ه آدم کشی
و قتل النفس التي حرم الله إلا بالحق، لأن الله عز و جل يقول: « وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا
هر کس عمداً مؤمنی را بکشد کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود؛ و خدا بر او خشم میگیرد و لعنتش میکند و عذابی بزرگ برایش آماده ساخته است.» (نساء، (۹۴)
حق حيات مهمترین حقی است که خداوند در طبیعت انسانها نهاده است. به همین جهت انسانها آن اندازه که برای جان خود ارزش قائل میشوند و حاضر هستند برای حفظ آن هر چیزی را فدا کنند غالباً نسبت به چیز دیگر اینگونه نیستند. در روابط اجتماعی نیز حرمت جان انسان از هر چیز بیشتر است و نادیده گرفتن این حرمت گناهی نابخشونی و باعث مجازات سنگین است. در اندیشه دینی خداوند متعال فرموده است: کسی که باعث مرگ یک نفر شود گویی همه انسانها را به قتل رسانیده است. به همین جهت مجازات چنین بی حرمتی بسیار سنگین است و خشم و لعنت و عذاب بزرگ خداوند را به دنبال دارد.
٦- تهمت به زنان پاک
و قذف المحصنات، لأن الله تبارك و تعالى يقول: «إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ »
تهمت به زنان پاک گناه کبیره است چون خدا فرمود: «کسانی که زنان پاک را آماج تیر تهمت خود ساخته اند در دنیا و آخرت لعنت می شوند و
عذاب عظیم جهنم انتظار آنها را می کشد. نور (۲۲)
شاید بتوان گفت بعد از حرمت جان انسانها آبروی آنها از هر چیز اهمیت بیشتری دارد. به گونه ای که گفته اند؛ اهمیت آبرو و حیثیت مومن از اهمیت خانه کعبه بیشتر است. به همین جهت خداوند متعال در قرآن کریم نسبت دادن اتهام ناپاکی به زنان پاک همچون اتهامی که برخی به همسر پیامبر زدند ، باعث لعنت و عذاب خداوند در دنیا و آخرت خواهد شد.
ارزشمند بودن آبروی افراد اختصاص به زنان مومن پاک ندارد. آبروی مرد مومن و به طور کل هر انسانی باید محفوظ باشد و آنچه خداوند در این آیه فرموده است نمونه ای روشن از آن است.
ص175
۱۰ - جادو
و السحر، لأن الله عز و جل يقول: « وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاق»
جادو نیز گناه کبیره است؛ چون خداوند فرمود: آنان که به دنبال سحر هستند میدانند خریدار چیزی هستند که در آخرت برای آنان نصیبی
ندارد.» (بقره، (۱۰۲)
از نظر اخلاقی آزار دیگران به هر شکل مجاز نیست. خواه این آزار از راه معمول باشد یا از راههای غیر معمول در اندیشه دینی نیز سود رساندن به دیگران مطلوب و ضرر زدن به آنان گناه محسوب می شود. به همین جهت چون معمولا از سحر سوء استفاده و برای آزار دیگران استفاده می شده است قرآن کریم تعلیم و استفاده از آن را ممنوع کرده است. خداوند می فرماید: آنچه را که شیطان صفتها در سلطنت سلیمان خوانده و درس گرفته بودند پیروی کردند و سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شیطان صفت ها به کفر گراییدند که به مردم سحر می آموختند. و نیز از آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود پیروی کردند. با اینکه آن دو فرشته هیچ کس را تعلیم سحر نمی کردند مگر آنکه قبلا به او می گفتند ما وسیله آزمایشی برای شما هستیم، پس کافر نشوی ولی آنها از آن دو فرشته چیزهایی می آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند هر چند بدون فرمان خدا نمی توانستند به وسیله آن به احدی زیان برسانند. و خلاصه چیزی می آموختند که برایشان زیان داشت و سودی بدیشان نمی رسانید. و قطعاً دریافته بودند که هر کس خریدار این متاع باشد در آخرت بهره ای ندارد. وه که چه بد بود آنچه به جان خریدند - اگر میدانستند.» (1.وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانَ ولكن الشياطين كفروا يُعَلِّمُونَ النَّاسِ السَّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيَتَعْلَمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلا بِإِذْنِ اللهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اسْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرُوا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ)
۱۱- زنا
و الزناء، لأن الله عز و جل يقول: « وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثاماً يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهَاناً. إِلَّا مَنْ تَابَ»
زنا نیز گناه کبیره است؛ چون خداوند فرمود: هر کس چنین کند کیفر او در قیامت مضاعف است و تا ابد با خواری در آن جاودانه است مگر آنکه توبه کند.» (فرقان (۶۸-۷۰)
عفت از اصول اساسی اخلاق است راهکارهای شرعی و قانونی تامین نیازهای جنسی در همه ادیان و جوامع وجود دارد رعایت این چارچوبها عفت و خارج شدن از این چارچوب ها بی عفتی محسوب می شود. همانگونه که رعایت عفت مراتبی دارد بی عفتی نیز از مراتب و درجات مختلف برخوردار است نهایت بی عفتی در روابط نامتعارف زن و مرد زناست. قرآن کریم برای زناکاری که توبه نکرده باشد و با عمل صالح آن را جبران ننموده باشد مجازات مضاعف و جاودانه در روز قیامت در نظر گرفته است.
۱۲ - سوگند دروغ
و اليمين الغموس، لأن الله عز و جل يقول: « إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلاً أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ.»
کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی می فروشند آنان را در آخرت بهره ای نیست؛ و خدا روز قیامت با آنان سخن نمی گوید و به ایشان نمینگرد و پاکشان نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت.» (آل عمران (۷۷)
روابط اجتماعی انسانها بر پایه اصولی اخلاقی بنا شده است. مهمترین این اصول راستگویی وفای به عهد و امانتداری است. گویی قراردادی فطری یا اجتماعی نانوشته و ناگفته بین انسانها بسته شده است که بر اساس آن با یکدیگر بر اساس این قرار عمل نمایند و تخلفی از آن صورت نگیرد. بر طبق روایات اسلامی رسالت همه انبیا تاکید بر همین سه اصل بوده است و محک و میزان دین داری آدمیان نیز نه نماز و روزه که گاه از سر عادت تکرار میشود بلکه راستگویی امانتداری و وفای به عهد است. بر طبق روایات نزدیکترین فرد به پیامبر (ص) راستگوترین، امانت دارترین و با وفا دارترین افراد نیست به عهد و پیمان میباشد تفاوت مومن و منافق نیز در همین سه اصل است
راست گویی یکی از تعهدات اجتماعی است. هیچ یک از آحاد اجتماع انتظار ندارند اخباری که به او داده میشود نادرست و کذب باشد و او هم به کسی خبر دروغ ندهد. اصولا وجود نظم و انسجام جامعه ای که افراد آن به یکدیگر دروغ بگویند قابل تصور نیست بنابراین تجویز دروغ اصولا در هیچ جامعه ای معقول نیست از همه دروغها ناپسندتر دروغی است که به خدا نسبت داده شود.
۱۳ - خیانت به بیت المال
و الغلول، يقول الله عز و جل: « وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»
خیانت نیز گناه کبیره است؛ چون خداوند فرمود: هر کس خیانت کند آن خیانت را روز قیامت با خویش همراه می آورد.» (آل عمران (۱۶۱)
یکی دیگر از تعهدات اجتماعی و چیزهایی که اعتماد اجتماعی بر آن بنا شده است امانت داری است چرا که در زندگی اجتماعی بسیاری از امور بر پایه این اعتماد شکل گرفته است؛ به همین جهت کسی نباید طرف معامله اش را گول بزند و به او خیانت کند ولو اینکه او قاتل پیامبر یا امام باشد. خداوند خیانتکاران را دوست ندارد خیانتکار راه پیامبر و امام را نمی رود.
این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم
غلول خیانت به غنایم جنگی و بیت المال و اموال عمومی است. خیانت به افراد خود گناهی بزرگ است ولی خیانت به اموال عمومی گناهش از آن نیز بیشتر است.
