تجهیز و تکفین امام بدست وصی او
حضرت امام محمد تقی (ع) فرمود از اندرون خانه آب و مغتسل بیاور - گفتم یا بن رسول الله آنجا نه آب است و نه تخته ـ فرمود آنچه امر میکنم اجراکن .
وقتی وارد خانه شدم آب و تخته حاضر یافتم بحضور بردم و دامن بالا زده آماده كمك در غسل شدم -- فرمود : تنح یا ابا الصلت فان لى من يعينني غيرك يكطرف بایست دیگری هست مرا مدد نماید ملئکه مقربین یاری میکنند بتو احتیاج ندارم - چون از غسل فارغ شد فرمود سبدی که در آن کفن و حنوط است بیاور .
در حالیکه پیشتر سبدی که در آن کفن و حنوط باشد در آنخانه ندیده بودم و وجود دیدم آوردم - پدر بزرگوارش را کفن پوشانید و بر مساجد شریفش حنوط پاشید و با ملئکه مقربین و کروبیین و ارواح انبیاء و مرسلین بر آنفرزند خیرالبشر نماز گزاردند - آنگاه فرمود : ایننی بالتابوت - گفتم از کجا تابوت بیاورم ؟ ـ فرمود از خانه بیاور تابوتی حاضر دیدم که دست قدرت پروردگار تعالی از چوب سدرة المنتهی ترتیب داده بود .
ملاقات پیغمبر با وصی خود در اعلا علیین
پس آنحضرت را در تابوت گذاشت و دورکعت نماز بجا آورد ، هنوز تمام نشده بود که تابوت بلند شد و سقف خانه شکافته شد و بآسمان صعود کرد و از نظر غائب شد .
عرض کردم یا بن رسول الله اگر مأمون بیاید و آنحضرت را بخواهد چه پاسخ بدهم ؟
فرمود: اسکت فانه سيعود - ساکت باش بزودی بازگشت خواهد نمود ـ يا ابا الصلت ما من نبى يموت بالمشرق و يموت وصيه بالمغرب الا جمع الله بين ارواحهما و اجسادهما - اگر پیغمبری در مشرق از دنیا برود و وصی او در مغرب جهان وفات کند خدایتعالی اجساد مطهر و ارواح منور ایشانرا در اعلاعلیین بایکدیگر جمع میفرماید حضرت در این سخن بود که باز سقف شکافته شد و آن تابوت محفوف برحمت حی لا یموت فرود آمد و آنحضرت پدر رفیع قدر خویش را از تابوت برداشت و در بستر بنحوی خوابانید که گویا او را غسل نداده اند و کفن نکرده اند . بعد فرمود در منزل را باز کن تا مأمون وارد شود .
دفن جسد مطهر امام
در خانه را باز کردم مأمون باغلامان وارد و زاری و بیقراری آغاز کرد و گریبان چاک زد و بسر و صورت میزد و فریاد بر آورد که ای سید و سرور من در مصیبت خود دل مرا بدرد آوردی آمد تا نزديك سر آنحضرت نشست و گفت در تجهیز و حفر قبر شریف اقدام کنید . چون بکندن قبر شروع کردند آنچه آن سرور اوصیا فرموده بود بظهور آمد - خواستند پشت سر هارون قبر حفر نمایند کنده نشد - یکی از حاضرین بمأمون گفت امام در حیات و ممات باید بر هر کسی مقدم باشد. پس امر کرد قبر را در جانب قبله هارون حفر نمودند . چون آب و ماهیان پیدا شدند مأمون گفت امامرضا (ع) در حال حیات پیوسته غرائب معجزات بما مينمود بعد از وفات نیز کرامات خود را بر ما آشکار کرد.
افغان که آفتاب ولایت بزیر خاك کردی غروب و تیره زغم روزگار کرد
سوز شرار ماتم آن بضعه رسول قلب رسول را بجنان داغدار کرد