عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا)  ( ج1، ص 192 ) شماره‌ی 459

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت

خلاصه

عبدالعزيز بن مسلم می‌گويد: در زمان علی بن موسی الرّضا عليهما السّلام در مرو بوديم، از آغاز ورود ما در روز جمعه، در مسجد جامع آن شهر جمع شديم و مردم درباره امامت و اختلاف زياد بين مردم درباره امامت، بحث و گفتگو می‌کردند. من نزد آقا و سرورم حضرت رضا عليه السّلام رفتم و ايشان را از گفتگوهای مردم آگاه کردم. حضرت تبسّمی کرد و سپس فرمود: ای عبدالعزيز! مردم اطّلاعی ندارند، از دين خود با نيرنگ گمراه شده اند، خداوند تبارک و تعالی پيامبر خود را قبض روح نکرد مگر بعد از اينکه دين را برای او کامل گردانيد و قرآن را که همه چيز در آن بيان شده است، بر او نازل فرمود، حلال و حرام، حدود و احکام و همه نيازمندی‌ها را به طور کامل در آن بيان فرمود و گفت: (در کتاب به هيچ وجه کوتاهی نکرده ايم). (سوره مبارکه انعام، آيه 38) و در حجّه الوداع که در آخر عمر حضرت رسول صلّی الله عليه آله واقع شد اين آيه را نازل فرمود: (امروز دين شما را برايتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين، برای شما پسنديدم). (سوره مبارکه مائده، آيه 3) و مسأله امامت، تمام کننده دين است، و حضرت رسول صلّی الله عليه و آله قبل از وفات خود، دين را برای مردم بيان کرده و راه آن را برای آنان آشکار کرد، و آنان را در مسير حق قرار داد و علی عليه السّلام را بعنوان امام و راهنما برايشان تعيين فرمود، و نيازهای مردم را بيان فرمود، هر کس گمان کند خداوند عزّوجلّ دين خود را کامل نکرده، در حقيقت کتاب خدا را ردّ کرده است، و هر کس کتاب خدا را ردّ کند کافر است، آيا مردم به ارزش امامت و موقعیّت آن در بين امّت آگاهند تا انتخاب آنان پذيرفته شود؟! امامت با ارزش تر، بالا مقام تر، والاتر، منيع تر، و عميق تر از آن است که مردم با عقل خود آن را درک کنند، يا با عقائد خود آن را بفهمند يا بتوانند با انتخاب خود امامی برگزينند، امامت چيزی است که خداوند بعد از نبوّت، در مقام سوم، ابراهيم خليل عليه السّلام را به آن اختصاص داده و به آن فضيلت مشرّف فرمود، و نام او را بلند آوازه کرد، خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: ( ای ابراهيم! تو را برای مردم، امام برگزيدم) (سوره مبارکه بقره، آيه 124) و ابراهيم عليه السّلام با خوشحالی گفت: ( آيا از فرزندان و نسل من هم امام برگزيده ای؟) (سوره مبارکه بقره، آيه 124) خداوند عزّوجلّ فرمود: (عهد من به ظالمين نمی‌رسد) (سوره مبارکه بقره، آيه 124) و اين آيه امامت هر ظالمی را تا روز قيامت باطل می‌کند. و امامت در خواصّ و پاکان قرار گرفت. سپس خداوند عزّوجلّ با قرار دادن امامت در خواصّ و پاکان از نسل او، وی را گرامی داشت و فرمود: (اسحق و يعقوب را به او بخشيديم، و همه آن‌ها را از صالحين قرار داديم، آنان را امامانی قرار داديم که به دستور ما هدايت می‌کردند و انجام کارهای نيک و اقامه نماز و پرداخت زکات را به آنان وحی کرديم، و ما را عبادت می‌کردند). (سوره مبارکه انبياء، آيات 73 و 74). و امامت در نسل او باقی بود و يکی بعد از ديگری نسل به نسل آن را به ارث می‌بردند تا اينکه پيامبر اسلام صلّی الله عليه و آله وارث آن گرديد. خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: (سزاوارترين مردم در انتساب به ابراهيم کسانی که او را پيروی نمودند و اين پيامبر و نيز کسانی که ايمان آوردند، می‌باشند. و خداوند ولیّ مؤمنين است) (سوره مبارکه آل عمران، آيه 67) و امامت خاصّ حضرت رسول صلّی الله عليه و آله بود که به امر خدا همان طور که خداوند واجب کرده بود، بر عهده علی عليه السّلام قرار داد و سپس در نسل حضرت علی که برگزيده بودند، و خداوند علم و ايمان به آن‌ها بوده، قرار گرفت. خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: ( کسانی که علم و ايمان به ايشان داده شده بود، گفتند: شما در کتاب خدا، تا روز قيامت در قبر مانده ايد و امروز همان روز قيامت است) (سوره مبارکه روم، آيه 56) پس اين امامت در اولاد علی عليه السّلام تا روز قيامت خواهد بود، زيرا پيامبری بعد از محمّد صلّی الله عليه و آله نخواهد بود. حال، چگونه اين جاهلان می‌خواهند انتخاب کنند؟ امامت مقام انبياء، إرث اوصياء است، امامت جانشينی خداوند عزّوجلّ و جانشينی پيامبر، و مقام اميرالمؤمنين و ميراث حسن و حسين عليهم السّلام است. امامت زمام دين و نظم دهنده به مسلمين و صلاح دنيا و عزّت مؤمنين است. امامت پايه بالنده اسلام و شاخه والای آن است، به واسطه امام نماز و زکات و روزه و حجّ و جهاد، کامل می‌شود، و غنايم جنگی و صدقات زياد می‌شوند، و حدود و احکام جاری می‌شود، و مرزها حفظ و حراست می‌شود. امام حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام می‌کند، و حدود او را جاری می‌کند و از دين خدا دفاع می‌کند، با حکمت و موعظه نيکو دليل قاطع، مردم را به راه پروردگارش دعوت می‌کند، امام مانند خورشيد درخشان جهان است، خورشيدی که دور از دست‌ها و چشم‌ها در افق قرار دارد. امام، ماه نورانی، چراغ درخشان، نور ساطع و ستاره راهنما در تاريکی‌ها و صحراهای خشک و بی آب و علف و موج‌های وحشتناک درياها است. امام مانند آب گوارا برای تشنگان است، راهنمای هدايت و نجات دهنده از هلاکت است. امام مانند آتشی در بلندی‌های بيابان ها، که از سرما به آن آتش پناه می‌برد، او را گرم می‌کند، و در مهلکه‌ها راهنمايی می‌کند، هر کس از او دست بکشد هلاک خواهد شد. امام ابر پرباران و باران پر برکت است، خورشيد درخشان و زمين گسترده، و چشمه جوشان و باغ و برکه است. امام دوستی امين، پدری مهربان، برادر تنی، پناهگاه بندگان در مصائب است. امام امين خدا در زمين، و حجّت او بر بندگان، و جانشين خدا در سرزمين اوست، امام دعوت کننده مردم به سوی خدا و مدافع حريم الهی است. امام از گناهان پاک است و از عيوب دور است، علم به او اختصاص دارد، حليم و بردبار است، به دين نظم می‌دهد، باعث خشم منافقين و هلاکت کافرين است. امام در دوران خود نظير ندارد، کسی به اون نزديک نيست، هيچ دانشمندی با او برابری نمی‌کند، بدل ندارد، مثل و مانند ندارد، بدون اينکه به دنبال فضيلت باشد و يا خودش فضيلت را بدست آورده باشد، فضيلت مخصوص اوست و خداوند بخشاينده بافضيلت، فضل را به او اختصاص داده است. پس چه کسی می‌تواند امام را بشناسد يا او را انتخاب کند؟! هرگز، هرگز، در شناخت او عقل‌ها گمراه می‌شود و ديدگان ناتوان می‌شود و بزرگان احساس کوچکی می‌کنند، و حکما سرگردان می‌شوند، عقل عاقلان کم می‌شود، خطباء از خطابه باز می‌مانند و دانايان از درک او عاجز می‌شوند، و شاعران از شعر گفتن ناتوان می‌شوند و ادبا عاجز می‌شوند و سخنوران خسته می‌شوند و همه آن‌ها به ناتوانی خود اعتراف می‌کنند، چگونه می‌توان او را وصف کرد و کنه او را بيان نمود، يا چيزی از کار او را فهميد يا کسی را يافت که جای او را بگيرد؟ نه، چگونه ممکن است؟ نسبت او و وصف کنندگان او مانند ستاره‌ها و دست مردم است؟ پس انتخاب مردم کجا و اين مقام کجا؟ عقول کجا و درک اين منزلت کجا؟ کجا می‌توان چنين شخصی يافت؟ گمان می‌کنند که می‌توان او را در غير آل پيامبر صلّی الله عليه و آله يافت، به خدا قسم خودشان به خودشان دروغ گفته اند و باطل آنان را به آرزو می‌کشانند و در نتيجه به پرتگاهی بلند و مشکل و لغزنده پاگذاشته اند که پاهايشان از آن خواهد لرزيد و به پايين خواهند افتاد، با عقل‌های سرگردان، ناقص و خالی و عقايد گمراه کننده می‌خواهند امام را برگزينند که هيچ گاه به مقصد نمی‌رسند. خدا آنان را بکشد! به کجا برده شده اند؟! می‌خواهند کار مشکلی انجام دهند و خلاف حق سخن گفته اند و به گمراهی عميقی گرفتار شده اند و در سرگردانی افتاده اند، زيرا با آگاهی امام را ترک کرده اند، و شيطان اعمالشان را در نظرشان زينت بخشيد و آنان را از راه حق بازداشت، در حالی که بصير بودند، و آنان انتخاب خدا و رسولش را کنار گذاشته، و انتخاب خود را در نظر گرفتند، در حالی که قرآن با صدايی بلند به آنان خطاب می‌کند: ( و پروردگار تو آنچه را بخواهد می‌آفريند و بر می‌گزيند، آنان حقّ انتخاب ندارند و خداوند از شرک آن ها، برتر است) (سوره مبارکه قصص، آيه 68) و نيز می‌فرمايد: (شما چگونه حکم می‌کنيد؟ آيا کتاب آسمانی داريد که در آن چنين می‌خوانيد که آنچه بخواهيد اختيار می‌کنيد؟ با اين که عهد و پيمانی از ما گرفته ايد که تا قيامت بر آن چه حکم می‌کنيد، خواهيد داشت؟ از آنان بپرس کداميک از آنان چنين چيزی را ضمانت می‌کنند آيا شريکانی دارند؟ اگر راست می‌گويند شرکای خود را بياورند). (سوره مبارکه قلم، آيات 41- 36) و نيز خداوند می‌فرمايد: ( آيا در قرآن تدبّر نمی‌کنند يا بر دل‌ها قفل زده شده است؟). (سوره مبارکه محمّد، آيه 24) (يا خداوند بر دل آنان مهر زده و ديگر نمی‌فهمند)، يا ( می‌گويند شنيديم در حالی که نمی‌شنوند، بدترين جنبندگان از نظر خداوند، کر و لال هايی هستند که نمی‌انديشند، و اگر خدا خيری در آنان سراغ داشت آنان را شنوا می‌کرد و اگر آنان را شنوا می‌کرد، اعراض می‌کردند) و ( گفتند: شنيديم و نافرمانی کرديم)» بلکه آن (فضل خداوند است که به هر کس بخواهد عطا می‌فرمايد و خداوند دارای فضلی بزرگ است). پس چگونه می‌خواهند امام را برگزينند و امام عالمی است که جهل در او راه ندارد، و فرمانروايی است که سختی نمی‌دهد، معدن قداست و پاکيزگی و عبادت و علم و بندگی است، و پيامبر صلّی الله عليه و آله فقط او را به امامت دعوت کرده است، وی از نسل حضرت پاکيزه طاهره است و هيچ عيبی در نسب او نيست، هيچ شريفی با او برابری نمی‌کند، نسب او از قريش است، و در بين قريش، از بنی هاشم است، و از عترت يعنی خاندان رسول صلّی الله عليه و آله است، امام از نظر خداوند مورد رضايت و پسنديده است. شريفترين اشراف، از نسل عبد مناف، عالم هميشگی، بردباری کامل، بر امر امامت توانا، آگاه از سياست، اطاعتش واجب، پابرجا به امر خداوند، خيرخواه بندگان خدا و حافظ دين خداست، خداوند انبياء و ائمّه - صلوات الله عليهم- را توفيق می‌دهد و از علم و حکمت پنهان خود، علومی به آنان می‌دهد که به ديگران نداده و علم آنان از تمامی علوم اهل زمان برتر است. خداوند می‌فرمايد: (آيا کسی که هدايت کننده مردم به سوی حق است، شايسته تر است که از او اطاعت کنند يا کسی که تا او را هدايت نکنند، هدايت نمی‌شود؛ شما چه می‌کنيد؟ چگونه حکم می‌کنيد؟) (سوره مبارکه يونس، آيه 35) و نيز می‌فرمايد: (به هر کس که حکمت دهند، خير زيادی بدست آورده است). (سوره مبارکه بقره، آيه 269) خداوند عزّوجلّ در مورد طالوت فرموده است: (خداوند او را بر شما برگزيد و علم و قدرت جسمانی او را زياد کرد، و خداوند پادشاهی خود را به هر کس بخواهد عطا می‌کند، و خداوند توانمند و داناست). (سوره مبارکه بقره، آيه 247) و خداوند عزّوجلّ به پيامبرش می‌فرمايد: (فضل خدا برای تو بزرگ است). (سوره مبارکه نساء، آيه 113) و نيز در مورد ائمّه از اهل بيت و خاندان و نسلش می‌فرمايد: ( آيا به مردم به خاطر فضلی که خداوند به آنان داده است، حسد می‌ورزند؟ ما به آل ابراهيم کتاب و حکمت داديم و به آنان پادشاهی بزرگی عطا نموديم، پس بعضی از آنان ايمان آوردند و گروهی از آن اعراض کردند و آتش جهنّم برای آنان کافی است). (سوره مبارکه نساء، آيات 55-54) و اگر خداوند، کسی را برای اداره امور بندگانش برگزيند، به او شرح صدر و آمادگی کامل می‌دهد، و در قلبش چشمه‌های جوشان حکمت قرار می‌دهد، و علم را به طور کامل به او الهام می‌فرمايد، و بعد از آن از هيچ پاسخی در نمی‌ماند و از رفتار و گفتار صحيح دور نمی‌شود. او معصوم، مؤیّد، موفّق و در راستی و درستی پابرجاست. از خطای لغزش و سقوط در امان است، خداوند فقط او را اين گونه قرار داده است تا حجّت خدا بر بندگانش باشد و گواه او بر خلقش باشد، و اين فضل خداست که به هر کس بخواهد می‌دهد، و خداوند دارای فضلی بزرگ است؛ آيا بر چنين چيزی توانايی دارند تا بتوانند او را برگزينند؟ يا فردی که انتخاب می‌کنند اين صفات را دارد تا او را بر ديگران مقدّم بدارند؟ قسم به خانه خدا که از حقّ تجاوز کرده اند، و کتاب خدا را به پشت سر انداخته اند، گويا هيچ نمی‌دانند! و در کتاب خدا، شفاء و هدايت است و آن‌ها آن را کنار گذارده و از هوای نفس خود پيروی کرده اند، و خداوند آنان را نکوهش کرده و مورد نفرت و غضب نموده و هلاک کرده و می‌فرمايد: (چه کسی گمراه تر از کسی که بدون راهنمايی خداوند، از روی هوای نفس خود عمل می‌کند و خدا ستمکاران را راهنمايی نمی‌کند). و می‌فرمايد: (هلاک شوند! و خداوند کارهايشان را گمراه کرد) (سوره مبارکه محمّد، آيه 8) و نيز فرموده است: (نفرت و دشمنی بزرگی نزد خدا و مؤمنين است، اين گونه خداوند بر قلب انسان‌های متکبر و ستمکار مُهر می‌زند). (سوره مبارکه مؤمن، آيه) اين حديث را محمّد بن محمّد بن عصام کلينی و علیّ بن احمد بن محمّد بن عمران دقّاق و علیّ بن عبدالله ورّاق و حسن بن احمد مؤدّب و حسين بن ابراهيم بن احمد بن هشام مؤدّب- رضی الله عنهم- برايم نقل کرده و گفته اند: محمّد بن يعقوب کلينی اين حديث را از ابومحمّد قاسم بن العلاء و او از قاسم بن مسلم و او از برادرش عبدالعزيز بن مسلم و او از حضرت رضا عليه السّلام برايشان نقل کرده است.

متن فارسی

عبدالعزيز بن مسلم می‌گويد: در زمان علی بن موسی الرّضا عليهما السّلام در مرو بوديم، از آغاز ورود ما در روز جمعه، در مسجد جامع آن شهر جمع شديم و مردم درباره امامت و اختلاف زياد بين مردم درباره امامت، بحث و گفتگو می‌کردند. من نزد آقا و سرورم حضرت رضا عليه السّلام رفتم و ايشان را از گفتگوهای مردم آگاه کردم. حضرت تبسّمی کرد و سپس فرمود: ای عبدالعزيز! مردم اطّلاعی ندارند، از دين خود با نيرنگ گمراه شده اند، خداوند تبارک و تعالی پيامبر خود را قبض روح نکرد مگر بعد از اينکه دين را برای او کامل گردانيد و قرآن را که همه چيز در آن بيان شده است، بر او نازل فرمود، حلال و حرام، حدود و احکام و همه نيازمندی‌ها را به طور کامل در آن بيان فرمود و گفت: (در کتاب به هيچ وجه کوتاهی نکرده ايم). (سوره مبارکه انعام، آيه 38) و در حجّه الوداع که در آخر عمر حضرت رسول صلّی الله عليه آله واقع شد اين آيه را نازل فرمود: (امروز دين شما را برايتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين، برای شما پسنديدم). (سوره مبارکه مائده، آيه 3) و مسأله امامت، تمام کننده دين است، و حضرت رسول صلّی الله عليه و آله قبل از وفات خود، دين را برای مردم بيان کرده و راه آن را برای آنان آشکار کرد، و آنان را در مسير حق قرار داد و علی عليه السّلام را بعنوان امام و راهنما برايشان تعيين فرمود، و نيازهای مردم را بيان فرمود، هر کس گمان کند خداوند عزّوجلّ دين خود را کامل نکرده، در حقيقت کتاب خدا را ردّ کرده است، و هر کس کتاب خدا را ردّ کند کافر است، آيا مردم به ارزش امامت و موقعیّت آن در بين امّت آگاهند تا انتخاب آنان پذيرفته شود؟! امامت با ارزش تر، بالا مقام تر، والاتر، منيع تر، و عميق تر از آن است که مردم با عقل خود آن را درک کنند، يا با عقائد خود آن را بفهمند يا بتوانند با انتخاب خود امامی برگزينند، امامت چيزی است که خداوند بعد از نبوّت، در مقام سوم، ابراهيم خليل عليه السّلام را به آن اختصاص داده و به آن فضيلت مشرّف فرمود، و نام او را بلند آوازه کرد، خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: ( ای ابراهيم! تو را برای مردم، امام برگزيدم) (سوره مبارکه بقره، آيه 124) و ابراهيم عليه السّلام با خوشحالی گفت: ( آيا از فرزندان و نسل من هم امام برگزيده ای؟) (سوره مبارکه بقره، آيه 124) خداوند عزّوجلّ فرمود: (عهد من به ظالمين نمی‌رسد) (سوره مبارکه بقره، آيه 124) و اين آيه امامت هر ظالمی را تا روز قيامت باطل می‌کند. و امامت در خواصّ و پاکان قرار گرفت. سپس خداوند عزّوجلّ با قرار دادن امامت در خواصّ و پاکان از نسل او، وی را گرامی داشت و فرمود: (اسحق و يعقوب را به او بخشيديم، و همه آن‌ها را از صالحين قرار داديم، آنان را امامانی قرار داديم که به دستور ما هدايت می‌کردند و انجام کارهای نيک و اقامه نماز و پرداخت زکات را به آنان وحی کرديم، و ما را عبادت می‌کردند). (سوره مبارکه انبياء، آيات 73 و 74). و امامت در نسل او باقی بود و يکی بعد از ديگری نسل به نسل آن را به ارث می‌بردند تا اينکه پيامبر اسلام صلّی الله عليه و آله وارث آن گرديد. خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: (سزاوارترين مردم در انتساب به ابراهيم کسانی که او را پيروی نمودند و اين پيامبر و نيز کسانی که ايمان آوردند، می‌باشند. و خداوند ولیّ مؤمنين است) (سوره مبارکه آل عمران، آيه 67) و امامت خاصّ حضرت رسول صلّی الله عليه و آله بود که به امر خدا همان طور که خداوند واجب کرده بود، بر عهده علی عليه السّلام قرار داد و سپس در نسل حضرت علی که برگزيده بودند، و خداوند علم و ايمان به آن‌ها بوده، قرار گرفت. خداوند عزّوجلّ می‌فرمايد: ( کسانی که علم و ايمان به ايشان داده شده بود، گفتند: شما در کتاب خدا، تا روز قيامت در قبر مانده ايد و امروز همان روز قيامت است) (سوره مبارکه روم، آيه 56) پس اين امامت در اولاد علی عليه السّلام تا روز قيامت خواهد بود، زيرا پيامبری بعد از محمّد صلّی الله عليه و آله نخواهد بود. حال، چگونه اين جاهلان می‌خواهند انتخاب کنند؟ امامت مقام انبياء، إرث اوصياء است، امامت جانشينی خداوند عزّوجلّ و جانشينی پيامبر، و مقام اميرالمؤمنين و ميراث حسن و حسين عليهم السّلام است. امامت زمام دين و نظم دهنده به مسلمين و صلاح دنيا و عزّت مؤمنين است. امامت پايه بالنده اسلام و شاخه والای آن است، به واسطه امام نماز و زکات و روزه و حجّ و جهاد، کامل می‌شود، و غنايم جنگی و صدقات زياد می‌شوند، و حدود و احکام جاری می‌شود، و مرزها حفظ و حراست می‌شود. امام حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام می‌کند، و حدود او را جاری می‌کند و از دين خدا دفاع می‌کند، با حکمت و موعظه نيکو دليل قاطع، مردم را به راه پروردگارش دعوت می‌کند، امام مانند خورشيد درخشان جهان است، خورشيدی که دور از دست‌ها و چشم‌ها در افق قرار دارد. امام، ماه نورانی، چراغ درخشان، نور ساطع و ستاره راهنما در تاريکی‌ها و صحراهای خشک و بی آب و علف و موج‌های وحشتناک درياها است. امام مانند آب گوارا برای تشنگان است، راهنمای هدايت و نجات دهنده از هلاکت است. امام مانند آتشی در بلندی‌های بيابان ها، که از سرما به آن آتش پناه می‌برد، او را گرم می‌کند، و در مهلکه‌ها راهنمايی می‌کند، هر کس از او دست بکشد هلاک خواهد شد. امام ابر پرباران و باران پر برکت است، خورشيد درخشان و زمين گسترده، و چشمه جوشان و باغ و برکه است. امام دوستی امين، پدری مهربان، برادر تنی، پناهگاه بندگان در مصائب است. امام امين خدا در زمين، و حجّت او بر بندگان، و جانشين خدا در سرزمين اوست، امام دعوت کننده مردم به سوی خدا و مدافع حريم الهی است. امام از گناهان پاک است و از عيوب دور است، علم به او اختصاص دارد، حليم و بردبار است، به دين نظم می‌دهد، باعث خشم منافقين و هلاکت کافرين است. امام در دوران خود نظير ندارد، کسی به اون نزديک نيست، هيچ دانشمندی با او برابری نمی‌کند، بدل ندارد، مثل و مانند ندارد، بدون اينکه به دنبال فضيلت باشد و يا خودش فضيلت را بدست آورده باشد، فضيلت مخصوص اوست و خداوند بخشاينده بافضيلت، فضل را به او اختصاص داده است. پس چه کسی می‌تواند امام را بشناسد يا او را انتخاب کند؟! هرگز، هرگز، در شناخت او عقل‌ها گمراه می‌شود و ديدگان ناتوان می‌شود و بزرگان احساس کوچکی می‌کنند، و حکما سرگردان می‌شوند، عقل عاقلان کم می‌شود، خطباء از خطابه باز می‌مانند و دانايان از درک او عاجز می‌شوند، و شاعران از شعر گفتن ناتوان می‌شوند و ادبا عاجز می‌شوند و سخنوران خسته می‌شوند و همه آن‌ها به ناتوانی خود اعتراف می‌کنند، چگونه می‌توان او را وصف کرد و کنه او را بيان نمود، يا چيزی از کار او را فهميد يا کسی را يافت که جای او را بگيرد؟ نه، چگونه ممکن است؟ نسبت او و وصف کنندگان او مانند ستاره‌ها و دست مردم است؟ پس انتخاب مردم کجا و اين مقام کجا؟ عقول کجا و درک اين منزلت کجا؟ کجا می‌توان چنين شخصی يافت؟ گمان می‌کنند که می‌توان او را در غير آل پيامبر صلّی الله عليه و آله يافت، به خدا قسم خودشان به خودشان دروغ گفته اند و باطل آنان را به آرزو می‌کشانند و در نتيجه به پرتگاهی بلند و مشکل و لغزنده پاگذاشته اند که پاهايشان از آن خواهد لرزيد و به پايين خواهند افتاد، با عقل‌های سرگردان، ناقص و خالی و عقايد گمراه کننده می‌خواهند امام را برگزينند که هيچ گاه به مقصد نمی‌رسند. خدا آنان را بکشد! به کجا برده شده اند؟! می‌خواهند کار مشکلی انجام دهند و خلاف حق سخن گفته اند و به گمراهی عميقی گرفتار شده اند و در سرگردانی افتاده اند، زيرا با آگاهی امام را ترک کرده اند، و شيطان اعمالشان را در نظرشان زينت بخشيد و آنان را از راه حق بازداشت، در حالی که بصير بودند، و آنان انتخاب خدا و رسولش را کنار گذاشته، و انتخاب خود را در نظر گرفتند، در حالی که قرآن با صدايی بلند به آنان خطاب می‌کند: ( و پروردگار تو آنچه را بخواهد می‌آفريند و بر می‌گزيند، آنان حقّ انتخاب ندارند و خداوند از شرک آن ها، برتر است) (سوره مبارکه قصص، آيه 68) و نيز می‌فرمايد: (شما چگونه حکم می‌کنيد؟ آيا کتاب آسمانی داريد که در آن چنين می‌خوانيد که آنچه بخواهيد اختيار می‌کنيد؟ با اين که عهد و پيمانی از ما گرفته ايد که تا قيامت بر آن چه حکم می‌کنيد، خواهيد داشت؟ از آنان بپرس کداميک از آنان چنين چيزی را ضمانت می‌کنند آيا شريکانی دارند؟ اگر راست می‌گويند شرکای خود را بياورند). (سوره مبارکه قلم، آيات 41- 36) و نيز خداوند می‌فرمايد: ( آيا در قرآن تدبّر نمی‌کنند يا بر دل‌ها قفل زده شده است؟). (سوره مبارکه محمّد، آيه 24) (يا خداوند بر دل آنان مهر زده و ديگر نمی‌فهمند)، يا ( می‌گويند شنيديم در حالی که نمی‌شنوند، بدترين جنبندگان از نظر خداوند، کر و لال هايی هستند که نمی‌انديشند، و اگر خدا خيری در آنان سراغ داشت آنان را شنوا می‌کرد و اگر آنان را شنوا می‌کرد، اعراض می‌کردند) و ( گفتند: شنيديم و نافرمانی کرديم)» بلکه آن (فضل خداوند است که به هر کس بخواهد عطا می‌فرمايد و خداوند دارای فضلی بزرگ است). پس چگونه می‌خواهند امام را برگزينند و امام عالمی است که جهل در او راه ندارد، و فرمانروايی است که سختی نمی‌دهد، معدن قداست و پاکيزگی و عبادت و علم و بندگی است، و پيامبر صلّی الله عليه و آله فقط او را به امامت دعوت کرده است، وی از نسل حضرت پاکيزه طاهره است و هيچ عيبی در نسب او نيست، هيچ شريفی با او برابری نمی‌کند، نسب او از قريش است، و در بين قريش، از بنی هاشم است، و از عترت يعنی خاندان رسول صلّی الله عليه و آله است، امام از نظر خداوند مورد رضايت و پسنديده است. شريفترين اشراف، از نسل عبد مناف، عالم هميشگی، بردباری کامل، بر امر امامت توانا، آگاه از سياست، اطاعتش واجب، پابرجا به امر خداوند، خيرخواه بندگان خدا و حافظ دين خداست، خداوند انبياء و ائمّه - صلوات الله عليهم- را توفيق می‌دهد و از علم و حکمت پنهان خود، علومی به آنان می‌دهد که به ديگران نداده و علم آنان از تمامی علوم اهل زمان برتر است. خداوند می‌فرمايد: (آيا کسی که هدايت کننده مردم به سوی حق است، شايسته تر است که از او اطاعت کنند يا کسی که تا او را هدايت نکنند، هدايت نمی‌شود؛ شما چه می‌کنيد؟ چگونه حکم می‌کنيد؟) (سوره مبارکه يونس، آيه 35) و نيز می‌فرمايد: (به هر کس که حکمت دهند، خير زيادی بدست آورده است). (سوره مبارکه بقره، آيه 269) خداوند عزّوجلّ در مورد طالوت فرموده است: (خداوند او را بر شما برگزيد و علم و قدرت جسمانی او را زياد کرد، و خداوند پادشاهی خود را به هر کس بخواهد عطا می‌کند، و خداوند توانمند و داناست). (سوره مبارکه بقره، آيه 247) و خداوند عزّوجلّ به پيامبرش می‌فرمايد: (فضل خدا برای تو بزرگ است). (سوره مبارکه نساء، آيه 113) و نيز در مورد ائمّه از اهل بيت و خاندان و نسلش می‌فرمايد: ( آيا به مردم به خاطر فضلی که خداوند به آنان داده است، حسد می‌ورزند؟ ما به آل ابراهيم کتاب و حکمت داديم و به آنان پادشاهی بزرگی عطا نموديم، پس بعضی از آنان ايمان آوردند و گروهی از آن اعراض کردند و آتش جهنّم برای آنان کافی است). (سوره مبارکه نساء، آيات 55-54) و اگر خداوند، کسی را برای اداره امور بندگانش برگزيند، به او شرح صدر و آمادگی کامل می‌دهد، و در قلبش چشمه‌های جوشان حکمت قرار می‌دهد، و علم را به طور کامل به او الهام می‌فرمايد، و بعد از آن از هيچ پاسخی در نمی‌ماند و از رفتار و گفتار صحيح دور نمی‌شود. او معصوم، مؤیّد، موفّق و در راستی و درستی پابرجاست. از خطای لغزش و سقوط در امان است، خداوند فقط او را اين گونه قرار داده است تا حجّت خدا بر بندگانش باشد و گواه او بر خلقش باشد، و اين فضل خداست که به هر کس بخواهد می‌دهد، و خداوند دارای فضلی بزرگ است؛ آيا بر چنين چيزی توانايی دارند تا بتوانند او را برگزينند؟ يا فردی که انتخاب می‌کنند اين صفات را دارد تا او را بر ديگران مقدّم بدارند؟ قسم به خانه خدا که از حقّ تجاوز کرده اند، و کتاب خدا را به پشت سر انداخته اند، گويا هيچ نمی‌دانند! و در کتاب خدا، شفاء و هدايت است و آن‌ها آن را کنار گذارده و از هوای نفس خود پيروی کرده اند، و خداوند آنان را نکوهش کرده و مورد نفرت و غضب نموده و هلاک کرده و می‌فرمايد: (چه کسی گمراه تر از کسی که بدون راهنمايی خداوند، از روی هوای نفس خود عمل می‌کند و خدا ستمکاران را راهنمايی نمی‌کند). و می‌فرمايد: (هلاک شوند! و خداوند کارهايشان را گمراه کرد) (سوره مبارکه محمّد، آيه 8) و نيز فرموده است: (نفرت و دشمنی بزرگی نزد خدا و مؤمنين است، اين گونه خداوند بر قلب انسان‌های متکبر و ستمکار مُهر می‌زند). (سوره مبارکه مؤمن، آيه) اين حديث را محمّد بن محمّد بن عصام کلينی و علیّ بن احمد بن محمّد بن عمران دقّاق و علیّ بن عبدالله ورّاق و حسن بن احمد مؤدّب و حسين بن ابراهيم بن احمد بن هشام مؤدّب- رضی الله عنهم- برايم نقل کرده و گفته اند: محمّد بن يعقوب کلينی اين حديث را از ابومحمّد قاسم بن العلاء و او از قاسم بن مسلم و او از برادرش عبدالعزيز بن مسلم و او از حضرت رضا عليه السّلام برايشان نقل کرده است.

متن عربی

حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْهَارُونِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو حَامِدٍ عِمْرَانُ بْنُ مُوسَی بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْقَاسِمِ الرَّقَّامِ قَالَ حَدَّثَنِی الْقَاسِمُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ أَخِيهِ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ‏ کُنَّا فِی أَیَّامِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع بِمَرْوَ فَاجْتَمَعْنَا فِی مَسْجِدِ جَامِعِهَا فِی یَوْمِ الْجُمُعَةِ فِی بَدْءِ مَقْدَمِنَا فَإِذَا رَأَی النَّاسُ أَمْرَ الْإِمَامَةِ وَ ذَکَرُوا کَثْرَةَ اخْتِلَافِ النَّاسِ فِيهَا فَدَخَلْتُ عَلَی سَیِّدِی وَ مَوْلَائِیَ الرِّضَا ع فَأَعْلَمْتُهُ مَا خَاضَ النَّاسُ فِيهِ فَتَبَسَّمَ ع ثُمَّ قَالَ یَا عَبْدَ الْعَزِيزِ جَهِلَ الْقَوْمُ وَ خُدِعُوا عَنْ أَدْیَانِهِمْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمْ یَقْبِضْ نَبِیَّهُ ص حَتَّی أَکْمَلَ لَهُ الدِّينَ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنَ فِيهِ تَفْصِيلُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ بَیَّنَ فِيهِ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ الْحُدُودَ وَ الْأَحْکَامَ وَ جَمِيعَ مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ کَمَلًا فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ وَ أَنْزَلَ فِی حَجَّةِ الْوَدَاعِ وَ هِیَ آخِرُ عُمُرِهِ ص‏ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِينَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِيتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِيناً وَ أَمْرُ الْإِمَامَةِ مِنْ تَمَامِ الدِّينِ وَ لَمْ یَمْضِ ص حَتَّی بَیَّنَ لِأُمَّتِهِ مَعَالِمَ دِينِهِمْ وَ أَوْضَحَ لَهُمْ سَبِيلَهُمْ وَ تَرَکَهُمْ عَلَی قَصْدِ الْحَقِّ وَ أَقَامَ لَهُمْ عَلِیّاً ع عَلَماً وَ إِمَاماً وَ مَا تَرَکَ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّةُ إِلَّا بَیَّنَهُ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یُکْمِلْ دِينَهُ فَقَدْ رَدَّ کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ رَدَّ کِتَابَ اللَّهِ تَعَالَی فَهُوَ کَافِرٌ هَلْ یَعْرِفُونَ قَدْرَ الْإِمَامَةِ وَ مَحَلَّهَا مِنَ الْأُمَّةِ فَیَجُوزَ فِيهَا اخْتِیَارُهُمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَی مَکَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ یَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ یَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ یُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِیَارِهِمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ خَصَّ اللَّهُ بِهَا إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ ع بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ الْخُلَّةِ مَرْتَبَةً ثَالِثَةً وَ فَضِيلَةً شَرَّفَهُ بِهَا وَ أَشَادَ بِهَا ذِکْرَهُ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً فَقَالَ الْخَلِيلُ ع سُرُوراً بِهَا وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ‏ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِينَ‏ فَأَبْطَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ إِمَامَةَ کُلِّ ظَالِمٍ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ صَارَتْ فِی الصَّفْوَةِ ثُمَّ أَکْرَمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَنْ جَعَلَهَا ذُرِّیَّتَهُ أَهْلَ الصَّفْوَةِ وَ الطَّهَارَةِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلَةً وَ کُلًّا جَعَلْنا