مأمون که ظاهراً خود را در نقشه مزورانه اش پیروز میدید، مجلس عظیمی ترتیب داد تا ولایتعهدی امام رضا السلام را اعلام نموده و مردم را آگاه کند. از سوی دیگر نیز همه ولایاتش را آگاه ساخت. این امر چنان مهم و شگفت آمیز و بی سابقه بود که اصل قضیه اختلاف امین و مأمون و مسائل وابسته به آن همچون قتل برادر تحت الشعاع آن قرار گرفت. مأمون هم در پی آن بود که تنش وارده بر حکومت نوپایش را که در اثر کشتن برادرش امین ایجاد شده بود از میان بردارد؛ از این رو مسأله ولایتعهدی را دست آویز قرار داد.
در ششم ماه مبارک رمضان سال ۲۰۱ هـ ق مجلس با شکوهی برگزار شد و در آن همه مسئولین لشگری و کشوری شرکت داشته و از اشراف و سادات و علما نیز دعوت به عمل آمد تا در مجلس حضور یابند. مأمون کرسی و تخت با شکوهی کنار تخت خودش برای امام ترتیب داد و سپس دستور داد تا همه حاضران با آن حضرت بیعت کنند.
در آن جلسه همه حاضران با امام بیعت نمودند مأمون به خاطر آن که شادی ظاهری خود را اظهار کند دست به اقدامات بزرگی زد که برخی از آنها از این قرار است:
الف جوائز بسیار به مردم بخشید.
ب مواجب یکساله لشگر را پرداخت نمود.
ج دستور داد سکه به نام امام زدند.
د به مداحان و شعرا دستور داد تا در مدح امام السلام بسرایند.
ه سیاه پوشی را که بدعت بنی عباس بود برداشت و دستور پوشیدن جامه های سبز که رسم سادات و علویان بوده را صادر کرد.
امام در چند مورد در پاسخ کسانی که نسبت به مسئله ولایتعهدی ابهاماتی داشتند حقیقت امر را اظهار میکند
ربان می گوید به حضرت رضا السلام عرض کردم مردم می گویند شما با اینکه اظهار بی رغبتی به دنیا میکنید ولایتعهدی را پذیرفته اید امام فرمود: خداوند خود میداند که من این امر را ناپسند داشتم ولی چون بین پذیرش آن و مرگ مخیر شدم قبول آن را بر مرگ ترجیح دادم.
محمد بن نصر از حسن بن موسی از اصحاب امام رضا ع السلام روایت نموده اند؛ مردی درباره مسئله ولایتعهدی به آن حضرت اعتراض نموده امام فرمود:
ای مرد آیا کدامیک از این دو افضلند؟ نبی یا وصی؟ عرض کرد نبی
امام فرمود پس کدامیک از این دو بهتر از دیگری است؟ مسلم یا مشرک؟ عرض کرد مسلم امام فرمود عزیز مصر مشرک بود و یوسف السلام پیغمبر (نبی) بود؛ مأمون مسلم است و من وصی پیغمبرم یوسف اسلام از عزیز مصر خواست که به او ولایت دهد ولی من بر این امر مجبور شدم.
در جای دیگر امام در جواب سؤال محمد بن عرفه که پرسید: چه چیز شما را مجبور ساخت که ولایتعهدی مأمون را پذیرفتی؟ فرمود: همان چیزی که جدم امیر المؤمنین اسلام را واداشت که در شورای شش نفره که عمر ترتیب داده بود شرکت کند. ( ر. ک شیخ صدوق قمى، عيون في الاخبار الرضا، ج ۲، باب ۳۹ ، ص ۳۳۱ و ۳۱۲)
ذکر پیام مقام معظم رهبری امام خامنه ای در این قسمت خالی از لطف نیست. ایشان در این پیام فرمودند: در بررسی دوره های مختلف زندگی حضرت برجسته ترین دوره تاریخ امامت امام هشتم اسلام سه سال آخر عمر ایشان (ولایتعهدی است که جلوه های حضور امام در میدان سیاست و عرصه حکومت مشخص میشود اگرچه قصد دشمنان ضربه زدن به جایگاه شأن و مقام امام بود ولی آنچه که تحقق یافت عکس خواسته آنان بود و خواست و تدبیر خداوند بالاترین تدبیرها و مکر خداوند بر مکر دشمن فائق آید چرا که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.