احتجاج امام با عمران صابی که گوی سعادت را از همگنان بود
حضرت رضا علیه السلام فرمود : ای قوم اگر کسی میان شما مخالف اسلام باشد و بخواهد سئوال کند بدون شرم و بیم از من بپرسد؟
عمران صابی : از متکلمین بود برخاست و پس از مقدمات معرفی خود و اظهار علاقه برسیدن مطلوب از کائن نخستین پرسید ؟ در اینحال جمعیت برای شنیدن فرمایش امام ازدحام و بهم چسبیده بودند . حضرت پرسشهای او را پاسخ مفصل داد تا موقع نماز رسید پس از ادای فریضه مجدد بمجلس مناظره حاضر شدند و امام به بیانات خود ادامه داد که تفصیل مناظرات در احتجاج طبرسی ص ۲۳۲ و عیون اخبار الرضا وترجمه آن در منتهی الامال ص ۳۰۲ مندرج است و در پایان سخن فرمود : افهمت يا عمران ؟ قال نعم یا سیدی قد فهمت و اشهدان الله تعالى على ما وصفته ووحدته وان محمدا عبده المبعوث بالهدی و دين الحق ثم خر ساجدا نحو القبله واسلم - عمران صابی شهادتین بر زبان جاری و رو بقبله بسجده افتاد و اسلام آورد - مجلس و روز هم بپایان رسید - امام عمران اجایز و مال سواری و ده هزار در هم مرحمت و پذیرائی فرمود و او را متولی وقوفات بلخ قرار داد .
مأمون هم ده هزار درهم و فضل هم اسب سواری بعمران دادند و از يمن وجود مبارك امام رئوف در دنیا و آخرت رستگار گردید . (این فصل خلاصه يك مجلس مناظره است . در مجالس دیگر از عصمت انبیا و آیات مربوطه بحضرت آدم و ذالنون ويوسف وداود و خاتم انبیا ص صلوات الله عليهم اجمعين پرسش نمودند حضرت تفسیر و تاویل فرمودند که در تفاسیر كلام الله مجيد وعيون و امالی صدوق ص ٣١۲ و ٥٦ ثبت میباشد .)
شه سریر ولایت خدیو کشور طوس
که چاکری بدرش حضرت سلیمان شد
قضا نهاده بگردن عنان بندگیش
قدر از امر خدایش مطیع فرمان شد
زیمن مقدم او چون بهشت خلد برین
غریق نعمت حق کشور خراسان شد
حريم مرقد سلطان طوس در اجلال
هزار مرتبه بهتر زعرش رحمان شد
ز فرط همت آن شد اوای دین برپاست
ببین که بار گهش هم پناه ایران شد.
ز منطقش بجهان دین حق شده ثابت
با حتجاج چو با منکرین قرآن شد (خلاصه اسلام ص ۱۶۰ .)