خورشید مشرق امام رضا علیه السلام  ( صص 152 ) شماره‌ی 4267

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > توحيد > صفات خداوند > توضيح صفت و موصوف

خلاصه

ذات خداوند متعال نور نامحدود و لایتناهی است هر قید و حدی ملازم با ضعف، فقر و عجز در همان محدوده و به مقدار و نسبت به آن حد و قید خواهد بود. پس توصیف خداوند متعال به نوعی محدود کردن اوست با آن صفات، حدود و خصوصیاتی که ذکر میشود و در این صورت ذات نامحدود و نور مطلق لایتناهی او با این صفات محدود شده و در همان محدوده فقر و عجزی که منافی با وجود قیمومیت بی نیازی و غنای ذاتی است پیدا خواهد شد. در خطبه اول نهج البلاغه معلوم و روشن میشود زیرا توجه به موصوف به ضمیمه صفت توجه خالص به ذات مجرد نبوده و در حقیقت به موصوف و صفت توجه می شود این گونه توجه از مرحله اخلاص خالص برکنار است. اما باید به ذکر صفات در قرآن مجید و کلمات انبیاء و حضرات ائمه معصومین (ع) توجه داشت که صفات ثبوتیه حق متعال عین ذات است نه خارج یا عارض بر ذات چنان که صفت وجود و حیات و علم و قدرت در نفس ما عین نفس ما باشند النفس في وحدته كل القوى) و نفس انسانی ما به اندازه سعه وجودی خود حیات احاطه قدرت و اراده دارد این صفات عين ذات نفس میباشد نه آنکه خارج از ذات باشد.

متن

ذات خداوند متعال نور نامحدود و لایتناهی است هر قید و حدی ملازم با ضعف، فقر و عجز در همان محدوده و به مقدار و نسبت به آن حد و قید خواهد بود. پس توصیف خداوند متعال به نوعی محدود کردن اوست با آن صفات، حدود و خصوصیاتی که ذکر میشود و در این صورت ذات نامحدود و نور مطلق لایتناهی او با این صفات محدود شده و در همان محدوده فقر و عجزی که منافی با وجود قیمومیت بی نیازی و غنای ذاتی است پیدا خواهد شد. 

و اما اینکه نظام توحید نفی صفات است زیرا برنامه در مقام توحید تنها و یکتا دانستن خداوند متعال است که به جز ذات مجرد و فرد مطلق و نامحدود او چیز دیگری مورد توجه قرار نگیرد اثبات صفات و توجه به آنها این برنامه را نقض کرده و در مقابل ذات مجرد خالص نامتناهی قیود حدود و خصوصیات و صفاتی مورد توجه قرار می گیرد. چون این معنی توجه به صفات در باطن و در قلب انسان تحقق پیدا کرد، قهراً توجه به آنها در زوایای دل و در مقام عبودیت و مناجات و دعا و توسل و اعمال روحانی بروز خواهد کرد. در نتیجه برنامه توجه خالص و اخلاص در توحید و نفی مفاهیم مغایر ذات یکتا و مجرد منتفی گشته آثار شرکت و توجه به غیر ذات واجب و در گوشه های افکار قلوب اعمال متجلی شده و نظام برنامه توحید به هم خواهد خورد. 

و اما مخلوق بودن هر موصوف و صفت: به طوری که گفته شد، توصیف نوعی از تحدید و تقید است و قهراً موجب میشود که ذات واجب الوجود محدود و مقید به صفات از نامتناهی و نامحدود مطلق بودن خارج گشته در محدوده این تقید و به همان اندازه فقر و ضعف نسبی پیدا کند. به طور مسلم هر چیزی که آثاری از قید و حد و متناهی بودن در وجود او پیدا شد از مقام الوهیت و وجوب وجود و قیومیت على الاطلاق و خالقیت مطلق خارج گشته در مرتبه مخلوقیت و امکان وجود و فقر و احتیاج و ضعف و محدودیت قرار خواهد گرفت. این معنی در وجود صفت کاملاً روشن تر است زیرا هر صفتی به خودی خود استقلال وجودی نداشته و در قوام و تحقق خود محتاج به موصوف است تا در ضمن وجود او خودنمایی کند. پس هر چیزی که توصیف شده و صفت و حدی برای او آورده شد قهراً و به زبان حال طبیعی خود شهادت خواهد داد که مخلوق است ذات او نامتناهی و نامحدود مطلق نبوده و خالقی دارد که ذاتاً نامتناهی و نامحدود مطلق و منزه از توصیف است. 

با توجه به این مطالب حقیقت و كمال الاخلاص له نفى الصفات عنه - در خطبه اول نهج البلاغه معلوم و روشن میشود زیرا توجه به موصوف به ضمیمه صفت توجه خالص به ذات مجرد نبوده و در حقیقت به موصوف و صفت توجه می شود این گونه توجه از مرحله اخلاص خالص برکنار است. اما باید به ذکر صفات در قرآن مجید و کلمات انبیاء و حضرات ائمه معصومین (ع) توجه داشت که صفات ثبوتیه حق متعال عین ذات است نه خارج یا عارض بر ذات چنان که صفت وجود و حیات و علم و قدرت در نفس ما عین نفس ما باشند النفس في وحدته كل القوى) و نفس انسانی ما به اندازه سعه وجودی خود حیات احاطه قدرت و اراده دارد این صفات عين ذات نفس میباشد نه آنکه خارج از ذات باشد. 

البته ناگفته نماند که در مقام تعبیر و اشاره و تفهیم و تفاهم مجبوریم که هر کدام از این معانی و صفات را اعتبار و مورد نظر قرار داده و روی این لحاظ و اعتبار بحث کنیم. پس جدا شدن صفات پروردگار متعال از نظر اعتبار و به عنوان اشاره به این حیثیت و لحاظ است پس این اعتبارات در مرحله ثانوی و برای تفهیم و شرح حقیقت و توضیح و تعریف و فهم عامه است نه در مقام بیان حقیقت ذات نور مجرد نامحدود ذات واجب الوجود. ضمناً باید توجه داشت که قیود و حدودی که ممکن است در مقام لاهوت فرض بشود لازم است از سنخ آن عالم باشد، نه از حدودی که در عوالم ناسوت یا ملکوت یا جبروت است.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی