جلسات مناظره
مأمون با دعوت از صاحب نظران و دانشمندان مذاهب و فرق مختلف جلسات مناظره و گفتگویی تشکیل داد تا شاید بتواند و جهه مقدس امام را خدشه دار کرده و باعث کاهش محبوبیت حضرت در جامعه شود. كة امام با هر یک از دانشمندان با زبان خود و از کتاب خود آنان بر بطلان نظریه آنان و حقانیت اسلام و صداقت حضرت رسول اکرم لاله استدلال نمود. همگان در برابر حضرت سر تعظیم فرود آورده بر بطلان نظریه خویش و صحت سخنان امام الاعتراف نمودند و بعضی همانند عمران صائبی که خود مشرک بود و در علم کلام و فن خطابه متبحر و متخصص بود به حقانیت اسلام اعتراف و در همان مجلس اسلام آورد. سرانجام مأمون دریافت که با تشکیل این جلسات نه تنها کوچکترین خدشه ای بر وجهه مقدس امام وارد نمی شود، بلکه مردم بیش از پیش به مقام معنوی و احاطه علمی حضرت پی میبرند و در می یابند که چه کسی شایسته امر خلافت و زمامداری جامعه بزرگ اسلامی است. مأمون که با آوردن امام از مدینه به خراسان به اهداف شوم خود نرسید و دید که هر روز شخصیت والای امام تجلی دیگری میکند و مردم به حقانیت آن حضرت و اجداد طاهرینش و بطلان خلافت مأمون و پدرانش پی می برند و هر روز پرده ای از روی توطئه های وی کنار رفته و تزویر او برملا می شود جهت تحکیم اساس حکومت خود، تصمیم خطرناکی گرفت و در صدد شهادت حضرت برآمد و هنگام سفر از خراسان به بغداد بوسیله انگور یا انار حضرت را مسموم کرد و سرانجام آن حضرت در آخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجری به شهادت رسید. مأمون برای تبرئه خویش به تزویر و فریبکاری و صحنه سازی متوسل شد و با سر و پای برهنه و بر سینه زنان در کنار جسد مطهر امام به عزاداری پرداخت و دستور داد پیکر پاک حضرت را با تجلیل و شکوه تشییع نموده و در کنار قبر پدرش هارون به خاک بسپارند و سه شبانه روز آرامگاه حضرت را ترک نکرد و در این مدت غیر از نان و نمک غذای دیگری نخورد و این تزویر و صحنه سازی آنچنان ظاهر فریب بود که بعضی بر آن باور شدند که دست جنایت پیشه مأمون به خون پاک حضرت علی بن موسى الرضاء آغشته نیست (جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به بحار، ج ۴۹، ص ۳۱۱). ابن حبان که از دانشمندان بزرگ اهل سنت و متخصص فن رجال و شخصیت شناسی است می گوید: «علی بن موسی الرضا بوسیله سمی که مأمون به او داد رحلت نمود و قبر او در سناباد و در کنار قبر هارون است و من بارها مرقد آن حضرت را زیارت کرده ام و هر مشکلی که برایم پیش می آمد به کنار قبر او رفته و دعا میکردم و خدا دعایم را به اجابت می رساند و این را بارها من تکرار کرده ام. خدا مرا به محبت حضرت مصطفی و اهل بیت او بمیراند (ثقات ابن حبان، ج ۸، ص ۴۵۶).