داستانهای امام رضا(ع) و کاظمین(ع)  ( صص118-119 ) شماره‌ی 4617

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون > به زندان افتادن امام رضا (عليه السلام) در سرخس

خلاصه

احمد بن زیاد همدانی با اسناد خود از عبدالسلام بن صالح هروی روایت کرده که گفت من در سرخس به در خانه ای که علی بن موسی علیه السلام را در آن زندانی کرده بودند رفتم و از زندانبان طلب ملاقات کردم، گفت: ممکن نیست. پرسیدم چرا؟ گفت برای اینکه در شبانه روز هزار رکعت نماز میگذارد و تنها ساعتی قبل از ظهر و ساعتی نزدیک غروب و زردی آفتاب نماز نمیگزارد ولی از جای خود حرکت نمی کند و مشغول ذکر است و با خدای خود مناجات میکند

متن

شایعه پراکنی دشمنان علیه امام رضا

 احمد بن زیاد همدانی با اسناد خود از عبدالسلام بن صالح هروی روایت کرده که گفت من در سرخس به در خانه ای که علی بن موسی را در آن زندانی کرده بودند رفتم و از زندانبان طلب ملاقات کردم، گفت: ممکن نیست. پرسیدم چرا؟ گفت برای اینکه در شبانه روز هزار رکعت نماز میگذارد و تنها ساعتی قبل از ظهر و ساعتی نزدیک غروب و زردی آفتاب نماز نمیگزارد ولی از جای خود حرکت نمی کند و مشغول ذکر است و با خدای خود مناجات میکند عبد السلام گفت: من از زندانبان خواستم که در همین اوقات فراغت آن حضرت از نماز برای من اذن ملاقات ،گیرد زندانبان اذن گرفت و من در ساعت معین خدمت آن حضرت شرفیاب شدم دیدم در مصلای خود نشسته و به فکر فرو رفته است. گفتم: یابن رسول الله این چیست که مردم از شماها شایع کرده اند؟ فرمود: آن کدام است؟ عرض کردم می گویند شماها ادعا میکنید که تمام مردم بردگان شمایند آن حضرت گفت: خداوندا ای کسی که آسمانها و زمین را آفریده ای و به غیب و عیان آگاهی تو خود شاهدی که من چنین مطلبی را هرگز نگفته ام و از احدی از پدرانم نشنیده ام که چنین کلامی گفته باشند بارالها تو خود می دانی که از این مردم چه ستمهایی به ما وارد شده است و این افترا هم از ستمهای ایشان است که درباره ما روا داشته اند آنگاه به من روی کرد فرمود: ای عبدالسلام اگر اینان بنا بر گفتار خودشان که به ما نسبت میدهند - که ما گفته ایم همگی بند ما هستند، پس بگویند ما آنان را به چه کسی خواهیم فروخت؟ 

عرض کردم راست گفتی یا بن رسول الله، سپس فرمود: ای عبدالسلام آیا تو منکری آنچه را خدای تعالی از ولایت و امامت ما بر تو و دیگران واجب فرموده است چنانکه دیگران منکرند؟

 عرض کردم پناه به خدا میبرم هرگز بلکه من به امامت و ولایت شما اقرار دارم.(۱)(بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۷۰ ، ح ۷ )

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان