عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَادٍ قَالَ : سَمِعْتُ الرَّضَاءَ يَقُولُ : قَالَ رَسُولُ اللهِ ﷺ : لابنه جحش : قتل خالك حمزة ، قال : فَاسْتَرْجَعَتْ وَ قَالَتْ: أَحْتَسِبُهُ عِنْدَ اللهِ ، ثُمَّ قَالَ لَهَا : قَتَلَ أَخُوكَ، فَاسْتَرْجَعْتُ وَ قَالَتْ : احْتَسِبُهُ عِنْدَ اللهِ ثُمَّ قَالَ لَها قَتَلَ زَوْجُكَ، فَوَضَعَتْ يَدَها عَلَى رَأْسِهَا وَ صَرَخَتْ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : مَا يَعْدِلُ الزَّوْجُ عِنْدَ الْمَرْأَةِ شَيْءٌ.(2) - مسند الامام الرضا، جلد ۳، ص ۲۵۵ - کافی، جلد ۵، ص ۵۰۶ )
معمر بن خلاد گوید: از حضرت رضا شنیدم میفرمود: حضرت رسول له به بنت جحش (۳) - مراد «جهینه» ، دختر جحش است که در وقت مراجعت نبی اکرم ) از غزوه احد» به «مدینه» نزد حضرت آمد. ) فرمود: دایی تو حمزه کشته شد. وی کلمه استرجاع (۴) - گفتن کلمه «انا للهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» را «استرجاع» گویند. ) بر زبان جاری کرد و گفت او را در راه خدا حساب میکنم بار دیگر فرمود برادرت کشته شد. باز استرجاع گفت و افزود او را به حساب خداوند میگذارم مرتبه سوم فرمود: شوهرت کشته شد. در این هنگام دست خود را روی سرش گذاشت و گریست. رسول خدا فرمود: شوهر برای زن دارای موقعیت حساس و رفیعی است که هیچ فرد دیگری واجد چنین مقام و موقعیتی در برابر زن نمیباشد (زیرا زن با شنیدن خبر مرگ برادر و دایی خود صبر نمود ولی از شنیدن خبر مرگ شوهر خویش صیحه زد و ناله سر داد و توان از دست او ربوده شد. )