اخلاق و رفتار امام رضا
امامان پاک ما در میان مردم و با مردم می زیستند و عملاً به مردم درس زندگی و پاکی و فضیلت میآموختند، آنان الگو و سرمشق دیگران بودند و با آن که مقام رفیع امامت آنان را از مردم ممتاز میساخت و برگزیده خدا و حجت او در زمین بودند، در عین حال در جامعه حریمی نمی گرفتند و خود را از مردم جدا نمی کردند و به روش جباران انحصار و اختصاصی برای خود قائل نمیشدند و هرگز مردم را به بردگی و پستی نمیکشاندند و تحقیر نمیکردند.
ابراهيم بن عباس می گوید:
هیچ گاه ندیدم که امام رضا در سخن بر کسی جفا ورزد، و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند، هرگز نیازمندی را که میتوانست نیازش را برآورده سازد رد نمی کرد.
در حضور دیگری پایش را دراز نمیفرمود هرگز ندیدم به کسی از خدمتکاران و غلامانشان بدگوئی کند خنده او قهقهه نبود، بلکه تبسم بود. ( اعلام الوری ص ۲۱۳)
ابراهیم بن عباس گوید هیچ گاه ندیدم که امام ابو الحسن الرضا کلمه ای به زبان کسی بگوید و سخن کسی را پیش از پایان آن قطع کند. و نیاز کسی را که میتوانست برآورد بر نیاورد. هیچ گاه نزد کسی که در حضور او نشسته بود، پایش را دراز نکرد و بر تکیه گاهی در برابر افراد تکیه نداد به دوستان و کارکنانش هرگز سخنی ناشایست نگفت. و چنان بود که هر گاه به خلوت میرفت و سفره غذایش را می گستردند همه کارکنان و غلامان را بر سر سفره می نشاند، حتی دربانان و مهتران را ... و بسیار نیکی میکرد و بسیار صدقه می داد و این کار دستگیری از بینوایان را بیشتر در شبهای تاریک انجام می داد.... (عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۸۳.)