ولایت عشق  ( 23-26 و 28-29 ) شماره‌ی 4399

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > تولد > اسامی، القاب و کنيه ها

خلاصه

نام اصلی امام هشتم علی بن موسی اسلام است لقب یا نام معروفش رضا می باشد. این کنیه مبارک ابوالحسن را حضرت کاظم علیه السلام به آن حضرت عنایت فرمود

متن

القاب حضرت رضا علام

نام اصلی امام هشتم علی بن موسی اسلام است لقب یا نام معروفش رضا می باشد. برخی از مورخین لقب رضا را ابداع و نشأت گرفته از عصر ولیعهدی ایشان گرفته اند و مینویسند مأمون آن حضرت را رضای آل محمد خواند ولی اسناد شیعی ما به نقل از امام جواد این ادعا را رد کرده و نوعی افتراء و بهتان خوانده اند.

ابو جعفر محمد بن علی بن حسین ابن موسی ابن بابویه قمی، فقیه، ساکن شهر ری مؤلف كتاب عيون اخبار الرضا میفرماید از احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی نقل شده است که گفت به امام جواد عرض کردم: یابن رسول الله گروهی از مخالفین شما می پندارند که چون مأمون پدر شما را برای ولایتعهدی خود پسندید ایشان را «رضا» نامید زیرا ایشان برای خداوند - عز وجل - در آسمانش و برای رسول و ائمه بعد از خود در زمینش مرضی بود.

بزنطی می گوید عرض کردم آیا مگر سایر پدرانتان برای خدا و

رسولش و ائمه راضی نبودند حضرت فرمود بلی؛ عرض کردم پس چرا از این میان فقط پدرتان رضا نامیده شده است؟ فرمود چون همانطور که دوستان و طرفدارانش به ایشان رضایت داده بودند و ایشان را پذیرفتند مخالفین نیز ایشان را قبول کرده به ایشان رضایت داده بودند. و این حالت برای پدران و اجداد ایشان اتفاق نیفتاد و از بین آنان فقط ایشان رضا نامیده شد. توضیح مراد آنست که دولت وقت هم امام را پذیرفت بجز فرقه ضاله واقفیه که به ایشان رضایت ندادند. (ر. ک. علی قائمی، در مکتب عالم ال محمد، ص ٠٣۶)

همچنین روایت است که امام جواد السلام در جواب بزنطی که گفت مأمون به امام لقب رضا را داده است فرمود به خدای قسم دروغ می گویند پدرم رضاست زیرا مورد پسند خدا و پیامبر است و دوست و دشمن از ایشان خشنود بودند و یا نوشته اند مخالفان و موافقان به امام خط و رسم رضا داده اند. چنین موقعیتی از نظر رضای دوست و دشمن برای احدی از امامان پیشین نبوده است دشمن با سابقه ذهنی مردم از

شعار قيام عباسیان میخواست شعار خشنودی آل محمد و محبوبیت خود را در سایه لوای امام هشتم از نو زنده سازد و ائمه ما با این اندیشه مخالفت می کردند.

از سلیمان بن حض مروزی روایت است که امام کاظم علام فرزندش علی را رضا نامیدند و میکوشیدند این فکر را شایع کنند که ایشان راضی به رضای خدا و مرضی خدا و رسول او بود مثلاً می فرمود: «فرزندم "رضا" را صدا کنید و یا به فرزندم رضا گفتم و یا فرزندم رضا به من گفت و زمانی که با حضرت رضا صحبت میکردند ایشان را ابا الحسن» خطاب می فرمودند.

بر طبق آنچه که از روایات فهمیده میشود علت نامگذاری آن حضرت به رضا سلام به چند دلیل بوده است.

. آن حضرت مورد رضا و پسند خداوند در آسمان و مورد رضای رسول خدا و امامان اسلام در زمین بود.

مخالف و موافق شیعه و سنی امام رضا سلام را پذیرفته و پسندیدند و آن حضرت مورد رضا و پسند همه بود.

آن حضرت به رضای پروردگار راضی بود و این خصلت را که مقامی بالاتر از صبر است به طور کامل داشت. ایشان در عصری بود که ظهور چنین خصلتی در همه شیوه های زندگیش بروز و ظهور کرده بود. مشکلات پیچیده عصرش را با دریایی از سعه صدر ،متانت ،بردباری صبر انقلابی و سرپنجه تدبیر حل کرد.

امام رضا السلام را علی همنام جدش امیرالمؤمنین و جد دیگرش امام زین العابدین نام نهادند القاب متعدد و متنوعی به نام ایشان اختصاص یافت که هر کدام به مناسبتی و بر اساس ضوابط و شرایطی بود. برخی از القاب کریمه اش عبارتند از رضا صابر - رضي - وفى - صادق - فاضل - صديق - قره العين المؤمنين - وغيظ الملحدین هادی و مرشد به همانگونه که در زیارت امام سلام آمده است. سراج الله یا چراغ فروزنده خدا، نورالهدی یا نور و روشنی بخش راه هدایت راضی و زکی نیز از القاب دیگر امام میباشد. (ر. ک محمد تقی عبدوس محمد مهدی اشتهاردی بیست و پنج از اصول اخلاقی امامان انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص ۳۷۸-۳۷۷)

یکی از لقبهای حضرت رضی است این لقب دلالت صریح بر الطاف الهی و خشنودی رسول خدا و خدا از امام اسلام است. اما فخر آن حضرت به خشنودی خودش از خداست.

