نیم نگاهی به زندگانی غریب توس امام رضا(ع)  ( 164-172 ) شماره‌ی 4543

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مناظره با جاثليق ‌ راس الجالوت و بزرگان صابئين

خلاصه

ناظر

متن

احتجاجات حضرت على بن موسى الرضا

هنگامی که علی بن موسى الرضا نزد مأمون آمد، به فضل به سهیل دستور داد تا اصحاب ادیان مثل جاثليق، رأس الجالوت بزرگان صائبیان هر بد بزرگ اصحاب ،زردتشت، پزشک رومی و دیگر متکلمان را گرد آورد تا سخن امام رضا و سخن آنان را بشنوند...

جاتلیق به مأمون گفت: چطور با کسی بحث کنم که بر کتابی استدلال میکند که من منکر آن هستم و به پیامبری استدلال میکند که به وی ایمان ندارم

امام رضا فرمود: ای مسیحی اگر به انجیل تو بر تو استدلال کنم به آن اقرار خواهی کرد؟ جاتلیق گفت:

مگر میتوانم چیزی را که انجیل گفته رد کنم؟ آری

امام رضا فرمودند: هر چه میخواهی بپرس و آن را بفهم.

جاتلیق :گفت درباره نبوّت عيسى له و کتاب او نظرت چیست؟ آیا چیزی از آن را انکار میکنی؟

امام رضا فرمودند: من به پیامبری عیسی و کتاب او و آنچه او امتش را بدان بشارت داده و حواریون به آن اقرار کرده اند اقرار دارم و به نبوت هر عیسایی که به نبوت محمد ﷺ و کتاب او اقرار نکرده و امتش را بدان بشارت نداده، کافر هستم.

جاثلیق گفت: آیا این گونه نیست که ادعاها به وسیله دو شاهد عادل قطعی میشوند؟

امام فرمودند: آری گفت: پس دو گواهت را از بین غیر مسلمانان بر نبوت محمد ﷺ بیاور، از کسانی که مسیحیت وی را منکر  می شوند و از ما هم از غیر مسیحیان گواه بخواه.

امام رضا فرمودند منصفانه است ای مسیحی آیا از من به عنوان شاهد عادل مورد قبول در نزد مسیح عیسی بن مریم را قبول داری؟

جاتلیق گفت: این عادل کیست نام ببريد. مية التي ولها

فرمودند: درباره یوحنا دیلمی چه میگویی

گفت به به از دوست داشتنی ترین فرد نزد مسیح یاد کردی

امام فرمودند تو را سوگند میدهم که آیا «انجیل» از یوحنا نقل کرده است که وی گفت مسیح به من از دین محمد عربی خبر داد و به من بشارت داد که وی پس از من خواهد آمد و من به حواریون بشارت دادم و آنان هم به او ایمان آوردند؟

جاثلیق گفت: یوحنا از مسیح این مطلب را خبر داده و به پیامبری مردی و به خاندان وحی او بشارت داده ولی مشخص نکرده است که کی چنین خواهد شد و نام آن گروه را برایمان نبرده اند، تا آنان را بشناسیم.

امام رضا فرمودند: اگر کسی را بیاوریم که انجیل خوان باشد و نام محمد و خاندانش و امتش را برایت بخواند، به او ایمان می آوری؟

گفت: حرف استواری است.

امام رضا به قسطاس رو می فرمودند: آیا سفر سوم انجیل را از حفظ هستی؟ گفت حفظ نیستم.

آن گاه به رأس الجالوت رو کرده و فرمودند: آیا انجیل را نخوانده ای؟

گفت: چرا؟ به جان خودم امام فرمودند سفر سوم را داشته باش. اگر در آن یاد محمد و خاندان و امت او بود، به نفع من گواهی دهید و اگر یاد او نبود به نفع من گواهی ندهید. آن گاه سفر سوم را امام خواندند تا آن که به یاد پیامبر رسیده مکث کردند و سپس فرمودند

من به حق مسیح و مادرش از تو میپرسم آیا قبول داری که من دانا به انجیل هستم. گفت: آری.

و آن گاه یاد محمد و خاندانش و امتش را خواندند و سپس فرمودند: ای مسیحی چه میگویی این هم سخن عيسى بن مريم؟

اگر آنچه را که انجیل گفته تکذیب کنی، عیسی و موسی را انکار کرده ای و اگر این یاد کرد را انکار کنی کشتن تو واجب شود چون تو در این صورت به پروردگارت پیامبرت و کتابت کافر شدی جاثلیق گفت: آنچه که در انجیل برایم روشن گشت منکر نمیشوم و بدان اقرار دارم امام رضا فرمودند: به اقرارش گواه باشید. آن گاه فرمودند

ای جاثلیق هر چه میخواهی بپرس

جاتلیق گفت: از حواريون عيسى بن مريم بگو که چند نفر بودند؟

و از انجیل دانان که چند نفر بودند؟ 

امام رضا فرمودند به آدم مطلع رسیده ای رانی کا مسال حواریون دوازده نفر بودند و برترین و داناترین آنان لوقا بود و علمای مسیحی سه نفر بودند یوحنای بزرگ در منطقه اج و یوحنای قرقییا و یوحنای دیلمی در زجان و یاد پیامبر ا و یاد خاندان و امت او نزد وی بود و وی همانی است که امت عیسی و بنی اسرائیل را بدان بشارت داد.

آن گاه امام فرمودند:

ای مسیحی سوگند به خدا ما به عیسایی که به محمد ﷺ ایمان داشت، ایمان داریم و بر عیسای شما ایرادی نمی گیریم جز آن که نماز و روزه اش کم بود.

جاتلیق گفت سوگند به خدا علمت را فاسد کردی و کارت را ضعیف ساختی و من فکر میکردم که تو داناترین مسلمانان هستی.

امام فرمودند: چطور مگر؟

جاتلیق گفت: از سخن تو که میگویی عیسای شما کم روزه و کم نماز بود در حالی که عیسی حتی یک روز هم افطار نکرد و یک شب هم نخوابید و در طول دوران روزه دار و هر شب، شب زنده دار بود.

امام رضا فرمودند برای چه کسی روزه می گرفت و نماز می خواند؟

زبان جاثلیق بسته شد و سخنش قطع گردید. امام رضا فرمودند: ای جاثلیق من از تو یک پرسش می پرسم.

گفت: بپرس اگر پاسخش را بدانم جواب خواهم داد.

امام رضا فرمودند:

انکار نمیکنی که عیسی به اذن خدای عزوجل مردگان را زنده می کرد؟

جاتلیق گفت این موضوع را که به اذن خدا بود انکار میکنم زیرا او مردگان را زنده میکرد و گرفتاران پیسی و جذام را شفا می داد.

او پروردگاری است که سزاوار پرستش است.

امام رضا فرمودند: الیسع هم کاری را که عیسی میکرد انجام می داد بر روی آب قدم میزد مرده زنده می ساخت و پیسی و جذام را شفا می داد ولی امت او وی را به عنوان پروردگار برنگزیدند و هیچ کس او را به جای خدای عزوجل پرستش نکرد.

حزقیل پیامبر هم کاری چون عیسی انجام می داد و سی و پنج هزار را پس از مرگشان در طول شصت سال زنده ساخت. آنگاه امام رو به رأس الجالوت کرد و به وی گفت: ای رأس الجالوت آیا تو در تورات جریان این افراد را در بین جوانان بنی اسرائیل دیده ای؟ که آنان را بخت نصر از اسیران بنی اسرائیل به هنگام جنگ بیت المقدس برگزید و آنان را به بابل برد و خداوند عز وجل او (حزقیل) را سوی آنان فرستاد و او آنان را زنده ساخت. این در تورات است و جز افراد کافر از بین شما آن را رد نمی کنند. رأس الجالوت گفت:

این را شنیده ایم و میشناسیم گفت راست گفتی، آن گاه امام  فرمودند: ای یهودی این سفر از تورات بگیر و امام از تورات آیاتی برای ما خواند، یهودی از خواندن امام به وجد افتاد و از آن خوشش آمد و رو به مسیحی کرد و گفت ای مسیحی اینان پیش از عیسی بودند و یا عیسی پیش از اینان بود. گفت: عیسی پیش از اینان بود.

امام رضا فرمودند قریشیان گرد رسول خدا گرد آمدند و از وی خواستند که مردگانشان را برایشان زنده کند

پیامبر ﷺ علی بن ابیطالب را با آنان راهی کرد و گفت به جبانه برو و با صدای بلند نام این گروهی را که اینان درباره آن درخواست دارند به زبان بیاور و بگو: «فلانی و فلانی و فلانی محمد رسول الله ﷺ به شما میگوید به اذن خدای عزوجل برخیزید آنان برخاستند و خاک از سر و رویشان فرو ریخت. قريش از کار و بار آنان پرسیدند و به آنان خبر دادند که محمد ﷺ به عنوان پیامبر برگزیده شده است. رسول خدا جذامیان و پیسها و دیوانگان را شفا داد و چهارپایان پرندگان شیطانها با او سخن گفتند ولی ما او را به جای خدای عزوجل به عنوان پروردگار برنگزیدیم و هیچ گاه هم فضل این پیامبران را انکار نکردیم

ابراهیم دوست خدا هنگامی که پرندگان را گرفت و آنها را قطعه قطعه کرد و بر بالای هر کوهی قطعه ای از آن را گذاشت و آن گاه آنها را فراخواند به شتاب نزد وی آمدند.

موسی بن عمران و یاران وی و هفتاد نفری که برگزیده بود به همراه او به کوه رفتند آنان به وی گفتند تو پروردگارت را دیده ای او را به ما نشان بده تا چون تو او را ببینیم

وی گفت: من او را ندیده ام گفتند ما هرگز به تو ایمان نمی آوریم مگر آن خداوند را آشکار ببینیم. صاعقه آنان را گرفت و همه سوختند و موسی تنها ماند موسیله :گفت ای پروردگار من هفتاد نفر از بنی اسرائیل برگزیدم و آنان را به سوی تو آوردم و اکنون اگر تنها برگردم قوم من چگونه حرف مرا قبول میکنند؟

ای کاش آنان و مرا پیش از این می میراندی آیا ما را به خاطر کار نادانان هلاک میگردانی؟

خدای عزوجل بعد از مرگشان دوباره آنان را زنده ساخت. همه اینها را که گفتم نمیتوانی موردی را انکار کنی زیرا تورات، انجیل و زبور و قرآن آن را گفته اند.

اگر هر کس که مردگان را زنده کند و یا جذامیان پیسها و دیوانگان را شفا دهد به جای خدا و به عنوان پروردگار برگزیده شود باید همه اینها پروردگار باشند؟

چه می گویی ای مسیحی؟

جاتلیق گفت حرف حرف توست و خدایی جز الله وجود ندارد.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی