مقدمه
دعبل خزاعی یکی از مشاهیر شعرای عرب و مداح اهل بیت طلا و از یاران حضرت رضا بود. شیخ صدوق نوشته است آن گاه که دعبل قصیده تائیه که در مدح و مصائب اهل بیت و در محضر مبارک امام رضا علل و با مطلع:
مدارس آيَاتٍ خَلَتْ مِن تَلاوَةٍ ومَنْزِلُ وَحْيِ مُقْفِرُ العَرَصَاتِ (۱. مدایح رضوی در شعر فارسی احمدی بیرجندی نقوی زاده، ص ۱۲)
مدارس آیات الهی از تلاوت خالی شده است و جایگاه وحی به بیابانی قفر و تهی تبدیل گردیده است سرود بعد از فراغت از شعر امام رضا از جای برخاست و او را امر کردند که از مکان خود بر نخیزد آن امام همام به همراه خادم خود داخل خانه شدند و بعد از برگشتن خادم صد دینار سکه که به نام حضرت رضا الله ضرب شده بود را آورد و به دعبل گفت که مولای من می فرماید: این زر برای نفقه توست و در مخارج خود صرف کن دعبل گفت: به خدا قسم که من از برای مال نیامده ام و این قصیده را به طمع این صله دریافت کنم نسروده ام. او همیان زر را رد کرد و جامه ای از جامه های حضرت را طلب کرد که به آن تبرک جوید و خود را مشرف کند پس حضرت رضا ایک طاقه جبه خز با همیان زر به او عطا کرد.
به این سان ادب و شعر شیعی بر اثر تشویق بزرگواران دین رشد کرد و شاعرانی مؤمن و وابسته به مکتب فضیلت اهل بيت اللام ، مدافع حق و زبان گویای محرومان و مظلومان شدند و شعرشان در دل و جان مردم اثری دو چندان گذاشت که در این راستا ساختن مراثی و سرودن قصاید در مناقب اهل بیت ، از امور مورد توجه و علاقه شاعران شیعی مذهب است که از دیرباز معمول بوده است.
ص442