لقب دیگر صابر است این لفظ از صبر است زیرا حضرت بر آنچه از جانب حق میرسید و هرگونه حوادث و بلایی که وارد میشد بشکیبایی می گذشت و شاکر خدا بود و هرگز تألم و اندوه به خود راه نمی داد. (رک علی قائمی در مکتب عالم آل محمد، ص ۳۲)

لقب دیگر وصی است یعنی هر چه عهد و پیمان و وعده سپرده است بدون کم و کاست به جای می آورد و این اسم از جمله اسامی الهی است.

لقب دیگر سراج الله یعنی چراغ فروزنده ایزدی که خاموش شدنی نیست و تمام عوالم امکان را از نور پر فروغ امامت و درخشش عالم افروز ولایت تا قیامت روشن و قلوب مؤمنان را به نور هدایت نورانی میسازد.(رک عباسقلی خان سپهر ناسخ التواريخ، ص ۲۳)

لقب دیگر کافی الخلق است زیرا آن حضرت در زمان خویش مظهر حق و صاحب مسند رسول خدا و جدش مرتضی بودند و روزی مخلوق به قسمت ایشان محول بود.

لقب دیگر رب السریر است و این لقب بر حسب ظاهر و باطن به این حضرت اختصاص دارد زیرا در ظاهر دارای سریر وليعهد مأمون، خليفه روزگار بود و در باطن نیز همینطور

از القاب دیگر امام کفوالملك - راب التدبير - صديق - ولی - زکی - سلطان الانس و جن سلطان خراسان - حنا من الامه الداعي الى الله - زين المؤمنين - غريب الغربا معين الضعفا - شمس الشموس - انيس النفوس الراضى بالله - مرتضى - ابوالقاسم و ابوعلی است.

بسیاری از القاب در خاندان ایشان رایج و امام به این القاب مورد خطاب بود مثل رضا و برخی دیگر از القاب از سوی دوستداران امام مورد استفاده بود و برخی هم مورد استفاده دوستان و هم مورد استفاده دشمنان بود. مثلاً دستگاه مأمون نیز امام اسلام را رضا معرفی کرده و از آن بهره گیری سیاسی داشتند. ( ر. ک علی قائمی در مکتب عالم آل محمد، ص ۳۴.)

غريب الغربا در میان ائمه المعصومین تنها امام رضا به غريب الغربا مشهور است. غریب یعنی کسی که از وطن خویش دور شده و نیز به معنای کسی است که یار و یاوری ندارد به ویژه آن که در غربت هم جان می سپارد. بعضی از ائمه ما همچون امام موسی کاظم امام جواد امام هادی امام حسن عسگری نیز از سرزمین خویش (مدینه) دور افتاده و غریب هستند ولی غریب تر از همه غریبان اهل بیت تنها امام رضا است که به این صفت نیزمشهور است. 

سید الشهدا هم به غریب کربلا شهرت دارد چون از دیار خویش جدا و در سرزمین غریب توسط یزیدان به خاک و خون کشیده و به شهادت رسیده است. (ر. ک یوسفعلی یوسفی سفرنامه عشق، انتشارات کوثر غدیر، ص ۱۵۰-۱۴۸)

در بعضی از روایات حضرت امیر المؤمنين على السلام را ابوالحسن مطلق می گویند سید الساجدین سلام الله علیه را ابوالحسن اول امام موسی کاظم لام را ابوالحسن ثانی می شمارند و حضرت رضا عام را ابوالحسن ثالث می دانند اما بعضی از افراد کنیت امیر المؤمنین اسلام و امام زین العابدین اسلام را منظور نداشته اند و چون امام موسی کاظم السلام و حضرت رضا علام هر دو در یک عصر و مکان ابوالحسن بوده اند حضرت کاظم را ابوالحسن ماضی و ابوالحسن اول و امام رضا را ابوالحسن ثانی می گویند. (رک عباسقلی خان سپهر ناسخ التواريخ، ص ۲۰)

این کنیه مبارک (ابوالحسن را حضرت کاظم علم به آن حضرت عنایت فرمود چنانچه علی بن یقطین میگوید حضرت کاظم السلام در زندان فرمود: إِن فلاناً ابنى سيد ولدى و قَدْ نَحْلَتُه كُنيتى همانا فلان یعنی فرزندم علی بزرگ اولاد من است و کنیت خود ابوالحسن را به او بخشیدم.» امام موسی کاظم السلام گاهی اوقات فرزند خود را ابوالحسن خطاب می کرد و همیشه فرزندم علی را صدا میکنید او را ابوالحسن بخوانید. و همچنین از دیگر کنیه های این بزرگوار ابوالقاسم و ابوعلی است.

نقش انگشتری ایشان را ماشاء الله»، «لا حول و لا قوه الا بالله» نوشته اند. برخی برای امام رضا سلام دو انگشتری نوشته اند یکی دارای نقش حسبی الله» و دیگری دارای نقش لا حول و لا قوه الا بالله». (ر. ک علی قائمی در مکتب عالم آل محمد، ص ۳۷ )

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی