١ - ان الإمامة منزلة الانبياء و ارث الأوصياء.

به راستی که امامت مقام پیامبران و ارث به حق اوصیاست.

- ان الإمامة خلافة الله وخلافة رسوله الله ومقام امير المؤمنين وخلافة الحسن والحسين. 

به راستی که امامت خلافت خدا و خلافت رسول او عليهم السلام و مقام امیرالمؤمنین و خلافت حسن و حسین علیه السلام است. 

- ان الإمامة زمام الدين ونظام المسلمين وصلاح الدنيا وعزّ المؤمنين.

به راستی که امامت زمام دین نظام مسلمانان صلاح دنیا و عزت مؤمنان است.

۴ - الإمام أس أساس الإسلام النامي وفرعه السامي.

امام بنیاد اسلام نامی و فرع برازنده آن است.

- بالإمام تمام الصلاة والزكاة والصيام والحج والجهاد وتوفير الفيئي والصدقات وإمضاء الحدود والأحكام ومنع التغور والأطراف.

به وسیله امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد کامل میشوند و خراج و صدقات فراوان میگردند حدود و احکام اجرا شده و مرزها و نواحی محفوظ می مانند.

- الإمام يحلل حلال الله ويحرم حرامه ويقيم حدود الله ويذب عن دين الله ويدعوا الى سبيل الله بالحكمة والموعظة الحسنة والحجة البالغة.

امام است که حلال خدا را حلال میداند و حرامش را حرام حدود را اقامه میکند و از دین خدا دفاع میکند و به راه خدا دعوت میکند با حکمت پند خوب و حجت رسا

- الإمام كالشمس الطالعة المجللة بنورها للعالم وهو بالأفق حيث لا تناله الأبصار والأيدى. 

امام خورشید تابانی است که نورش جهان را فرا گیرد و در افق دنیا در جایگاهی است که دیدگان و دستها بدان نرسند. 

- الإمام البدر المنير والسراج الزاهر والنور الطالع والنجم الهادي في غيابات الدّجى والدليل على الهدى والمنجي من الردى. 

امام ماه تابنده چراغ فروزنده نور طلوع کننده و اختر راهنمایی است در دل شبهای تار و دلیل هدایت و نجات بخش از هلاکت است.

- الإمام النار على اليفاع الحار لمن اصطلى والدليل في المهالك من فارقه فهالك.

امام آتشی است بر سر تپه ها و مایه گرمی هر پناهنده ای است در گرفتاری ها راهنماست و هر کس از او جدا شود نابود خواهد شد.

١٠ - الإمام السحاب الماطر والغيث الهاطل والسماء الطليلة والارض البسيطة والعين العزيزه والغدي والروضة. 

امام ابری است بارنده بارانی است تند، آسمانی است سایه بخش زمینی است ،هموار چشمه ای است جوشان و برکه و بوستانی است.

۱۱ - الإمام الأمين الرفيق والولد الشفيق والأخ الشقيق وكالأم البرة بالولد الصغير ومفزع العباد. 

امام امینی است ،رفیق پدری است مهربان برادری است همزاد چون مادری است مهربان برای فرزند کوچک و ملجأ و پناهگاه بندگان خداست.

١٢ - الإمام أمين الله في أرضه وخلقه وحجته على عباده وخليفته في بلاده والداعي الى الله والذاب عن حريم الله.

امام امین خداست در روی زمین و در میان خلقش و حجت او بر بندگانش و خلیفه اوست در سرزمینهایش و دعوت کننده به سوی خدا و مدافع از حریم خداست.

١٣ - الإمام مطهر من الذنوب مبرء من العيوب مخصوص بالعلم وسوم بالحلم نظام الدين وعزّ المسلمين وغيظ المنافقين وبوار الكافرين.

امام از گناهان پاک و از عیوب مبرا علم به او اختصاص دارد و به بردباری شناخته شده است و همچنین او نظم دهنده دین عزت مسلمانان مایه خشم منافق و نابودی کفار است. 

۱۴ - الإمام واحد دهره لا يدانيه احد ولا يعادله عالم ولا يوجد له بدل ولاله مثل ولا نظير مخصوص بالفضل كله من غير طلب منه ولا اكتساب بل اختصاص من المفضّل الوهاب فمن ذا يبلغ معرفة الإمام او کنه وصفه.

امام یگانه روزگار خویش است احدی همپایه او نیست و دانشمندی برتر از او نیست عوض و مانند و نظیر ندارد تمامی فضیلت ها مخصوص او بوده بدون آنکه خود بخواهد یا به دست آورد، بلکه از طریق برترین بخشش کننده ها به او اختصاص یافته پس کیست که به شناخت امام برسد و کنه وصفش را بفهمد. 

آری امام قدر جامع جامعه است امام جزء اخیر دین و علت تامه آن است که معالم و معارف دین را برای مردم بیان میکند. امام دارای عظمت مقام و جلالت شان و علو مکان است. اوست که عقل مردم را میپروراند و فکر آنها را تقویت میکند و مغزهای قابل را رشد میدهد امام در جایگاه انبیاء و وارث اوصیاست. امامت اساس نشو و نما و ارتقاء است با امامت کلیه مسائل دین کامل میشود و اگر نباشد تماماً معطل می ماند.

لولا الحجة لساخة الأرض بأهلها لخفة الأرض.

اگر هر آینه حجت خدا نباشد زمین اهلش را ساکنین خود را می بلعد چون زمین نا استوار است.

سپس امام در ادامه سخنان گهربارشان چنین می فرمایند 

هيهات هيهات عقلها گمراه و خاطره ها سرگردان و خردها حیران و سخنرانان زبانشان گرفته و شاعران دلخسته و ادیبان درمانده و بلیغان لال و دانشمندان خاموش و سرافکنده اند از وصف یک مقام یا یک فضیلت او (امام) و همه به عجز و تقصیر از وصف آن اعتراف دارند تا چه رسد به کلیات یا چگونگی توصیف آن یا کسی که جای او را بگیرد یا فایده او را بدهد، از کجا چنین کسی یافت شود؟ یا اینکه او در آنجایی است که اختران از دسترس دست یازان و شرح وصف کننده ها بدورند. آیا می پندارند که امام جز در خاندان رسول خدا یافت شود؟ بخدا که صلى الله نفس های خودشان آنان را دروغگو شمارند و بیهوده ها آرمان آنان است که به پله بلند و سختی پای نهاده و به منزل لغزنده ای که آنان را به پرتگاه اندازد پا نهاده اند برای اینکه میخواهند برای خود امامی بسازند چگونه میتوانند امام برای خود انتخاب کنند با اینکه امام دانایی است که جهلی ندارد و سرپرستی است که نیرنگ نیازد، معدن نبوت است نسبش آلودگی ندارد و دیگری در حسب بدو نرسد خاندانش از قریش است و از صمیم بنی هاشم و از خاندان رسول شرف اشراف است و فرع عبد مناف دانش افزون است و بردبار به تمام معنا در کار امامت نیرومند است و به سیاست دانشمند سزاوار ریاست و اطاعتش واجب است قائم به امر خداست و خیرخواه بندگان خدا پیامبران و اوصیاء را خدا توفیق دهد و کمک کند و از مخزن علم و حکمتش به آنها بدهد آنچه را که به دیگران ندهد. دانش او برتر از دانش همه اهل زمان است و خدای عزّوجل میفرماید: «آیا کسی که به حق رهبری کند سزاوارتر است که پیروی شود یا کسی که راه به حق نبرد جز اینکه خود هدایت شود شما را چه شده؟ چگونه قضاوت میکنید(۱)؟(آیه ۳۵ ٫ یونس) و خداوند در داستان معروف طالوت می فرماید: «راستی خداوند او را بر شما برگزیده و در دانش و توانایی بر شما فزونی بخشید و خدا ملکش را به هر که خواهد می دهد(۲)»(آیه ۲۴۷ ٫ بقره) و نیز در داستان حضرت داود فرموده: «داود جالوت را کشت و خدا ملک و حکمت به او داد و از آنچه میخواست به او آموخت (۳)(آیه ۲۵۵ ٫ بقره) و به پیغمبرش فرمود: «و فرو فرستاد بر تو کتاب و حکمت را و آنچه را که نمیدانستی به تو آموخت و فضل. خدا بر تو بسیار بوده (۱)(آیه ۱۱۳ ٫ نساء) و درباره امامان از خاندان و عترت و نژادش فرموده: «آیا حسد میورزند یهود) نسبت به مردم (مسلمین) چون خداوند آنها را از فضل خود برخوردار نموده(۲)»(آیه ۵۴ ٫ نساء) و اگر هر آینه خدا بنده ای را برای تصدی کارهای بندگانش برگزیند سینه او را برای این کار وسعت دهد و سرچشمه های حکمت را در دلش بسپارد و زبانش را گویا سازد و بدنبال آن در جواب در نماند و جز سخن درست نگوید و موفق و مسدد و مؤید باشد از خطا و لغزش در امان است خدایش بدان مقام امامت اختصاص داده تا حجت بر خلقش باشد و گواه بر بنده هایش آیا آنان توانایند به چنین کاری تا بتوانند امام را انتخاب کنند و منتخب آنها دارای این صفات باشد؟

18

١٢ - عترة الرسول وأعلمهم بالكتاب والسنة وأعدلهم بالقضية وأولاهم بالإمامة في كل عصر و زمان وأنهم العروة الوثقى وأئمة الهدى والحجة على أهل الدنيا حتى يرث الله الأرض ومن عليها وهو خير الوارثين وأنّ كل من خالفهم ضال مضل تارك للحق والهدى.

خاندان رسول اعلم به کتاب و سنت و عادل تر در قضاوت و شایسته تر به امامت در هر عصر و زمان میباشند و اینکه آنان دستگیری مطمئن و پیشوایان هدایت کننده و حجت بر اهل دنیایند آن روزی که خدا وارث زمین و اهلش بشود و او بهترین وارثان است و اینکه هر که مخالف آنهاست گمراه و گمراه کننده و تارک حق و هدایت است.

١٣ - وانهم المعبرون عن القرآن الناطقون عن الرسول بالبيان.

و آنانند که از قرآن تعبیر میکنند و سخن میگویند و با بیانات خود بازگو کننده گفته ها و اندیشه های پیامبرند.

۱۴ - من مات لا يعرفهم ولا يتولاهم بأسمائهم وأسماء آبائهم مات ميتة جاهلية.

هر که بمیرد و آنان را نشناسد و به نام ایشان و پدرانشان آشنا نشود به مرگ جاهلیت غیر مسلمان و غیر مؤمن مرده است.

۱۵ - وان من دينهم الورع والعفة والصدق والصلاح والاجتهاد وأداء الأمانة الى البر والفاجر وطول السجود والقيام بالليل واجتناب المحارم وانتظار الفرج بالصبر وحسن الصحبة وحسن الجوار وبذل المعروف وكف الأذى وبسط الوجه والنصيحة والرحمة للمؤمنين.

و گواهیم که دین آنها ورع و عفت و راستی و صلاح و کوشش و اداء امانت به بر و فاجر خوب و بد و طول سجود و شب زنده داری و دوری از محارم و انتظار فرج است با صبر و خوش صحبتی رفاقتی) و خوش همسایگی و بذل و احسان و خودداری از آزار و اذیت و گشاده رویی و نصیحت و مهربانی به مؤمنان

24