امام علیه السلام وارد سرای خلافت گردید جملگی بر خاستند و بایستادند و سلام براندند و بپاس احتشامش صف بر کشیدند لکن برای پرده بر افراختن مبادرت ننمودند اما از جای دیگر بی خبر بودند که همه چیز در حکم آنحضرت و دست تصرف و توجه ولایت و امامت است و خدای تعالی بادی سخت بفرستاد و در پرده اندر شد و چنانش بر افراشت که آنجماعت هیچوقت آنگونه افراشته نداشته بودند و بمجرد اینکه ولی پروردگار درون مجلس شد باد بایستاد و پرده بهمان حالت که بود باز گشت و همچنان بماند تا نوبت بیرون آمدن آنحضرت شد دیگر باره آن باد بسختی بوزید و در پرده در افتاد و پرده را ببالا بر کشید تا آنحضرت بیرون آمد و آن باد ساکن شد و پرده بحال خود بایستاد و چون آنحضرت مراجعت فرمود پاره ای از آنجماعت با بعضی دیگر همی گفتند آیا بر این حال عجیب نگران بودید گفتند آری پس یکی با دیگری گفت ایقوم بدانید که این مرد جلیل المقدار را در حضرت پروردگار منزلتی عظیم و خدای را در حق او عنایتی خاص است آیا نگران نشدید که شما بواسطه آن مواضعه که بر نهادید که پرده از بهرش بر نیفرازید خداوند بادی بفرستاد و مسخر او ساخت تا پرده از برایش بر افراخت چنانکه برای سلیمان الله مسخر فرمودهم اکنون از دل و جان برای خدمت گذاری باز گردید که این کار برای شما بهتر است لاجرم از آن هنگام بکار سابق و توفير و تفخیم آنحضرت و قدوم مبارکش باز گردیده عقیدت ایشان از سابق بیشتر شد .
بیان آنچه امام رضا (ع) در باب محبت اسلام و شرایع دین برای مأمون رقم فرموده است
در عیون اخبار سند بفضل بن شاذان میرسد که مأمون از حضرت امام رضا لا خواستار شد که خلاصه و خالص دین اسلام را بر سبیل ایجاز و اختصار برای او رقم فرماید پس آنحضرت نوشت محض الاسلام شهادة ان لا اله الا الله وحده لاشريك له الها واحداً احداً صمداً قيوماً سميعاً بصيراً قديراً قديماً باقياً عالماً لا يجهل قادراً لا يعجز غنياً لا يحتاج عدلا لا يجور و انه خالق كلشي و ليس كمثله شيء لاشبيه له ولا ضدله ولاند له ولا كفوله وانه المقصود بالعبادة و الدعاء و الرغبة و الرهبة و ان محمداً عبده و رسوله و امينه و صفیه و صفوته من خلقه و سیدالمرسلین و خاتم النبيين و افضل العالمين لا نبي بعده ولا تبديل لملته ولا تغيير الشريعته و ان جميع ما جاء به محمد بن عبد الله الله هو الحق المبين و التصديق به و بجميع من مضى قبله من رسول الله و انبيائه وحججه و التصديق بكتابه الصادق العزيز الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه تنزيل من حكيم حميدوانه المهيمن على الكتب كلها و انه حق من فاتحته الى خاتمته تؤمن بمحكمه و بمتشابهه و خاصه و عامه و وعده و وعیده و ناسخه و منسوخه و قصصه و اخباره ولا يقدر احد من المخلوقين ان يأتي بمثله وان الدليل بعده والحجة على المؤمنين والقائم بامر المسلمين والناطق عن القرآن والعالم باحكامه اخوه و خليفته ووصيه و وليه الذي كان منه بمنزلة هارون من موسى علي بن ابي طالب امير المؤمنين و امام المتقين و قائد الغر المحجلين و افضل الوصيين ووارث علم النبيين والمرسلين و بعده الحسن والحسين الام سيدى شباب اهل الجنة ثم علي بن الحسين زين العابدين ثم محمد بن علي باقر علم الاولين والآخرين ثم جعفر بن محمد الصادق وارث علم النبيين ثم موسى بن جعفر الكاظم ثم علي بن موسى الرضا ثم محمد بن على ثم على بن محمد ثم الحسن بن علي ثم الحجة القائم المنتظر ولده صلوات الله عليهم اجمعين اشهد لهم الوصية والامامة و ان الارض لا تخلو من حجة الله تعالى على خلقه في كل عصر و اوان وانهم العروة الوثقى و ائمة الهدى والحجة على اهل الدنيا الى ان يرث الله الارض ومن عليها و ان كل من خالفهم ضال مضل تارك للحق والهدى وانهم المعبرون عن القرآن و الناطقون عن الرسول بالبيان فمن مات ولم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية »
ویژه و خالص و حقیقت دین اسلام گواهی دادن بیگانگی خداوند بی انباز و آفریننده بی نیازی است که همه چیز را خالق والهی است واحد احد و فرد صمد بدون شبيه ونظير و همال و همتا و مقصود بعبادت و قائم بهرچه هست و شنونده بیننده توانای قدیم باقی دانائی که هر گزش جهلی نیست و قادری است که در پیشگاه قدرتش عجزی نباشد و بی نیازیست که نیاز را بدو رازی نیست عادلی است که عدلش از هر گونه جور و ظلمی مصون و ممنوع است بلکه ممتنع است همه رهبتها و ترسها از او و امیدها بدوست و نیز گواهی دادن باینکه محمد بنده او و رسول و فرستاده او و امین و صفی و برگزیده از تمام آفریدگان او وسید و آقای فرستادگان و پیغمبران و خاتم پیغمبران و افضل عالمیان است بعد از وی پیغمبری و نبوتی نیست و تبدیل و تغییری برای ملت و شریعت او نیست و گواهی دادن باینکه هر چه محمد بن عبد الله آورده است یعنی از جانب خدای ابلاغ فرموده حقی است روشن و حجتی است مبرهن و تصدیق باو و بجمیع گذشتگان از او از فرستادگان یزدانی و رسول سبحانی و حجتهای او و تصديق بكتاب خدای که راست و عزیز است هر گزش باطلی از هیچ جهنی از جهات راه نکند تنزیلی است از خداوند حكيم حميد و بر تمامت كتب سماوية گواه و شامل تمام احکام و مأمن تمام خاص و عام و از آغاز تا با انجام قرین حق و راستی و صحت و درستی است بمحکمات و متشابهات و خاص و عام آن و وعد و وعید و بیم و امید آن و ناسخ و منسوخ و قصص و اخبار آن ایمان داریم هيچيك از آفریدگان اتيان بمثلش را قادر نیستند و گواهی باینکه دلیل و راهنمای بعد از پیغمبر و حجت بر مؤمنين وقائم بامر مسلمين و نطق کننده از قرآن عظیم و عالم با حکام قرآن برادر او و وصی او و ولی او که نسبت به آنحضرت بمنزله هارون است نسبت بموسی علی بن ابيطالب امير المؤمنين وامام المتقين وقائد الغر المحجلين و افضل الوصيين ووارث علم النبيين و المرسلين میباشد و دلیل و راه نما و امام و ولی بعد از آن حضرت دو فرزندش حسن و حسین دوسید و آقای جوانان اهل بهشت پس از ایشان علی بن الحسين زين العابدين و از آن پس محمد بن علي باقر علم اولین و آخرین پس از او جعفر بن محمد صادق وارث علم نبیین بعد از او موسی بن جعفر کاظم بعد از او علي بن موسی الرضا پس از آن محمد بن علی از آن پس علی بن محمد پس از وي حسن بن علی پس از وی حجت قائم منتظر پسر حسن بن على صلوات الله عليهم اجمعين هستند گواهی بده درباره ایشان بوصایت و امامت و باینکه در هیچ عصر و زمانی زمین خالی از حجت خدابر خلق خدا نیست و ایشان هستند عروة الوثقى وائمة هدى وحجت بر اهل دنیانا گاهی که زمین از مخلوق خالی و خدا وارث زمین و آنچه بر آن است گردد یعنی روز قیامت نمودار شود و گواهی باینکه هر کسی با ایشان مخالفت نماید گمراه و گمراه کننده و فرو گذارنده راه حق و طریق هدایت است و باینکه ایشان تعبیر کننده و تفسير نماینده قرآن و سخن کننده از جانب رسول خدای هستند بر حسب بیان و تبیان پس هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد مرده است مانند مردن جاهلیت یعنی کافر و مشرک مرده است وان من دينهم الورع والعفة والصدق والصلاح والاستقامة والاجتهاد واداء الامانة إلى البر والفاجر وطول السجود و صيام النهار وقيام الليل و اجتناب المحارم وانتظار الفرج بالصبر وحسن العزاء و كرم الصحبة ثم الوضوء كما امر اليه عز وجل في كتابه غسل الوجه واليدين الى المرفقين و مسح الرأس والرجلين مرة واحدة ولا ينقض الوضوء الا الغايط او البول او الريح او النوم او الجنابة وان من مسح على الخفين فقد خالف الله تعالى و رسوله و ترك فريضته و كتابه وغسل يوم الجمعة سنة وغسل العيدين و غسل دخول مكة والمدينة و غسل الزيارة وغسل الاحرام و اول ليلة من شهر رمضان وليلة سبعة عشر وليلة تسعة عشر و ليلة احدى وعشرين وليلة ثلثة و عشرين من شهر رمضان هذه الاغسال سنة و غسل الجنابة فريضة وغسل الحيض مثله والصلوات الفريضة الظهر اربع ركعات والعصر اربع ركعات والمغرب ثلث ركعات والعشاء الآخرة اربع ركعات والغداة ركعتان فهذه سبع عشر ركعة والسنة اربع وثلثون ركعة ثماني ركعات قبل فريضة الظهر و ثماني ركعات قبل العصر واربع ركعات بعد المغرب و ركعتان من جلوس بعد العتمة تعدان بركعة وثماني ركعات في السحر والشفع والوتر ثلاث ركعات تسلم بعد الركعتين و ركعتاء الفجر والصلوة في أول الوقت وفضل الجماعة على الفرد اربع وعشرون ولا صلوة خلف الفاجر ولا يقتدى الا باهل الولاية ولا يصلى في جلود الميتة ولا في جلود السباع ولا يجوزان يقول في التشهد الأول السلام علينا و علي عباد الله الصالحين لان تحليل الصلوة التسليم فاذا قلت فقد سلمت والتقصير في ثمانية فراسخ وما زاد واذا قصرت افطرت ومن لم يفطر لم يجز عنه صومه في السفر و عليه القضاء لانه ليس عليه صوم في السفر والقنوت سنة واجبة في الغداة والظهر والعصر والمغرب والعشاء الآخرة والصلوة على الميت خمس تكبيرات فمن نقص فقد خالف السنة والميت يسل من قبل رجليه ويرفق به اذا دخل قبره والاجهار ببسم الله الرحمن الرحيم في جميع الصلوة سنة » .
و گواهی بده که دین و آئین ایشان است ورع و عفت و صدق و صلاح و استقامت واجتهاد و ادای امانت به نیکو کار و بدکار و طول سجود و روزه در روز و عبادت در شب و دوری از محارم و انتظار داشتن بگشایش به نیروی صبوري و شکیبائی و حسن عزاء در مصائب و مكرم داشتن صحبت و مصاحب و از معانی و شرایط مسلمانی ساختن وضوء است بهمان دستور که خداوند تعالی در قرآن بیان فرموده است از شستن روی و هر دو دست تا هر دو مرفق و مسح نمودن سر و هر دو پای رايك مرتبه و وضوء را باطل نمیکند مگر پلیدی راندن یا کمیز افکندن یا باد یا خواب یا جنابت همانا هر کسی بر روی دوموزۀ خود مسح کند با خدای و رسول خدای مخالفت کرده است و فریضه خدای و کتاب خداي را فرو گذاشته است وغسل روز جمعه وغسل عيدين وغسل داخل شدن بمکه معظمه و مدینه و غسل زیارت و غسل احرام و غسل شب اول ماه رمضان و شب هفدهم و شب نوزدهم و شب بیست و یکم و شب بیست و سوم ماه رمضان مستحب است و غسل جنابت وعسل حيض واجب است و نمازهای واجب چهار رکعت نماز ظهر و چهار رکعت عصر و سه رکعت نماز مغرب و چهار رکعت نماز خفتن و دور کعت نماز صبح است و این جمله هنده رکعت است و نماز مستحب سی و چهار رکعت میباشد هشت رکعت قبل از فریضه ظهر و هشت رکعت قبل از فریضه عصر و چهار رکعت بعد از مغرب و دو رکعت نشسته بعد از نماز عشاء که این دو ركعت يك ركعت شمرده میشود و هشت رکعت در سحرگاه و نماز شفع که دو رکعت است بيك سلام و نماز و تركه يك رکعت است که مجموع نماز شفع و و ترسه رکعت است و دور کعت پیش از نماز صبح و از معانی اسلام است که نماز را در اول وقت و آغاز هنگام گذارند .
