توحید
متكلمان عصر حضرت در مبحث توحید، چند مسأله پیچیده را وسیله ای برای ترویج شبهات قرار داده بودند که حضرت در مناظرات خود روی آنها تکیه کرده اند.
الف) اثبات كائن اول
عمران صابی درباره اثبات واحدهای که غیر از او کسی نباشد ، به شهرها و کشورها سرزده بود و با متکلمان آن دیار بسیار به بحث نشست که قانع
نشده بود در جلسه ای که مأمون برای مناظره ترتیب داده بود، در مقابل منطق امام السلام سر تسلیم فرو آورد و با حل معضل علمی خود به اسلام
گروید امام در پاسخ سوال از کائن اول فرمودند:
واحد» همیشه واحد بوده و همیشه موجود بوده است ، بدون این که چیزی به همراهش باشد بدون هیچ گونه حدود و اعراضی و همیشه نیز این گونه خواهد بود. سپس بدون هیچ گونه سابقه قبلی مخلوقی را با گونه ای دیگر آفرید با اعراض و حدودی مختلف نه آن را در چیزی قرار داد و
نه در چیزی محدود کرد و......
ب) خلقت عالم
و در رابطه با این که آیا خداوند به خاطر نیاز موجودات را خلق کرد . پاسخ دادند: بدان که اگر خداوند به خاطر نیاز و احتیاج مخلوقات را خلق می کرد ، فقط چیزهایی می آفرید که بتواند از آنها برای برآوردن حاجتش کمک بگیرد که در این صورت شایسته بود که چندین برابر آن چه خلق کرده بود خلق کند زیرا هر قدر اعوان و انصار بیشتر باشند ، شخص کمک گیرنده قوی تر خواهد بود. (همان، ص ٣٤٢)
مناظره عمران صابی با امام رضا له درباره شناخت خداوند آن چنان عالمانه بود که منجر به مسلمان شدن وی شد و از یاران حضرت رضا ایلام
گردید.
ج) مسأله «بدا»
از جمله مباحث مشکل در مبحث توحید مسأله «بدا» است. چنان که ذکر شد امام رضا یا در مناظره با سلیمان مروزی که منکر «بدا» بود ، آن چنان شفاف و مستند مسأله «بدا» را مطرح ساخت که متکلم پرادعا و مغرور را به زانو در آورد.
امام رضا با اشاره به این که چندین آیه قرآن مانند:
هیچ کس پیر و سالخورده نمی شود و نیز عمر هیچ کس کم نمی گردد مگر این که در کتابی ثبت و ضبط است.» (فاطر ٫ ۱۱)
خطاب به سلیمان مروزی فرمودند: با وجود این همه آیات تو چگونه آن را باور نداری .( همان، ص ٣٦٤.)
وقتی وی درخواست روایتی از اهل بیت اله کرد ، آن حضرت فرمود ، امام صادق اسلام می فرمایند: ان الله علمین علم مكنون مخزون لا يعلمه الا هو من ذلك يكون البداء و علم علمه ملائكته و رسله و انبیاءه و نحن تعلمه (مانده ٫ ٦٤)
همانا خداوند دو علم دارد علمی است مخزون و مکنون که کسی جز خودش از آن اطلاعی ندارد و بدا» هم از آن است و علمی که خداوند آن را به فرشتگان و رسولان و پیامبرانش یاد داده است و ما هم آن را می دانیم. حتی از مضمون برخی احادیث معصومین ها بر می آید که آنها فرمودند اگر مسأله «بدا» وجود نداشت تمام مسائل و اتفاقات را تا قیامت پیش گویی می کردیم.
سرچشمه رد مسأله «بدا»
امام رضا الله به قول یهودیان اشاره میکند می گوید : « یدالله مغلوله دست خدا بسته است خدا هم در جواب آنها فرمود: علت أيديهم و
لعنوا بما قالوا . (محمدی ری شهری محمد میزان الحكمه الناشر: مكتب الاعلام الاسلامی بی جا، الطبعة الثانيه ١٣٦٧ش، مجلدات ۱۰، ج ۱، ص ۳۸۷)
(دست خودشان بسته است و لعنت به خاطر گفته هایشان)
يهود اعتقاد دارد خدا که جهان را آفرید دیگر توانایی تغییر آن را ندارد و حضرت رضا هم به سلیمان مروزی فرمودند احسبك ضاهيت اليهود في هذا الباب ( گمان میکنم در این مسأله همانند یهودیان فکر می کنی سلیمان مروزی پس از شنیدن دلایل قاطع امام رضا السلام این مسأله را پذیرفت و گفت: از امروز به بعد به خواست خدا، «بدا» را انکار نخواهم کرد و آن را دروغ نمی پندارم.» ( شیخ صدوق، عیون، ج ۱، ص ٣٦٩.)