١٤- نپرداختن زکات
و منع الزكاة المفروضة، لأن الله عز و جل يقول: «يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نار جَهَنَّمَ فَتُكُوى بها جباهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَرْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْثِرُونَ»
روزی که آن گنجینه ها را در آتش دوزخ بگدازند و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند و گویند این است آنچه برای خود اندوختید، پس کیفر آنچه را میاندوختید بچشید. توبه ، (۳۴-۳۵)
احسان و نیکی و کمک به همنوع انتظاری اخلاقی و همگانی است. هر کس نیازمند چیزی باشد انتظار دارد آنکه توانایی رفع نیاز او را دارد آن را برآورده سازد. همین انتظار به عنوان یک اصل اخلاقی درآمده و گفته میشود که هر انسان و یا مسلمانی باید نسبت به هم نوعان یا هم مسلکان خود با عطوفت و مهربانی رفتار کند از این رو افراد ثروتمند لازم است بخشی از اموال خود را در اختیار نیازمندان قرار دهند. عدم کمک مالی به نیازمندان و جمع آوری کنج و مال به صورت راکد که مخل اقتصاد جامعه باشد هم از نظر اخلاقی ناپسند و هم از نظر قرآن کریم گناهی بزرگ است و موجبات عذاب قیامت را برای صاحب آن فراهم می کند. چنانکه در آیه قبل می فرماید ای کسانی که ایمان آورده اید، بسیاری از دانشمندان یهود و راهبان اموال مردم را به ناروا می خورند، و آنان را) از راه خدا باز میدارند و کسانی که زر و سیم را گنجینه می کنند و آن را در راه خدا هزینه نمیکنند ایشان را از عذابی دردناک خبر ده.» (1.يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ كَثِيرًا مِّنَ الأحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يكْثِرُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلا يُنفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ )
١٥ و ١٦ - شهادت دروغ و کتمان شهادت
و شهادة الزور و كتمان الشهادة، لأن الله عز و جل يقول: «وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ - الآية» و يقول: «وَ مَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ»
شهادت دروغ و کتمان شهادت نیز گناه کبیره است؛ چون خداوند فرمود آنان که شهادت دروغ می دهند فرقان (۷۲) و فرمود آنکه شهادت را
پنهان نماید قلبی گنهکار دارد.» (بقره (۲۸۳)
در اینجا صداقت و راستگویی نیز از جمله انتظارات اخلاقی انسانها از یکدیگر است. این انتظار هنگامی بیشتر و قوی تر مطرح می شود تا احقاق حقی شود و یا از طریق آن بیگناهی یک فرد اثبات شود. به همین جهت خداوند متعال از مسلمانان میخواهد که حقیقت را بگویند و جز حقیقت را نگویند که اگر شهادت دروغ دادند و یا حقیقت را کتمان کردند ، دچار گناه و در نتیجه عذاب بزرگی شده اند.
این نکته قابل توجه است که معمولاً گناهان کبیره ، گناهانی هستند که در قرآن نسبت به آن وعده عذاب داده شده است ولی در مورد شهادت زور و کتمان شهادت این دو ملاک رعایت نشده است. البته در مورد کتمان شهادت بیماری قلب ذکر شده است.
۱۷- شراب خواری
و شرب الخمر، لأن الله عز و جل عدل بها عبادة الأوثان
شرابخواری نیز گناه کبیره است؛ چون خداوند آنرا همطراز بت پرستی دانسته است. (سوره المائده آیه ۹۰-۹۱)
آیه ای که امام (ع) استدلال کرده و به استناد آن شرابخواری را گناه کبیره دانسته اند این است ای کسانی که ایمان آورده اید شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلیدند و از عمل شیطانند پس از آنها دوری گزینید باشد که رستگار شوید همانا شیطان میخواهد با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد پس آیا شما دست بر می دارید؟» (1. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنتُم منتهون)
بر اساس همین آیه قمار نیز همچون بت پرستی پلید و عمل شیطان نامیده شده است و فرمان به اجتناب از آنها صادر شده است لذا باید قمار بازی را همانند شرابخواری از گناهان کبیره دانست.
در هر صورت بهترین و مهمترین گوهر انسانی عقل اوست. انسان فاقد بمثابه یک حیوان خواهد بود. از مهمترین مسئولیت های انسان حفظ انسانیت خویش است. مشروبات الکلی و آنچه باعث مستی شود انسان را از خود بیخود کرده عقل را زائل میکند و انسان در آن حالت به هیچیک از ارزشهای انسانی پایبند نیست به همین جهت خداوند در قرآن کریم ناپسندی شرابخواری را در کنار ناپسندی بت پرستی ذکر کرده است.
ممکن است گفته شود خوردن مقدار کم مشروبات الکلی مشکل فوق را ایجاد نخواهد کرد. در پاسخ باید گفت بله درست است ولی مشکل اینجاست که مشروب اعتیاد آور است و بسیاری از مردم قادر به کنترل خود نیستند و برای دیگران مشکل می آفرینند به همین جهت اسلام به طور کل خواسته است که ریشه این ام الخبائث را از جامعه بر کند. داستان معروفی است که کسی را مجبور کردند که یا با مادرش زنا کن یا کفر بگوید یا مشروب بخور او گفت آن دو گناه بزرگی است، پس تنها مشروب میخورم مشروب خورد و در حالت مستی آن دو گناه را هم مرتکب شد.
۱۸ و ۱۹ - نقص عهد و قطع رحم
و نقض العهد و قطيعة الرحم، لأن الله عز و جل يقول: « أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»
نقص عهد و قطع رحم نیز از گناهان بزرگ است؛ چون خداوند فرمود اینان لعنت شده هستند و بد جایگاهی نصیب آنان خواهد شد.» (رعد، (۲۵)
رعایت عهد و پیمانهای نوشته و نانوشته از اصول و پایه های اخلاق اجتماعی است لذا خداوند به مومنان میفرماید بدون قید و شرط به عهد و پیمان خود پایبند باشند ولو آنکه طرف مقابل دشمن آنها و حتی دشمن خدا باشد. طبیعی است که نقض عهد و پیمان از گناهان بزرگ است و
خداوند نسبت به آن مجازاتهای متعدد و سنگینی وضع کرده است.
بعد از پدر و مادر طبیعی ترین روابط عاطفی باید نسبت به اقوام و خویشان منظور شود. به همین جهت در اسلام صله رحم واجب و قطع آن، حرام و از گناه بزرگ محسوب گردیده است.
-۲۰ ترک نماز و دیگر واجبات
و ترك الصلاة متعمدا أو شيئا مما فرض الله عز و جل، لأن رسول الله ( ص) قال: «من ترك الصلاة متعمدا من غير علة، فقد برئ من ذمة الله و ذمة رسوله».
ترک نماز یا چیزی که خداوند آن را واجب ساخته است رسول خدا (ص) فرمود: هر کس عمدا و بدون علت نماز را ترک کند رابطه اش با خدا قطع
خواهد شد و خدا و رسول خدا با او پیمان نخواهند داشت و چنین کسی از پیمان الهی خارج شده است.
تا اینجا امام (ع) برای برشمردن گناهان کبیره به آیات کریمه قرآن استناد میکردند ولی در پایان یک قاعده کلی را با استناد به روایتی از رسول خدا (ص) ذکر میفرمایند که نماز یا هر واجب شرعی که شخص عمداً و بدون دلیل موجه ترک کند گناه کبیره است.
ذکر نماز به عنوان نمونه از این جهت است که نماز مهمترین واجب الهی است که ترک آن از گناهان کبیره محسوب میشود. به همین رسول خدا از نماز به عنوان واسطه ارتباط انسان و خدا یاد کردند که هر کس عمداً این رابطه را قطع نمود از پیمان خدا و رسولش خارج شده و به دام شیطان گرفتار شده است. خواب از دامهای شیطان است. شیطان از طریق آن موفق میشود مومنان را از نماز باز دارد.
ص192