صالِحِينَ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدِينَ‏ فَلَمْ یَزَلْ فِی ذُرِّیَّتِهِ یَرِثُهَا بَعْضٌ عَنْ بَعْضٍ قَرْناً فَقَرْناً حَتَّی وَرِثَهَا النَّبِیُّ ص فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِينَ‏ فَکَانَتْ لَهُ خَاصَّةً فَقَلَّدَهَا ص عَلِیّاً بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی رَسْمِ مَا فَرَضَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَصَارَتْ فِی ذُرِّیَّتِهِ الْأَصْفِیَاءُ الَّذِينَ آتَاهُمُ اللَّهُ الْعِلْمَ وَ الْإِيمَانَ بِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِيمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی کِتابِ اللَّهِ إِلی‏ یَوْمِ الْبَعْثِ‏ فَهِیَ فِی وُلْدِ عَلِیٍّ ع خَاصَّةً إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِذْ لَا نَبِیَّ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ص فَمِنْ أَیْنَ یَخْتَارُ هَؤُلَاءِ الْجُهَّالُ إِنَّ الْإِمَامَةَ هِیَ مَنْزِلَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ إِرْثُ الْأَوْصِیَاءِ إِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ وَ مَقَامُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مِيرَاثُ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ ع إِنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّينِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ تَوْفِيرُ الْفَیْ‏ءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْکَامِ وَ مَنْعُ الثُّغُورِ وَ الْأَطْرَافِ الْإِمَامُ یُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ یُقِيمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ یَذُبُّ عَنْ دِينِ اللَّهِ وَ یَدْعُو إِلَی سَبِيلِ رَبِّهِ‏ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ الْإِمَامُ کَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ لِلْعَالَمِ وَ هِیَ بِالْأُفُقِ بِحَیْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَیْدِی وَ الْأَبْصَارُ الْإِمَامُ الْبَدْرُ الْمُنِيرُ وَ السِّرَاجُ الزَّاهِرُ وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ النَّجْمُ الْهَادِی فِی غَیَاهِبِ الدُّجَی وَ الْبِيدِ الْقِفَارِ وَ لُجَجِ الْبِحَارِ الْإِمَامُ الْمَاءُ الْعَذْبُ عَلَی الظَّمَإِ وَ الدَّالُّ عَلَی الْهُدَی وَ الْمُنْجِی مِنَ الرَّدَی وَ الْإِمَامُ النَّارُ عَلَی الْیَفَاعِ الْحَارُّ لِمَنِ اصْطَلَی بِهِ وَ الدَّلِيلُ فِی الْمَهَالِکِ مَنْ فَارَقَهُ فَهَالِکٌ الْإِمَامُ‏ السَّحَابُ الْمَاطِرُ وَ الْغَیْثُ الْهَاطِلُ وَ الشَّمْسُ الْمُضِيئَةُ وَ الْأَرْضُ الْبَسِيطَةُ وَ الْعَیْنُ الْغَزِيرَةُ وَ الْغَدِيرُ وَ الرَّوْضَةُ الْإِمَامُ الْأَمِينُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الرَّقِيقُ وَ الْأَخُ الشَّفِيقُ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِی الدَّاهِیَةِ الْإِمَامُ أَمِينُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِی بِلَادِهِ الدَّاعِی إِلَی اللَّهِ وَ الذَّابُّ عَنْ حَرَمِ اللَّهِ الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُبَرَّأُ مِنَ الْعُیُوبِ مَخْصُوصٌ بِالْعِلْمِ مَرْسُومٌ بِالْحِلْمِ نِظَامُ الدِّينِ وَ عِزُّ الْمُسْلِمِينَ وَ غَیْظُ الْمُنَافِقِينَ وَ بَوَارُ الْکَافِرِينَ الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یُدَانِيهِ أَحَدٌ وَ لَا یُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لَا یُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لَا لَهُ مِثْلٌ وَ لَا نَظِيرٌ مَخْصُوصٌ بِالْفِعْلِ کُلِّهِ مِنْ غَیْرِ طَلَبٍ مِنْهُ لَهُ وَ لَا اکْتِسَابٍ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُفْضِلِ الْوَهَّابِ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ وَ یُمْکِنُهُ اخْتِیَارُهُ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ حَسَرَتِ الْعُیُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَیَّرَتِ الْحُکَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ الْأَلِبَّاءُ وَ کَلَّتِ الشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ وَ عَیِیَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ فَأَقَرَّتْ بِالْعَجْزِ وَ التَّقْصِيرِ وَ کَیْفَ یُوصَفُ لَهُ أَوْ یُنْعَتُ بِکُنْهِهِ أَوْ یُفْهَمُ شَیْ‏ءٌ مِنْ أَمْرِهِ أَوْ یُوجَدُ مَنْ یُقَامُ مَقَامَهُ وَ یُغْنِی غِنَاهُ لَا کَیْفَ وَ أَنَّی وَ هُوَ بحيت [بِحَیْثُ‏] النَّجْمُ مِنْ أَیْدِی الْمُتَنَاوِلِينَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِينَ فَأَیْنَ الِاخْتِیَارُ مِنْ هَذَا وَ أَیْنَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَیْنَ یُوجَدُ مِثْلُ هَذَا أَ ظَنُّوا أَنْ یُوجَدَ ذَلِکَ فِی غَیْرِ آلِ الرَّسُولِ ص کَذَبَتْهُمْ وَ اللَّهِ أَنْفُسُهُمْ وَ مَنَّتْهُمُ الْبَاطِلَ فَارْتَقَوْا مُرْتَقًی صَعْباً دَحْضاً تَزِلُّ عَنْهُ إِلَی الْحَضِيضِ أَقْدَامُهُمْ رَامُوا إِقَامَةَ الْإِمَامِ بِعُقُولٍ جائرة [حَائِرَةٍ] بَائِرَةٍ نَاقِصَةٍ وَ آرَاءٍ مُضِلَّةٍ فَلَمْ یَزْدَادُوا مِنْهُ إِلَّا بُعْداً قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یُؤْفَکُونَ‏ لَقَدْ رَامُوا صَعْباً وَ قَالُوا إِفْکاً وَ ضَلُّوا ضَلالًا بَعِيداً وَ وَقَعُوا فِی الْحَیْرَةِ إِذْ تَرَکُوا الْإِمَامَ عَنْ بَصِيرَةٍ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ‏ وَ مَا کَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ وَ رَغِبُوا عَنِ اخْتِیَارِ اللَّهِ وَ اخْتِیَارِ رَسُولِهِ إِلَی اخْتِیَارِهِمْ وَ الْقُرْآنُ یُنَادِيهِمْ‏ وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالی‏ عَمَّا یُشْرِکُونَ‏ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ‏ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ أَمْ لَکُمْ کِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ إِنَّ لَکُمْ فِيهِ لَما تَخَیَّرُونَ أَمْ لَکُمْ أَیْمانٌ عَلَیْنا بالِغَةٌ إِلی‏ یَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَما تَحْکُمُونَ سَلْهُمْ أَیُّهُمْ بِذلِکَ زَعِيمٌ أَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ فَلْیَأْتُوا بِشُرَکائِهِمْ إِنْ کانُوا صادِقِينَ‏ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها أَمْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ أَمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَ لَا یَسْمَعُونَ‏ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِينَ لا یَعْقِلُونَ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَیْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ‏ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا بَلْ هُوَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِيهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ‏ فَکَیْفَ لَهُمْ بِاخْتِیَارِ الْإِمَامِ وَ الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا یَجْهَلُ‏ رَاعٍ لَا یَنْکُلُ مَعْدِنُ الْقُدْسِ وَ الطَّهَارَةِ وَ النُّسُکِ وَ الزَّهَادَةِ وَ الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَةِ مَخْصُوصٌ بِدَعْوَةِ الرَّسُولِ وَ هُوَ نَسْلُ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ لَا مَغْمَزَ فِيهِ فِی نَسَبٍ وَ لَا یُدَانِيهِ ذُو حَسَبٍ فَالنَّسَبُ مِنْ قُرَیْشٍ وَ الذِّرْوَةُ مِنْ هَاشِمٍ وَ الْعِتْرَةُ مِنْ آلِ الرَّسُولِ ص وَ الرِّضَی مِنَ اللَّهِ شَرَفُ الْأَشْرَافِ وَ الْفَرْعُ مِنْ عَبْدِ مَنَافٍ نَامِی الْعِلْمِ کَامِلُ الْحِلْمِ مُضْطَلِعٌ بِالْإِمَامَةِ عَالِمٌ بِالسِّیَاسَةِ مَفْرُوضُ الطَّاعَةِ قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نَاصِحٌ لِعِبَادِ اللَّهِ حَافِظٌ لِدِينِ اللَّهِ إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ ص یُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَ یُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حُکْمِهِ مَا لَا یُؤْتِيهِ غَیْرَهُمْ فَیَکُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ کُلِّ عِلْمِ أَهْلِ زَمَانِهِمْ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی‏ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی‏ فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ‏ وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِيراً وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی طَالُوتَ‏ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ‏ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِیِّهِ ص‏ وَ کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِيماً وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ عِتْرَتِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ‏ أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِيماً فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ کَفی‏ بِجَهَنَّمَ سَعِيراً وَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ‏ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِيعَ الْحِکْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا یَحِيدُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَیَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَایَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ یَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِکَ لِیَکُونَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِيهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ‏ فَهَلْ یَقْدِرُونَ عَلَی مِثْلِ هَذَا فَیَخْتَارُوهُ أَوْ یَکُونُ مُخْتَارُهُمْ بِهَذِهِ الصِّفَةِ فَیُقَدِّمُوهُ تَعَدَّوْا وَ بَیْتِ اللَّهِ الْحَقَّ وَ نَبَذُوا کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ‏ وَ فِی کِتَابِ اللَّهِ الْهُدَی وَ الشِّفَاءُ فَنَبَذُوهُ‏ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ‏ فَذَمَّهُمُ اللَّهُ وَ مَقَّتَهُمْ وَ أَتْعَسَهُمْ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ‏ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ‏ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلی‏ کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ 2 حَدَّثَنَا وَ حَدَّثَنِی بِهَذَا الْحَدِيثِ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ الْکُلَیْنِیُّ وَ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ وَ الْحَسَنُ بْنُ أَحْمَدَ الْمُؤَدِّبُ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْقَاسِمُ بْنُ الْعَلَا قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ أَخِيهِ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الرِّضَا ع‏

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی