نماز عید
چون روز عید شد مأمون فرمان داد که نماز عید را امام برگزار کند و همه بزرگان با او نماز بخوانند در آغاز امام نپذیرفت ولی چون مأمون پافشاری کرد ناچار شد بپذیرد اما حضرت شرط کرد نماز را بدان گونه برگزار کند که جدش رسول خدا برگزار کرده است مأمون پذیرفت و امام صبح عید لباس تمیز بر تن کرد و خود را معطر نمود و عمامه سفید بر سرگذاشت و با پای برهنه با تکبیر بخارج شهر حرکت کرد همه در رکاب امام تکبیر گویان به راه افتادند فریاد تکبیر شهر را می لرزاند و مردم آنچنان غرق در احساس شده بودند که با صدای بلند میگریستند و بر پیامبر و آلش درود میفرستادند وضع چنان بود که گویا آسمان و زمین و همه موجودات با حضرت همصدا شده و تکبیر میگفتند.
فضل بن سهل وزیر مأمون چون اوضاع را خطرناک دید به او خبر داد که اگر امام به این صورت نماز بخواند شورش و آشوب بپا خواهد شد و ما همه بر جان خود بیمناکیم هر چه زودتر پیام بفرست که امام برگردد مأمون فوراً مأموری را فرستاد ک به امام بگوید هر چه زودتر باز گردد و نماز را برگزار نکند امام کفش خود را پوشید و سوار شد و برگشت و به مردم نشان داد که همه اینها از بازیهای مأمون است خشم و نفرت مردم نسبت به مأمون افزون گشت و عشق و علاقه ایشان با امام زیاد شد همه مردم به نفاق و عوام فریبی مأمون پی بردند و دانستند آنچه در مورد امام انجام میداده هدف سیاسی داشته است.