسى بن جعفر و امام رضا و جواد الائمه (ع) است. منتهی غضائری فرموده که فضاله از ضعفا روایت میکرده و نجاشی وی را ضعیف الحدیث شمرده است. از آثار برقی کتاب «النوادر» را گفته اند فرزندش احمد بن محمد بن خالد نیز از معاریف راویان شیعه و صاحب کتاب «المحاسن» است.
محمد بن اسماعيل بزيع كوفی: وی از ثقات راویان و از اصحاب موسی بن جعفر (ع) و حضرت رضا (ع) است که حضرت جواد (ع) را نیز درک کرده است. نجاشی وی را از موالی ابو جعفر منصور دومین خلیفه (عباسی) نوشته و افزوده است که بیت بزیع از بیوت معروف بوده که اسماعیل هم از همین خاندان است. به هر حال، وی و پدرش بزیع را در شمار وزرا آورده وی را به وثاقت ستوده اند. از آثار او کتابی در حج است.
محمد بن سنان خزاعی کوفی: وی از اصحاب حضرت موسی بن جعفر امام
۱۱۶
رضا و امام جواد (ع) بوده است ولی اقوال علما درباره او مختلف است. علامه در خلاصة الاقوال مرقوم داشته: شیخ مفید فرموده است که او ثقه است، اما شیخ طوسی و نجاشی این غضائری وی را تضعیف نموده و حتی ابن غضائری گوید: «وی ضعیف و عالی است و به روایاتش التفات نمیشود.» پس علامه می افزاید: «موجه نزد من توقف در روایات اوست. فوت این ستان به سال ۲۲۰ هجری بوده است.
محمد بن ابی عمیر ازدی: وی از ثقات راویان و اصحاب امام کاظم امام رضا و امام جواد است که خانه اش محل رفت و آمد شیعه بوده ابن ابی عمیر در بغداد می زیسته و نزد موافق و مخالف احترام و منزلتی داشته است. هارون الرشید وی را برای نپذیرفتن قضاوت یا برای نشان ندادن محل شیعیان به زندان افکند و شکنجه کرد. گویند چهار سال در حبس هارون بود.
ابن ابی عمیر را تألیفات زیادی است؛ چنان که کتابهای وی را نود و چهار جلد نوشته اند و چون مدت حبس وی تمام شد خواهرش از ترس کتب وی را در محلی مدفون ساخت که به سبب رطوبت یا آب باران تلف شد. لذا وی پس از آزادی چون اسناد و روایاتی را که با واسطه از ائمه نقل کرده از یاد برده بود، احادیث مزبور را به حذف اسناد روایت مینمود ولی به واسطه وثاقت و جلالت شأن و اینکه از غیر ثقات نقل حدیث نمیکرده اصحاب روایات مرسله وی را تلقی به قبول نموده و به قول «کشی اجماع بر صحت مراسیل وی دارند فوت ابی عمیر به سال ۲۱۷ هجری اتفاق افتاد.
موسى بن قاسم بجلی کوفی: جد موسى معاوية بن واهب است که از ثقات راویان حضرت صادق و موسی بن جعفر (ع) بوده و موسی از اصحاب حضرت رضا و جواد الائمه است خاندان مزبور از قبیله بجیله اند که از قبایل مشهور عرب است. شیخ در فهرست شماره تألیف وی را سی کتاب به تعداد کتب حسین بن سعيد) مرقوم داشته، به اضافه کتاب «الجامع».
معاوية بن سعيد كندى كوفى: وی را شیخ طوسی در جایی از اصحاب حضرت صادق شمرده و در جای دیگر از اصحاب حضرت رضا و از اینکه برادرش محمد بن سعید را نیز در شمار اصحاب حضرت صادق آورده معلوم می شود که معاویه نیز شرف صحبت حضرت صادق را درک کرده و تا زمان امام رضا نیز می زیسته که به
۱۱۷
صحابت آن حضرت نیز مشرف شده است و شاهد این معنی، حکایت اردبیلی است که محمد بن سنان را از راویان حضرت رضا می شمارد. به هر حال انتساب معاویه به کندی حاکی است که وی از قبیله کنده که از اعراب یمانی است که حارث پادشاه حیره و حجر پدر امرؤ القیس شاعر معروف از همین قبیله اند نجاشی از تألیفات وی کتاب مسائل الرضا» را نام برده است.
معاوية بن حكيم: جدش معاوية بن عمار دهنی است که از وجوه اصحاب حضرت صادق (ع) بوده است و ابن معاویه نیز از ثقات و اجلاء اصحاب حضرت رضا (ع) است که کتبی تألیف نموده که از آن جمله است: «کتاب الطلاق، کتاب الحيض، كتاب الفرائض کشی وی را با چند تن دیگر نام میبرد و می نویسد: «اینان با اینکه تماماً فطحی مذهب بوده اند ولی از اجلاء علما و فقها و عدول روات اند و اتفاقاً همه از اهل کوفه اند.
ممقانی پس از نقل عبارت کشی می نویسد: نامبردگان تماماً امامی مذهب بوده اند و ممدوح به علم و فقه و اطلاق فطحی بر اینان به اعتبار گرایش نامبردگان در آغاز به مذهب مزبور بوده ولی چون عبدالله افطح پس از حضرت صادق هفتاد روز بیش زنده نماند اصحابش به حضرت موسی بن جعفر گراییده و از مذهب فطحیه عدول نمودند.»
محمد بن يونس بن عبد الرحمان: وی از اصحاب حضرت رضا و جواد الائمه است، ولی شیخ که وی را در شمار اصحاب این دو بزرگوار آورده، ضمن برشمردن اصحاب موسی بن جعفر او را از ثقات اصحاب آن حضرت دانسته. لذا ابو على حائری، محمد بن یونس را نامی برای دو نفر قلمداد کرده است. ولی به استظهار استرآبادی و ممقانی محمد بن یونس نام یک نفر بیش نبوده است. و هم اوست که هنگام تازیانه خوردن ابن عمیر توسط عمال خلیفه که اسمای شیعیان را بر شمارد حضور داشته و وی را به ثبات و عزم و عدم افشای نام شیعه تشجیع می نموده و این خود حکایت از جلالت قدر او دارد.
يحيى بن يحيی تمیمی: وی گرچه از عامه است ولی مورد توثیق بوده است. ابن حجر در تقریب التهذیب وی را به عنوان (ثقة ثبت امام می ستاید و فوتش را در ۲۲۴ می نویسد.
۱۱۸
يونس بن عبدالرحمان: وی از ثقات اصحاب موسى بن جعفر و حضرت رضاست. او از وجوه شیعه و صاحب منزلتی عظیم بوده است که در ایام هشام بن عبدالملک متولد شده و حضرت صادق (ع) را بین صفا و مروه دیدار کرده، ولی از حضرت موسی بن جعفر و حضرت رضا روایت نموده است و حضرت رضا (ع) بعضی از اصحاب را در علم و فتوی به او رجاع داده اند.
نوشته اند که واقفه حاضر شدند اموال فراوانی به وی بپردازند تا از قول به امامت حضرت رضا (ع) منصرف گردد و او قبول نکرد و بر حق ثابت ماند. تفریشی از کتاب مصابيح الانوار » شیخ مفید نقل میکند: ابوهاشم جعفری کتاب «يوم وليله » یونس را به حضرت عسکری (ع) عرضه داشت حضرت پرسید: «تصنیف کیست؟ » عرض کرد: نوشته یونس مولی آل یقطین است.» امام فرمود: «خداوند در روز رستاخیز در برابر هر حرف آن نوری به وی عطا فرماید. »»
عبدالعزیز بن مهتدی قمی که سمت وکالت حضرت رضا (ع) را داشته به آن حضرت عرض کرد: من همه وقت موفق به زیارت شما نمیشوم معالم دین را از چه کسی بگیرم؟ فرمود: «از یونس بن عبد الرحمان نقل شده است که حضرت رضا (ع) سه بار بهشت را برای یونس ضمانت فرمود یونس از کسانی است که شیعه بر فقاهت و مقام علمی آنان و صحت احادیث منقوله از ایشان اجماع دارند. ابن ندیم وی را علامه زمان خود شمرده است. یونس دارای تألیفات بسیاری است که به قول شیخ در فهرست بیش از سی کتاب است که نام آنها را در فهرست مزبور و رجال نجاشی می توان دید.
يونس بن یعقوب: وی از ثقات اصحاب حضرت صادق و کاظم بوده و و کالت حضرت موسی بن جعفر را داشته و حضرت رضا (ع) را نیز درک نموده است. کشی وی را فطحی مذهب شمرده ولی نجاشی مینویسد وی نخست فطحی مذهب بود، ولی از این اعتقاد رجوع نمود. با این حال چون در سفر مدینه در گذشت، حضرت رضا (ع) حنوط و کفن و سایر ملزومات کفن و دفن وی را از مال خود فرستاد و به موالی خود و پدر و جدش توصیه کرد که به جنازه اش حاضر شوند و حتی تهدید فرمود که اگر مباشرین قبرستان بقیع به دلیل اینکه او کوفی است و از مردم مدینه نیست، با دفن وی مخالفت کردند، بگویید وی از موالی حضرت صادق بوده است.
۱۱۹
مادر یونس خواهر معاوية بن عمار است که از اصحاب خاص حضرت صادق بود. نجاشی از تألیفات وی کتاب «الحج» را یاد کرده است.
يعقوب بن یزید انباری: وی از ثقات اصحاب حضرت رضا (ع) است. یعقوب را به لقب (کاتب انباری و سلمی در کتب رجال ستوده اند که حاکی از پیشه کتابت وی است که منشی منتصر عباسی بوده است و نسبت انباری حاکی از تولد یا توطن وی در شهر انبار است که شهری در کنار دجله و در غرب بغداد بوده است و در زمان ساسانیان انبار غلات عراق محسوب میشده است. نسبت سلمی به مناسبت انتساب وی به این دیار است. یعقوب کتبی مرقوم داشته که در فهرست شیخ طوسی و رجال نجاشی یاد شده است.
صص 119-109