پدر علی بن میثم گفت مادرم نقل کرده است که از نجمه مادر حضرت رضا شنیدم که گفت:
«وقتی به فرزندم علی حامله شدم سنگینی بارداری را احساس نمی کردم و در خواب صدای تسبیح و تهلیل و تمجید میشنیدم و گاهی هم وحشت زده بیدار میشدم و صدایی نمی شنیدم
وقتی متولد شد، دست بر زمین نهاد و سر به سوی آسمان کرد و لبهای خود را حرکت میداد مثل این که سخن می گفت در این حال پدرش موسى بن جعفر نزدش آمده گفت:
ای نجمه این موهبت پروردگار گوارایت باد من او را با پارچه ای سفید پوشانیده و در آغوش پدرش نهادم؛ بلافاصله آن حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، سپس آب فرات خواست و کامش را با آب فرات برداشت و به من برگرداند و فرمود: این فرزند را بگیر که حجت خدا بر روی زمین است.» (عيون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰ )