آیین زندگی از دیدگاه امام رضا (ع)  ( صص 131-129 ) شماره‌ی 4352

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره تربيتی ‌ اخلاقی > سخنان اخلاقی امام > صبر

خلاصه

از امام رضا علیه السلام از پدر بزرگوارش روایت است که امام صادق علیه السلام مردی را دید بر مرگ فرزند خویش سخت مینالید فرمود: ای فلان برای مصیبت کوچک اینگونه ناله داری در حالی که از مصیبت بزرگ غافل مانده ای و اگر آن راهی که پسرت رفته تو آماده و مستعد طی کردن آن باشی هیچوقت اینگونه ناله نمیکنی پس مصیبت آماده نبودن تو برای مرگ بزرگتر از مصیبت فرزندت خواهد بود.

متن

 

۲۷ - صبر و تحمل در برابر از دست دادن عزیزان

عَنِ الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ قَالَ : رَأَى الصَّادِقُ رَجُلاً قَدِ اشْتَدَّ جَزَعُهُ عَلَى وَلَدِهِ فَقَالَ : يَا هَذَا جَزَعْتُ لِلْمُصِيبَةِ الصُّغْرَى وَ غَفَلْتَ عَنِ الْمُصِيبَةِ الْكُبْرَى وَ لَوْ كُنْتَ لِمَا صَارَ إِلَيْهِ وَلَدُكَ مُسْتَعِدًا لَمَا اشْتَدَّ عَلَيْهِ جَزَعَكَ فَمُصَابُكَ بِتَرْكِكَ الْاِسْتِعْدادِ أَعْظَمُ مِنْ مُصَابِكَ بِوَلَدِكَ.(3) - عیون اخبار الرضا، جلد ۲، ص ۵ )

از امام رضا از پدر بزرگوارش روایت است که امام صادق مردی را دید بر مرگ فرزند خویش سخت مینالید فرمود: ای فلان برای مصیبت کوچک اینگونه ناله داری در حالی که از مصیبت بزرگ غافل مانده ای و اگر آن راهی که پسرت رفته تو آماده و مستعد طی کردن آن باشی هیچوقت اینگونه ناله نمیکنی پس مصیبت آماده نبودن تو برای مرگ بزرگتر از مصیبت فرزندت خواهد بود.

عَنِ الرَّضَا عَنْ أَبِيهِ قَالَ : نُعِيَ إِلَى الصَّادِقِ إِسْمَاعِيلُ وَهُوَ أَكْبَرُ أَوْلَادِهِ وَهُوَ يُرِيدُ أَنْ يَأْكُلَ وَقَدْ اجْتَمَعَ نُدَمَاتُهُ فَتَبَسَّمَ ثُمَّ دَعَا بِطَعَامِهِ فَقَعَدَ مَعَ نُدَمَائِهِ وَ جَعَلَ يَأْكُلُ أَحْسَنَ مِنْ أَكْلِهِ سَائِرَ الْأَيَّامِ وَ يَحْثُ نُدَمَائِهِ وَيَضَعَ أَيْدِيهِمْ وَيُعْجِبُونَ مِنْهُ لَا يَرَوْنَ لِلْحُزْنِ في وَجْهِهِ أَثَراً، فَلَمَّا فَرَغَ قَالُوا يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْنَا مِنْكَ عَجَباً أَصَبْتَ بِمِثْلِ هَذَا الْابْنِ وَ أَنْتَ تُرَىٰ كَمَا تُرَى، فَقَالَ : مَالِي لَا أَكُونُ كَمَا تَرَوْنَ وَ قَدْ جَاءَنِي خَبَرُ أَصْدَقِ الصَّادِقِينَ إِنِّي مَيْتٌ وَإِيَّاكُمْ، إِنَّ قَوْماً عَرَفُوا الْمَوْتَ فَلَمْ يُنْكِرُوا ما يَحْفَظُهُ الْمَوْتُ مِنْهُمْ وَ سَلَّمُوا الْأَمْرَ خَالِقَهُمْ عَزَّ وَ جَلَّ.(1) - وسائل الشيعه، جلد ۲، ص ۹۰۱ )

امام رضا از پدرش نقل میکند که وقتی خبر درگذشت اسماعیل به امام صادق رسید، حضرت با یاران خود نشسته و آماده صرف غذا بودند. امام لبخندی زد و غذای خود را طلبید و شروع به خوردن کرد. امام صادق در آن روز بهتر از روزهای دیگر غذا تناول کرد همچنین یاران خود را بیش از پیش به خوردن غذا تشویق فرمود و برایشان غذا آورد. آنان از اینکه هیچ اثری از غم و اندوه در چهره امام مشاهده نمی کردند سخت شگفت زده شده بودند هنگامی که از غذا دست کشیدند به آن حضرت عرض کردند: امروز عمل عجیبی از تو مشاهده کردیم شما به مصیبت چنین فرزندی دچار شده اید، اما روحیاتتان مانند گذشته است. حضرت فرمود چرا اینگونه نباشم در حالی که از راستگوترین راستگویان به من خبر رسیده که من و شما نیز خواهیم مرد. سپس فرمود:

همانا گروهی از مردم وارسته (دنیا مرگ را میشناسند و آنچه را که مرگ از آنها به خاطر سپرده انکار نمیکنند همچنین به سبب برخورداری از صفت توکل امور زندگی خود را به خالق عز وجل واگذار می کنند.

عَجَباً لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ كَيْفَ يَسْتَبِطْئُ اللَّهُ في رِزْقِهِ؟ وَكَيْفَ لَا يَصْطَبِرْ عَلَى قَضَائِهِ. (۲) - بحار الانوار، جلد ۶۸ ، ص ۱۵۰ )

در شگفتم از کسی که خدا را میشناسد چگونه از او روزی می طلبد و چگونه بر قضای او صبر نمیکند!

عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْأَسْبَاطِ ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرَّضَاءَ قَالَ : كَانَ فِي الْكَنْزِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا (۳) - سوره کهف ٫ آیه ۱۸۲ ) لَوْحٌ مِنْ ذَهَبٍ فِيهِ :

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ ، عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْمَوْتِ كَيْفَ يَفْرَحُ ، وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْقَدَرِ كَيْفَ يَحْزَنُ، وَ عَجِبْتُ لِمَنْ رَأَى الدُّنْيَا وَ تَقَلُّبَهَا بِأَهْلِهَا كَيْفَ يَرْكَنُ إِلَيْهَا؟ وَ يَنْبَغِي لَمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ لا يَتَّهِمُ اللَّهِ فِي قَضَائِهِ ، وَ لَا يَسْتَبْطِئُهُ فِي رِزْقِهِ.(4) - تفسیر نور الثقلين، جلد ۳، ص ۲۸۷ )

از علی بن اسباط روایت شده است که حضرت امام رضا فرمودند:

در گنجی که خدوند در قرآن از آن یاد کرده و فرموده است و زیر آن دیوار گنجی برای آن دو برادر بود آن گنج لوحی زرین بوده است که بر آن نوشته شده بود به نام خدوند بخشایشگر مهربان محمد رسول و فرستاده خداوند است. در شگفتم از کسی که به مرگ یقین دارد چگونه شادی میکند؟ و عجب دارم از کسی که به مقدرات الهی یقین دارد چگونه اندوهناک میشود؟ و عجب دارم از آن کس که دگرگونی های دنیا را به ساکنان دنیا میبیند چگونه به دنیا دلبسته میشود و سزاوار است از برای کسی که خداوند به او عقل کرامت کرده و فرزانگیش از اوست خدا را در حکم و قضایش متهم نکند و به او در دیر رسیدن روزیش تهمت و افترا نبندد.

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی