امام رضا در شکم مادر و هنگام ولادت
شیخ صدوق با سند خود از علی بن میثم و او از پدرش روایت میکند که گفت از مادرم شنیدم میگفت از نجمه» مادر امام رضا شنیدم می گفت: هنگامی که به فرزندم علی امام رضا) باردار شدم هیچ گونه احساس سنگینی نمیکردم و در خواب از شکمم صدای تسبیح و تهلیل و ذکر خدا را میشنیدم و موجب وحشت و هراس من می شد ولی هنگامی که از خواب بیدار میشدم چیزی نمی شنیدم پس از آنکه به دنیا آمد دیدم دستهایش را بر زمین نهاده و سرش را به سمت آسمان بلند کرده و لبهایش را مانند کسی که با دیگری سخن میگوید حرکت میداد پس پدرش موسى بن جعفر الله بر من وارد شد و به من فرمود: ای نجمه مبارک باد بر تو این کرامت الهی پس من در حالی که نوزاد را در پارچه سفیدی پیچیده بودم به آن حضرت دادم پس در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت و مقداری آب فرات طلبید او با آن کام و را برداشت سپس او را به من بازگرداند و فرمود: او را بگیر همانا که او بقیة الله حجت خدا بر روی زمین اش میباشد. (بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۹، ح ۱۴)