و نماز جماعت بر فرادی فضیلت بیست و چهار رکعت نماز دارد و نماز نهادن در دنبال مردم فاجر نابکار جایز و در شمار نماز نیست و جز بدوستان اهل بیت نشاید نماز گذاشت یعنی جز ایشان را امامت جماعت و نماز خود نمی توان قرار داد و در پوششهای مردار و پوستهای درندگان نماز جایز نیست یعنی اگر لباس و مصلی از آن پوست باشد نماز نشاید و جایز نیست که در تشهد اول از نماز سه رکعتی یا چهار رکعتی بگویند السلام علينا و علي عباد الله الصالحين، زيرا كه فراغ از نماز بگفتن سلام است و چون گوئی السلام علينا و على عباد الله الصالحين» سلام گفته باشی و از نماز فارغ شده باشی و چون هشت فرسنگ یا زیاده راه بسپارند نماز را قصر مینمایند یعنی چهار رکعتی را بدو رکعت میسپارند و چون نماز قصر کردی باید روزه را افطار کنی یعنی اگر روزه باشی و ماه روزه سفر سازی و این مقدار که موجب قصر نماز است راه در نوردی باید روزه را افطار کنی و قضایش را به اوقات دیگر گذاری و کسیکه روزه خود را در سفر افطار نکند روزه او مجزی نیست و قضایش بروی واجب است زیرا کهدر سفر بروی روزه نیست .
و قنوت در نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء سنتی است واجب و نماز بر میت پنج تکبیر است پس هر کسی کمتر از آن بگوید با خدای و رسول خدای مخالفت کرده است و چون مرده را خواهند بگور برند بایستی از طرف هر دو پایش با کمال رفق و ملایمت درون قبرش سازند و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در تمامت نمازها مستحب است .
دو الزكوة المفروضة في كل مأتي درهم خمسة دراهم ولا يجب فيما دون ذلك شيء ولا تجب الزكوة على المال حتى يحول عليه الحول ولا يجوز ان تعطى الزكوة غير اهل الولاية المعروفين و العشر من الحنطة والشعير و التمر والزبيب اذا بلغ خمسة اوسق و الوسق ستون صاعاً والصاع اربعة امداد و زكوة الفطر فريضة علي رأس كل صغيرا وكبير حراً أو عبداً ذكراً او انثى من ا الحنطة والشعير و التمر و الزبيب صاع و هوا ربعة امداد ولا يجوز دفعها الا الى اهل الولاية و اكثر الحيض عشرة ايام و اقله ثلاثة ايام و المستحاضة تخشى و تغتسل وتصلي والحايض تترك الصلوة ولا تقضى و تترك الصوم و تقضيه و صيام شهر رمضان فريضة يصام للرؤية و يفطر للرؤية ولا يجوزان تصلى تطوعاً في جماعة لان ذلك بدعة وكل بدعة ضلالة وكل ضلالة مصيرها في النار وصوم ثلاثة ايام في كل شهر سنة في كل عشرة أيام يوم الاربعاء بين خمسين و صوم شعبان حسن لمن صامه و ان قضيت فوائت شهر رمضان متفرقة اجزاً وحج البيت فريضة على من استطاع إليه سبيلا و السبيل الزاد والراحلة مع الصحة ولا يجوز الحج الاتمتعاً ولا يجوز القرآن و الافراد الذي تستعمله العامة الا لاهل و حاضريها ولا يجوز الاحرام دون الميقات كما قال الله عز وجل و انموا الحج و العمرة الله ولا يجوزان يضحى بالخصى لانه ناقص و يجوز الموجوء .
و زکوة واجب در هر دویست در هم پنج در هم است و در کمتر از آن واجب نیست و زکوة در مال تا یکسال بر آن نیاید واجب نگردد و جایز نیست دادن زكوة مكر بمعروفين دوستان اهل بیت عصمت و چون مقدار گندم و جو و خرما و مویز به پنج وسق پیوست بایستی ده یکش را بزکوة بداد و وسق موازی شصت صاع و هر صاعی چهار مد است. معلوم باد هر مدی بر حسب وزن شاه جدید پنجاه درم الاشش مثقال و ده نخود و نیم نخود است که هر صاع عبارت از نیم من الا بیست و پنج مثقال وربع آن است و جمیع آن پنج وسق یکصد و چهل و چهار من چیزی کم است بالجمله زکوة فطره بر هر تنی خواه كوچك خواه بزرگ خواه آزاد خواه بنده خواه مرد خواه زن یکصاع که چهار مداست واجب است از گندم یا جو با خرما یا مویز و جایز نیست که جز باهل ولایت و محبت اهل بیت عصمت بدهند .
و بیشتر ایام و زمان حیض ده روز و کمترش سه روز است و زن مستحاضه پنبه در موضع جریان خون میگذارد تا از آمدن خون مانع گردد و آنوقت غسل میکند و نماز میگذارد و حایض نماز را ترک میکند و قضا ندارد و روزه را ترك میکند و قضا مینماید .
و روزه ماه رمضان واجب است و ابتدایش دیدن ماه و انتهایش دیدن ماه بعد از آن است و نماز مستحبی را نشاید بجماعت گذاشت چه این کار بدعت است وهر بدعتی ضلالت و هر ضلالتی در آتش است و سه روز بروزه بودن در هر ماهی مستحب است در هر ده روزی پنج شنبه دهه اول چهارشنبه دهه دوم پنج شنبه دهه سیم که چهارشنبه در میان دو پنج شنبه خواهد بود و هر کسی در ماه شعبان روزه بدارد سخت نیکو است و اگر قضای روزه ماه رمضان پیاپی گرفته نشود و بتفاريق قضا نماید مجزی است . و حج خانه خداوند بر هر کسیکه استطاعت بسبیل آن داشته باشد واجب است و سبیل عبارت از زاد و راحله و صحت بدن است و حج نهادن روا نیست مگر بطريق تمتع و حج قران و افراد که عامه می سپارند روا نیست مگر از بهر مردم مکه و کسانیکه همیشه در آنجا حاضر هستند و جایز نیست احرام بستن بیرون از میقات چه خداوند تعالی میفرماید: تمام کنید حج و عمره را با خلوص نیست که از برای خداوند است یعنی تمامت هر چیزی انیان با جزاء آن است و از اجزاء واجبه حج وعمره احرام بستن از میقات است و جایز نیست قربانی کردن حیوانی را که خصیه اش را کشیده باشند چه این حیوان ناقص است اما اگر حیوانی کوفته شده باشد جایز است.
د والجهاد واجب مع الامام العادل ومن قتل دون ماله فهو شهيد ولا يجوز قتل احد من الكفار والنصارى في دار التقية الأقاتل اوفاد اوساع في فساد و ذلك اذا لم تخف على نفسك وعلي اصحابك والتقية واجبة ولا حنث على من حلف تقية يدفع بها ظلماً عن نفسه والطلاق للسنة على ماذكر الله عز وجل في كتابه و سنة رسوله ولا يكون طلاق لغير السنة وكل طلاق يخالف الكتاب فليس بطلاق كما ان كل نكاح يخالف الكتاب فليس بنكاح ولا يجوز الجمع بين اكثر من اربع حراير و اذا طلقت المرأة للعدة ثلث مرات لم تحل لزوجها حتى تنكح زوجاً غيره و قال امير المؤمنين اتقوا تزويج المطلقات ثلاثاً في موضع واحد فانهن ذوات ازواج والصلوة على النبي الله واجبة في كل موطن وعند العطاس والذبايح وغير ذلك و حب اولياء الله عز وجل واجب وكذلك بغض اعداء الله والبراءة منهم ومن المتهم وبر الوالدين واجب وان كانا مشركين ولا طاعة لهما في معصية الخالق ولا لغيرهما فانه لاطاعة لمخلوق في معصية الخالق وذكوة الجنين ذكاة امه اذا اشعر و اوبر وتحليل المتعتين انزلهما الله في كتابه وبينهما رسول الله متعة النساء ومتعة الحج والفرايض على ما انزل الله في كتابه لاعول فيها ولا يرث مع الولد والوالدين احد الا الزوج والمرأة وذو السهم احق ممن لاسهم له وليس العصبة من دين الله عز وجل .
و جهاد کردن در خدمت و رکاب امام عادل واجب است و آنکس که در امر مال خود کشته شود یعنی در حفظ مال خود از سارق با غاصب کشته شود شهید است و کشتن هيچيك از كفار و نواصب روا نیست گاهی که تقیه واجب باشد مگر زمانیکه اگر تو او را بقتل نیاوری او ترا بکشد یا فسادی نماید یا کوشش در انگیزش فسادی بنماید که منجر بقتل تو گردد و در این دو حال ترا میرسد که اگر بر خود و اصحابت نترسی او را بکشی مقصود این است که اگر در این دو صورت برخود یا بر اصحاب خود ترسان باشی بر تو نیست که او را بقتل آوری چه احتمال میرود که تو در معرض نیائی و این اقل محذورین است و تقیه نمودن در محل تقيه واجب است و گناهی نیست بر کسیکه بخواهد ظلمی را از خویشتن بگرداند قسم یاد کند و مخالفت با قسم نکرده است یعنی بر آن سو کند که از روی صدق نیست کفاره و گناهی او را ملزم نگردد.
و طلاق بر سنت رسول خدا بر آن نهج میباشد که خدای تعالی در کتاب خود و سنت رسول خود یاد فرموده است و بیرون از طریقت پیغمبر طلاقی نیست و هر گونه طلاقی که با کتاب خدای مخالف باشد طلاق نیست چنانکه هر نکاحی که مخالف کتاب خدا باشد نکاح نیست و جمع نمودن افزون از چهار زن آزاد جایز نیست یعنی نمیتواند مرد آزاد افزون از چهار زن آزاد را بعقد دوام در آورد و چون زنی سه نوبت طلاق عدی داده شود دیگر از بهر شوهرش حلال نیست مگر اینکه شوهری دیگر او را نکاح کند یعنی بعد از آنکه آنشوهر ؛ دوم او را نکاح کرد و طلاق داد و محلل واقع شد جایز است که شوهر اول بعد از پاس عده دیگر باره از بهر خود نکاح بندد و امیر المؤمنين عليه الصلوة والسلام فرموده است بپرهیزید از تزویج کردن زنانيكه در يك موضع سه طلاقه میشوند زیرا که ایشان صاحبان شوهرها هستند یعنی بشوی اول باز نمی گردند مگر اینکه شوی دیگر
گیرند و محللی در کار باشد .
معلوم باد در این مسئله میان علمای شیعه و عامه اختلاف میباشد چه علمای شیعه را مذهب آن است که سه طلاق دادن در يك مجلس باعث تعدد طلاق شود پس گویا در حكم يك طلاق است و شوهر میتواند رجوع کند پس زنی كه در يك مجلس سه طلاقه شد و شوهر او رجوع نمود بشوی دیگرش تزویج کردن حرام است زیرا که صاحب شوهر است اما بنا بر مذهب عامه شوهرش نمیتواند رجوع نماید و هر يك از سه طلاق را طلاقی علیحده محسوب میدارند .
وصلوات فرستادن بر پیغمبر در هر جائی واجب است و در هنگام عطسه راندن و هنگام ذبح نمودن حیوانات و غیر ازین موارد معلوم باد شاید مراد از وجوب صلوات در هر جایی چنین باشد که واجب است صلوات در هر جایی که نام مبارکش برده شود چه این مسئله در میان علما محل اختلاف است و یا اینکه مقصود از وجوب شدت اهتمام باشد در مواقعی که نام همایونش مذکور گردد اما خبری در وجوب
صلوات در زمان عطسه و ذبح کردن غیر از این توقیع شریف وارد نیست والله تعالى اعلم ، و دوست داشتن دوستان خدای و دشمن داشتن دشمنان خدای واجب است و بیزاری ازین مردم و پیشوایان ایشان واجب است .
و نیکی کردن درباره پدر و مادر اگر چه مشرك باشند واجب است لکن در کاری که معصیت خدای باشد اطاعت ایشان و دیگران جایز نیست زیرا که برای هیچ مخلوقی در معصیت خالق اطاعت نیست و ذبح کردن بچه که در شکم مادر است همان ذبح کردن مادر آن است هر گاه موی یا كرك آن بچه روئیده باشد یعنی چون حیوانی حلال گوشت را ذبح نمایند و بچه در شکم او باشد که موی آن روئیده باشد ذبح آن لازم نیست و ذبح مادرش بجای ذبح او لازم است و شاید مراد از روئیدن موی ولوج روح است در جسد آن و آن دو متعه که خدای تعالی در کتاب خود نازل فرموده و پیغمبر خدای سنت نهاده است یکی متعة زنان است و دیگری متعه حج است یعنی حج نساء است. و صاحبان حق را در تر که میت همان نهجی است که خدای در کتاب خود فرو فرستاده است و نبایست حق بعضی را زیاد داد تا در حق بعضی دیگر نقصان لازم آید . و با وجود فرزند و پدر و مادر بهیچکس دیگر ارث نمیرسد مگر شوهر وزن و کسیکه صاحب سهم است در ارث سزاوارتر است از کسیکه او را سهمی نیست. و در دین خداوند عزوجل عصبه نیست یعنی عصبه و تعصب باطل است و معنی عصبه این است که ملاحظه حكم الهي نشود بلكه ملاحظه خویشان و اقارب را بنمایند مثل اینکه مردی بمیرد و او را پدر و مادرو دختر و هم پدری و یا پدر و مادری باشد پس کسیکه قائل بتعصب و ملاحظه عصبه وقبيله میباشد میگوید بایستی تر که را شش قسمت نمود و نصف آنرا که سه قسمت باشد باید بدختر داد و دو سدس آنرا که دو قسمت باشد باید بپدر و مادر داد و سدس دیگر را باید بهم داد و قائل نیست باینکه باید این سدس را بدختر و ابوین رد نمود چنانکه مذهب حق میباشد .
د و العقيقة عن المولود للمذكر والانثى واجبة كذلك تسميته و حلق رأسه يوم السابع و يتصدق بوزن الشعر ذهباً أو فضة والختان سنة واجبة للرجال و مكرمة للنساء و ان الله تبارك وتعالى لا يكلف الله نفساً إلا وسعها و ان افعال العباد مخلوقة الله تعالى خلق تقدير لا خلق تكوين والله خالق كل شيء ولا تقول بالجبر والتفويض ولا يأخذ الله عز وجل البرىء بالسقيم ولا يعذب الله تعالى الاطفال بذنوب الاباء ولا تزر وازرة وزر اخرى وان ليس للانسان الاما سعى والله عز وجل ان يعفو ويتفضل و لا يجور ولا يظلم لانه تعالى تنزه عن ذلك ولا يفرض الله تعالى طاعة من يعلم انه يضلهم و يغويهم ولا يختار لرسالته ولا يصطفى من عباده من يعلم انه يكفر به و بعبادته ويعيد الشيطان دونه و ان الاسلام غير الايمان وكل مؤمن مسلم وليس كل مسلم مؤمن ولا يسرق السارق حين يسرق و هو مؤمن ولا يزني الزاني حين يزني وهو مؤمن و اصحاب الحدود مسلمون لا مؤمنون ولا كافرون و الله عز وجل لا يدخل النار مؤمناً وقد وعده الجنة لا يخرج من النار كافراً وقد أوعده النار والخلود فيها ولا يغفر ان يشرك به و يغفر مادون ذلك لمن يشاء و مذنبوا اهل التوحيد يدخلون في النار و يخرجون منها والشفاعة جائزة لهم و ان دار اليوم دار تقية وهي دار الاسلام لا دار الكفر ولا دار الايمان والامر بالمعروف والنهي عن المنكر واجبان اذا امكن ولم يكن خيفة على النفس والايمان هواداء الامانة واجتناب جميع الكبائر و هو معرفة بالقلب و اقرار باللسان وعمل بالاركان والتكبير في العيدين واجب في دبر خمس صلوات و يبدأ به في دبر صلوة المغرب ليلة الفطر وفي الاضحى في دبر عشر صلوات يبده به من صلوة الظهر يوم النحر و يمنى في دبر خمس عشر صلوة والنفساء لا تقعد عن الصلوة أكثر من ثمانية عشر يوماً فان طهرت قبل ذلك صلت و ان لم تظهر حتى تجاوزت ثمانية عشر يوماً اغتسلت وصلت وعملت ما تعمله المستحاضة».
و عقیقه کردن برای طفل تازه متولد خواه پسر خواه دختر واجب است و همچنین نام بروی در نهادن و موی سرش را بروز هفتم ستردن واجب است و ببایست بوزن آن موی از طلا یا نقره تصدق دهند .
معلوم باد وجوب در این گونه موارد بر مؤکد داشتن مستحب محمول است. وختنه کردن برای مردان سنتی واجب و نيكو و مستحب است از بهر زنان و همانا خداوند تعالی و تبارك هیچ نفسی را بیرون از اندازه وسع و استطاعتش مكلف نمیفرماید و افعال بندگان آفریده شده خداوند متعال است بر حسب خلقت
ص346