داستانهای امام رضا(ع) و کاظمین(ع)  ( صص 15-20 ) شماره‌ی 4713

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام صادق (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت

خلاصه

امام صادق فرمود: ای فیض همانا رسول خدا (وارث پیامبران گذشته بوده مصحف ابراهیم و موسی به او رسید و آن حضرت علی را بر آن امین دانسته و آن را به او سپرده و علی ، حسن را بر آن امین دانسته و آن را به او سپرده و حسن ، حسین الله را بر آن امین دانسته و حسین اله علی بن الحسین را به آن امین دانسته و علی بن الحسین الله محمد بن علی را بر آن امین دانسته و پدرم مرا بر آن امین دانست. پس نزد من بود و من این فرزندم را با آنکه کودک است بر آن امین دانستم و آنها را نزد او است.

متن

امام کاظم وارث انبیاست

کشی در کتاب رجال الکشی ص ۲۲۹ با اسناد خود از فیض بن مختار روایت کرده که گفته به امام صادق الا عرض کردم فدایت شوم.... اگر چیزی که از آن در هراسیم اتفاق افتاد شما به شهادت رسیدید و از خدا برای شما عافیت را میطلبم پس از شما به چه کسی رو آوریم امام بعد از شما کیست؟ فیض گفت: آن حضرت چیزی نفرمود من زانوهای آن حضرت را بوسیدم و گفتم ای آقای من مرا رحم کن زیرا اگر امام زمان خود را نشناسم دچار آتش دوزخ خواهم شد و به خدا سوگند اگر من باور داشتم مرگم قبل از شما فرا رسد باین موضوع اهمیت نمی دادم ولیکن من ترس آن را دارم که بعد از شما زنده بمانم.

پس آن حضرت به من فرمود همین جا باش سپس برخاست و پرده ای که آنجا بود کنار زد و داخل شد طولی نکشید که آن حضرت فریاد زد. ای فیض داخل شو. پس من هم داخل شدم ناگهان دیدم آن حضرت در مسجد است و نماز مستحبی خوانده و صورتش را از قبله برگردانده من در مقابلش نشستم پس ابوالحسن (امام موسی بن جعفر ) به آنجا آمد و او در آن وقت کودکی پنج ساله بود و در دستش تازیانه ای بود امام صادق او را در دامان خویش نشانید و به او فرمود؛ پدر و مادرم به فدایت این تازیانه چیست در دستت؟ گفت من بر برادرم علی گذشتم دیدم با این تازیانه حیوانی را می زند این را از دستش گرفتم.

امام صادق فرمود: ای فیض همانا رسول خدا (وارث پیامبران گذشته بوده مصحف ابراهیم و موسی به او رسید و آن حضرت علی را بر آن امین دانسته و آن را به او سپرده و علی ، حسن را بر آن امین دانسته و آن را به او سپرده و حسن ، حسین الله را بر آن امین دانسته و حسین اله علی بن الحسین را به آن امین دانسته و علی بن الحسین الله محمد بن علی را بر آن امین دانسته و پدرم مرا بر آن امین دانست. پس نزد من بود و من این فرزندم را با آنکه کودک است بر آن امین دانستم و آنها را نزد او است.

فیض گوید: پس من منظور آن حضرت را فهمیدم و به او گفتم فدایت گردم برایم بیش از این بفرما فرمود ای فیض هرگاه پدرم می خواست دعایش مستجاب شود مرا در طرف راستش می نشاند سپس دعا می کرد و من آمین میگفتم پس آن دعایش مستجاب می شد و من نیز با این فرزندم اینچنین عمل میکنم و ما دیروز در موقف عرفات بیاد تو بودیم و برایت دعا کردیم.

فیض گوید به آن حضرت عرض کردم ای آقای من برایم بیشتر توضیح دهید. فرمود: ای فیض هرگاه پدرم به سفر می رفت و من همراهش بودم و میخواست بالای مرکبش بخوابد من مرکب خود را نزدیک مرکبش میبردم و سر او را بر روی دست خودم میگذاشتم و تا یک مایل و دو مایل همچنان به خواب می رفت و همچنین این فرزندم با من انجام خواهد داد. گفتم افزونتر از این برایم بیان فرما فدایت شوم. فرمود:

نگرانی من نسبت به این فرزند همانند نگرانی یعقوب نسبت به یوسف است.

گفتم ای آقای من برایم بیشتر توضیح دهید.

 فرمود او یاور تو است که از آن سؤال کردی پس به حقش اقرار و اعتراف نما امامت او را بپذیر پس من برخاستم و سر مبارکش را بوسیدم و برایش دعا کردم و به امام صادق عرض کردم فدایت شوم آیا کسی را از این موضوع باخبر سازم؟

فرمود: آری خانواده و فرزندان و دوستانت و همراهم در سفر حج) خانواده و فرزندانم و یونس بن ظبیان از دوستانم بودند و هنگامی که آنان را باخبر ساختم بسیار خدا را ستایش کردند. پس یونس بن ظبیان گفت: به خدا سوگند من باید از خود آن حضرت بشنوم - انسان عجولی بود و از آنجا رفت و من به دنبالش رفتم هنگامی که به در خانه امام صادق رسیدم شنیدم آن حضرت به یونس بن ظبیان می فرماید مطلب آنچنان است که فیض به تو گفته است او گفت: شنیدم و اطاعت نمودم. (بحار الانوار، ج ۴۸، ص (۲۷-۲۶)، ح ۴۵)

وصیت «امامت امری الهی است

شیخ کلینی با اسناد خود از معاذ بن کثیر روایت کرده که گفت امام صادق الله فرمود: وصیت به امامت از آسمان به صورت نامه ای مهر و موم شده بر پیامبر اکرم له نازل شد و هیچ چیز دیگری جز وصیت (به امامت به این صورت نازل نگشت پس جبرئیل گفت: ای محمد این وصیت تو است در میان امتت که نزد اهل بیت تو خواهد ماند. آن حضرت فرمود: ای جبرئیل کدامین اهل بیتم؟ جبرئیل گفت: حبیب خدا از آنان و فرزندانش علی بن ابی طالب و ذریه معصومین او تا علم نبوت را از تو ارث برد همچنان که وارث ابراهیم له می باشد و میراثش از آن علی و ذریه تو از صلب علی است. سپس امام صادق فرمود و بر آن نامه مهر و موم بسیاری بود پس علی الا اولین مهر و موم را گشود و به آنچه در آن نامه از طرف خدا مأمور شده بود عمل کرد سپس حسن الله مهر و موم دوم را گشود و به آنچه در آن نامه بود عمل  کرد.

هنگامی که حسن الله وفات نمود و از دنیا رفت حسین اله مهر سوم را گشود در آن یافت که بجنگ و بکش و کشته خواهی شد. و گروهی را برای شهادت همراه خود ببر (۷۲) تن را زیرا اینان جز با تو به شهادت نخواهند رسید پس آن حضرت به آنچه در آن نامه بود عمل کرد و قبل از آنکه از دنیا برود آن وصیت نامه را به علی بن الحسین سپرد و او مهر و موم چهارم را گشود و در آن یافت که ساکت باش و سر بزیر افکن زیرا علم الهی در این زمان نباید منتشر شود شرایط جهت گسترش علوم مساعد نیست سپس قبل از وفاتش آن را به محمد بن على الله امام باقر) سپرد و او مهر پنجم را گشود و در آن یافت که کتاب خدا را تفسیر و تبیین کن و پدرت را تصدیق کن و فرزندت امام صادق ها را وارث خود گردان و با تربیت شاگردان و نشر علوم اهل بیت ) امت اسلامی را بساز و حق خدای عز وجل را ادا گردان و در هر دو حالت ترس و امنیت حق را بیان کن و از احدی جز خدا نترس پس آن حضرت به آنچه در آن نامه بود عمل کرد سپس آن وصیت نامه را به کسی که بعد از او است سپرد.

معاذ بن جبل گوید من عرض کردم فدایت شوم آن شخص شما می باشید؟ فرمود: همین برایم مانده که تو ای معاذ از این جا بروی و بر خلاف تقیه عمل کنی این مطلب را برای مردم بیان کنی معاذ گفت به آن حضرت عرض کردم از خداوندی که به شما این جایگاه رفیع را عنایت فرموده و تو را وارث پدرانت قرار داد، مسألت می نمایم که این وراثت را در فرزندان شما نیز قرار دهد قبل از آنکه از این دنیا رحلت فرمائید.

امام صادق فرمود: ای معاذ خدای عز وجل این کار را کرده است. معاذ عرض کرد او کیست؟ فدایت شوم فرمود این کسی که اینجا خوابیده است و اشاره فرمود به موسی بن جعفر (العبد الصالح) در حالی که آن حضرت در آنجا خوابیده بود. (بحار الانوار، ج ۴۸، ص (۲۸-۲۷)، ج ۴۶)

مخاطب

نوجوان

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان بلند و رمان