۳۸- مراتب توکل
سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» فَقَالَ (ع) لِلتَّوَكُل دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ تَشِقَ بِهِ فِي أَمْرِكَ كُلِّهِ فِيمَا فَعَلَ بَكَ فَمَا فَعَلَ یک كُنْتَ رَاضِياً وَ تَعْلَمَ أَنَّهُ لَمْ يَأْلُكَ خَيْراً وَ نَظَراً وَ تَعْلَمَ أَنَّ الْحُكْمَ فِي ذَلِكَ لَهُ فَتَتَوَكَّلَ عَلَيْهِ بِتَفْرِيض ذَلِكَ إِلَيْهِ وَ مِنْ ذَلِكَ الْإِيمَانُ بِغُيُوبِ اللَّهِ الَّتِي لَمْ يُحِطْ عِلْمُكَ بِهَا فَوَكَلْتَ عِلْمَهَا إِلَيْهِ وَ إِلَى أَمَنَائِهِ عَلَيْهَا وَ ووَثِقْتَ بِهِ فِيهَا وَ فِي غَيْرِهَا(1. بحار، ج ۷۵، ص ۳۳۶ باب ۲۶)
توکل درجاتی دارد یکی از آنها این است که به خدا در همه اموری که برای تو انجام داده است اعتماد کنی و به آن راضی باشی بدانی که در مورد هیچ خیری در کار تو کوتاهی نمیکند بدانی همه کارها در دست اوست پس بر او تکیه کرده و کارها را به او بسپاری این همان ایمان به غیبی است که تو به آن احاطه نداری و علم آن را به او و معتمدین او واگذاشته ای و در آن امر و غیر آن امر به او اعتماد کرده ای
توکل و میزان توکل هر شخص مبتنی بر باوری است که او نسبت به خداوند دارد. اگر کسی باور داشته باشد که اولا او پنهان و پیدای عالم را می داند و به مصالح ما از هر کس بیشتر آگاه است. ثانیاً بر هر کاری تواناست و هیچ کاری نیست که او نتواند انجام دهد. ثالثاً او خير محض است و خیر خواه ماست به آنچه خداوند داده و آنچه نداده است راضی است چون میداند که او بهترین و بیشترین خیر ممکن را در اختیار ما قرار داده است چون باور دارد که همه امور در دست اوست و غیر او توانایی در عالم نیست همه چیز زندگی خود را به او واگذار می کند و تنها بر او تکیه و اعتماد دارد.
۳۹- نشانه توکل
سُئِلَ الرِّضا (ع): عَنْ حَدِّ التَّوَكُل؟ فَقَالَ (ع): أَنْ لَا تَخَافَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ(1. تحف العقول، ج۲۴، ص ۳۲۷ )
نشانه توکل آن است که جز از خداوند از هیچ کس ترس به خود راه ندهد.
کسی که به خدا توکل کند و به مقدمات و لوازم توکل باور داشته باشد دلیلی ندارد که از چیزی بترسد او دوست خداست و خدا دوست اوست و آنکه خدا دوست او باشد از چه میتواند هراس داشته باشد. خداوند متعال فرموده است: «ان اولیاء الله لا خوف عليهم ولا هم يحزنون».
ترس، نشانه عدم باور قلبی به خداوند توانمند است. در صورتی که کسی به خدای توانمند باور داشته باشد همچون متهمی است که به وکیل توانمندی برای رفع اتهام خود باور دارد انسانی که می ترسد نشان از این دارد که او به خدا به عنوان وکیلی توانمند باور ندارد.
ص67