3- داشتن اسوه و الگوی تمام عیار هدایت (قبول ولایت )
هر مسلمان برای رسیدن به حیات طیبه ، نیازمند به الگو و رهبر است. در زمان رسول اکرم ﷺ الگو و پیشوای مسلمانان خود حضرت بوده است و پس از ایشان این منصب به اهل بیت و پس از اهل بیت به مرجع و رهبر دینی آگاه و شجاع رسیده است.
در زیر لقافه زندگی اجتماعی که انسان با رعایت نوامیس دینی به سر می برد، واقعیتی است زنده و حیاتی است معنوی که نعمتهای اخروی و خوشبختی های همیشگی از آن سرچشمه گرفته و به عبارت دیگر مظاهر وی میباشند این حقیقت و واقعیت است که به نام «ولایت» نامیده میشود. «نبوت» واقعیتی است که احکام دینی و نوامیس خدایی مربوط به زندگی را به دست آورده و به مردم میرساند و «ولایت» واقعیتی است که در نتیجه عمل به فراورده های نبوت و نوامیس خدایی در انسان به وجود می آید.
در ثبوت و تحقق صراط ولایت که در وی انسان مراتب کمال باطنی خود را طی کرده و در موقف قرب الهی جایگزین میشود تردیدی نیست زیرا ظواهر دینی بدون یک واقعیت باطنی تصور ندارد و دستگاه آفرینش که برای انسان ظواهر دینی ( مقررات عملی و اخلاقی و اجتماعی را تهیه نموده و وی را به سوی او دعوت کرده است، ضرورتاً این واقعیت باطنی را که نسبت به ظواهر دینی به منزله روح است آماده خواهد ساخت و دلیلی که دلالت بر ثبوت و دوام نبوت شرایع و احکام در عالم انسانی کرده و سازمان مقررات دینی را به پا نگه می دارد دلالت بر ثبوت و دوام و فعلیت سازمان ولایت می کند، و چگونه متصور است که مرتبه ای از مراتب توحید و یا حکمی از احکام دین امر (فرمان) زنده ای بالفعل داشته باشد در حالی که واقعیت باطنی که در بر دارد. در وجود نباشد و یا رابطه عالم انسانی با آن مرتبه مقطوع بوده باشد. کسی که حامل درجات قرب و امیر قافله اهل ولایت بوده و رابطه انسانیت را با این واقعیت حفظ میکند، در لسان قرآن (۱) - رجوع شود به تفسیر المیزان، ذیل آیه ۱۲۴ ، سوره بقره ) «امام» نامیده می شود.
امام یعنی کسی که از جانب حق سبحانه برای پیشروی صراط ولایت اختیار شده و زمام هدایت معنوی را در دست گرفته ولایت که به قلوب بندگان می تابد، اشعه و خطوط نوری هستند از کانون نوری که پیش اوست و موهبتهای متفرقه ، جویهایی هستند متصل به دریای بیکرانی که نزد وی می باشد.(2) ولاء ولايتها، ص ۸۲ - ۸۰ ، به نقل از نشریه سالانه مکتب تشیع ، شماره ۲ )
عَنْ مَحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ، عَنِ الرَّضَاءَ : قَالَ : قُلْتُ قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ .
قَالَ : بِوِلايَةِ مَحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ هَوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُ هُؤُلاءِ مِنْ دُنْيَاهُمْ(3) - اصول كافي، كتاب الحجة ، باب نکته ها و برگزیدههایی از قرآن درباره ولایت حدیث ۵۵ - تفسیر نورالثقلین جلد ۲، ص ۳۰۷ )
محمد بن فضیل گوید: از امام رضا معنای آیه زیر را پرسیدم
بگو ای پیامبر : این مردم به فضل پروردگار و به رحمت بی پایان او باید خشنود بشوند که از آنچه گردآوری کرده اند، بهتر است (۱) - سوره یونس آیه ۵۷ )
حضرت فرمود به ولایت محمد و آل محمد باید شادمان باشند که آن بهتر است از دنیایی که آنها جمع میکنند.
در این روایت امام هشتم ، فضل الهی را وجود بزرگوار پیامبر و نعمت نبوت و رحمت پروردگاری را جانشینان بزرگوار آن حضرت و نعمت ولایت معرفی فرموده است چه در حقیقت پیامبر سرآغاز اسلام و دیگر پیشوایان سبب بقا و ادامه حیات آن شده اند و داشتن این دو سرمایه سرمایه) نبوت و سرمایه ولایت فوق همه سرمایه هاست زیرا هیچ سرمایه ای با این دو قابل مقایسه نیست.
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ : وَ مَنْ أَضَلَّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هُويُهُ بِغَيْرِ هُدَى مِنَ اللَّهِ (۲) ۲ - سوره قصص، آیه ۵۰ ) قَالَ : يعنى «مَنِ اتَّخَذَ دِينَهُ رَأْيَهُ بِغَيْرِ إِمَامٍ مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى.»(3) - تفسير نور الثقلين، جلد ۴، ص ۱۳۲ )
امام رضا در تفسیر آیه زیر که خداوند فرموده است :
آیا گمراهتر از آن کس که پیروی هوای نفس خویش کرده و هـ - هدایت الهی را نپذیرفته کسی پیدا میشود؟!
می فرماید:
«منظور آیه قرآن کسی است که رأی شخصی خود را ملاک بندگی دیانت قرار می دهد بدون اینکه از رهبری امام برحق رهیاب شده باشد. »