هدیه معنوی از گنجیه رضوی  ( صص 24، 62-51 ) شماره‌ی 4742

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > مفاهيم ويژه دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > ايمان > نور مومنان
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره تربيتی ‌ اخلاقی > سخنان اخلاقی امام > تقوا

خلاصه

- حقیقت ایمان وَ قَالَ (ع) لَا يَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى تَكُونَ فِيهِ خِصَالٌ ثَلَاتُ التَّفَقُهُ فِي الدِّينِ وَ حُسْنُ التَّقْدِيرِ فِي الْمَعِيشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزَايَا.(1. تحف العقول، ج ۳۸، ص ۳۲۹ ) هیچ بنده ای به حقیقت ایمان نخواهد رسید مگر اینکه در او سه صفت باشد فهم در دین - مدیریت صحیح زندگی - شکیبایی به هنگام

متن

 

- حقیقت ایمان

وَ قَالَ (ع) لَا يَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى تَكُونَ فِيهِ خِصَالٌ ثَلَاتُ التَّفَقُهُ فِي الدِّينِ وَ حُسْنُ التَّقْدِيرِ فِي الْمَعِيشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزَايَا.(1. تحف العقول، ج ۳۸، ص ۳۲۹ )

هیچ بنده ای به حقیقت ایمان نخواهد رسید مگر اینکه در او سه صفت باشد فهم در دین - مدیریت صحیح زندگی - شکیبایی به هنگام

گرفتاری و سختی

کمال ایمان در این است که انسان مومن نسبت به دین خود آگاهی کافی داشته باشد و در مقابل نعمت قدرشناس و در مقابل بلا و مصیبت و معصیت صبر پیشه کند. به همین جهت امام میفرمایند: برای رسیدن به مراتب ایمان و قرب این سه ویژگی را در خود تقویت کن.

ص24

۳۰ مفهوم ایمان

الْإِيمَانُ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارُ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ (1. عيون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، باب ۲۲، حدیث ۱ )

ایمان شناخت قلبی و بیان زبانی و عمل کردن است.

أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ إِيمَانُ لَا شَكٍّ فِيهِ (2. عيون أخبار الرضا (ع)، ج ۲، باب ۳۱، حدیث ۲۰)

بهترین عمل در نزد خدا ایمانی است که در آن شک راه نداشته باشد.

ایمان تنها علم و معرفت نیست نه یک سخن و ادعای تنها و نه عمل و رفتاری بدون معرفت ایمان واقعی همراهی و هماهنگی بین اندیشه خواست قلبی اقرار و ادعای زبانی و احساس عاطفه و عمل فرد نسبت به یک موضوع است. بنابراین کسی که به خدا و جهان آخرت ایمان داشته باشد اندیشه او نسبت به خدا و قیامت با خواسته های او هماهنگ و هم سو است. این فرد احساسی خدایی دارد و عواطف او متمایل به خدا و قیامت است گفتار و عمل او مبتنی بر خداجویی و آخرت طلبی است. فقدان هر یک از این ابعاد به معنای کاستی در باور و ایمان است.

بالاترین مرحله عمل عمل همراه با یقین همه جانبه است، یعنی ایمانی که از نظر پشتوانه معرفتی خواسته و احساس شک و تردید در آن مشاهده

نشود.

۳۱- انوع عملکرد

الْأَعْمَالُ عَلَى ثَلَاثَةِ أَحْوَالِ فَرَائِضُ وَ فَضَائِلُ وَ مَعَاصِي فَأَمَّا الْفَرَائِضُ فَبِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ بِرِضَى اللَّهِ وَ بِقَضَائِهِ وَ تَقْدِيرِهِ وَ مَشِيَّتِهِ وَ عِلْمِهِ وَ أَمَّا الْفَضَائِلُ فَلَيْسَتْ بِأَمْرِ اللَّهِ وَلَكِنْ بِرِضَى اللَّهِ وَ بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ بِقَدَرِ اللَّهِ وَ بِمَشِيَّةِ اللَّهِ وَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَمَّا الْمَعَاصِي فَلَيْسَتْ بِأَمْرِ اللَّهِ وَ لَكِنْ بقَضَاءِ اللَّهِ وَ بِقَدَرِ اللَّهِ وَ بِمَشِيَّةِ اللَّهِ وَ بِعِلْمِهِ ثُمَّ يُعَاقِبُ عَلَيْهَا . (1. عيون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، باب ۱۱، ج ۴۴ )

اعمال انسان سه گونه هستند واجبات فضائل (مستحبات) و گناهان (محرمات).

واجبات آن است که به فرمان خدا و با رضای خداست که به قضاء الهی تقدیر خواست و علم اوست.

 فضائل به امر خدا نیست ولی به رضای خدا و به قضاء، تقدیر خواست و علم الهی است.

گناهان به امر خدا نیست بلکه به قضاء الهی تقدیر خواست و علم اوست و کیفر می دهد.

اعمال انسان بر سه دسته قابل تقسیم است یکی واجبات دیگری زیاده بر

واجبات، و سوم گناهان

هر سه نوع این اعمال در اینکه مبتنی بر قضا و قدر و مشيت و علم خداوند هستند با یکدیگر تفاوتی ندارد.

بين فرائض و فضائل نیز در اینکه خدا به انجام آنها راضی است تفاوتی وجود ندارد بین فضایل و معاصی از این نظر که خداوند به آنها امر نکرده است تفاوتی وجود ندارند تفاوت بین فضایل و معاصی این است که خداوند به فضائل راضی است ولی به معاصی راضی نیست و انجام دهنده آن را عذاب می کند .

۳۲ پنج سخن حکمت آمیز

خَمْسَةٌ لَو رَحَلْتُم فِيهِنَّ المَطَايَا لَم يَقْدِرُوا عَلَى مِثْلَهُنَّ لَا يَخَافُ عَبْدُ إِلَّا ذَنبَهُ وَ لَا يَرْجُو إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَسْتَحْيِي الجَاهِلُ إِذَا سَئَلَ عَمَا لَا يَعْلَمُ أَن يَقُولُ لَا أَعْلَم وَ لَا يَستَحيى أَحَدَكُم إِذَا لَم يَعْلَم أَن يَتَعَلَّمَ وَ الصَّبْرُ مِنَ الإِيمَانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأْسُ مِنَ الجَسَدِ وَ لَا إِيمَانَ لِمَن لَا صَبَرَ لَهُ (1. عيون أخبار الرضا (ع)، ج ۲، باب ۳۱، ح ۱۵۵)

پنج نکته است که اگر سواره به جستجوی آن باشید، شبیه آن را پیدا نخواهید کرد

۱ - بنده نباید جز از گناه خود از چیزی بترسد.

-۲ بنده نباید جز از پروردگار خود به چیزی امیدوار باشد.

اگر کسی چیزی را ندانست و از او سوال کردند از گفتن اینکه نمی دانم خجالت نکشد.

۴- از دانستن آنچه نمی دانید خجالت نکشید. ۵- صبر نسبت به ایمان مثل سر به بدن است آنکه صبر ندارد ایمان ندارد.

.

امام می فرماید هر جا که باشی و به هر کجا که بروی بهتر از این چند نکته که برای شما خواهم گفت پیدا نخواهی کرد.

 جز از گناه از چیز دیگری نترس چون برخی از گناهان قابل جبران

نیست و سعادت و اخرت انسان توسط آنها نابود می شود.

۲- جز به خدا به دیگری امید نداشته باش چون همه چیز در دست خداست. اگر خدا نخواهد کسی را یارای کمک نیست.

 ۳- اگر از تو پرسش کنند و نمیدانی خجالت نکش بگو نمی دانم. چون اگر پاسخ غلطی را بگویی و بعد خلاف آن ثابت شود، اعتبار تو و دانسته های تو در نزد آن اشخاص زائل میشود ولی اگر اعتراف کنی که نمی دانم به صداقت تو پی خواهند برد و سخنان دیگر تو نیز اعتبار می یابد.

 چیزی را که نمیدانی از دانستن و پرسیدن آن خجالت نکش چون پرسش عیب نیست ندانستن عیب است. پرسش گام اول در علم و معرفت است.

- صبر را جدی بگیر چون صبر از مبانی ایمان به خد است. آنکه صبر ندارد به قدرت و توانایی و رحمت خدا ایمان ندارد.

۳۳- اطاعت مخلوق در معصیت خالق

لَا دِينَ لِمَنْ دَانَ بِطَاعَةِ مَخْلُوقَ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ. (1. عيون أخبار الرضا(ع)، ج ۲، باب ۳۱، ج ۱۴۹ )

کسی که با اطاعت از مخلوق معصیت خدا کند دین ندارد.

 مَنْ أَرْضَى سُلْطَاناً بِسَخَطَ اللَّهِ خَرَجَ مِنْ دِينِ اللَّهِ (2. عيون أخبار الرضا(ع)، ج ۲، باب ۳۱، ح ۳۱۹ )

و آنکه به خاطر راضی ساختن حاکم به آنچه خدا راضی نیست روی آورد از دین خدا خارج شده است.

توحید در اطاعت یکی از مبانی دینداری است. این نوع دین داری یعنی فقط از فرامین خدا اطاعت کنیم و فقط از نواهی او دوری گزینیم. بنابراین اگر کسی با اطاعت از فرمان دیگری با فرمان خدا مخالفت کند و آنچه را که خدا فرموده است ترک کند و یا آنچه نهی کرده است را به فرمان کسی مرتکب شود به همان میزان از دین بیرون رفته است و دیگری را در اطاعت شریک خدا ساخته است.

بسیاری از مردم برای شاد ساختن و راضی کردن دیگران اعم از دوست، پدر، مادر، حاکم قدرتمند یا شخص دارای توان مالی دست به کارهایی می زنند که خداوند راضی به آن کار نیست واجبات را ترک می کنند و یا محرماتی را مرتکب میشوند برای مثال تبعیض قائل میشوند. پارتی بازی میکنند به قسط و عدل عمل نمی کنند امر به معروف و نهی از منکر را ترک می کنند غیبت میکند تهمت می زنند. سعایت و بد گویی می کنند. در امور خصوصی مردم تجسس میکنند و آبروی مردم را می برند. این افراد چون هدف خود را کسب دنیا و رضایت غیر خدا قرار داده اند و رفتاری را مرتکب میشوند که خداوند از آن نهی فرموده است در حقیقت دچار نوعی شرک هستند.

٣٤ خوش بینی و واقع بینی

أحسن الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِاللَّهِ كَانَ اللَّهُ عِنْدَ ظَنِّهِ وَ مَنْ رَضِيَ بِالْقَلِيلِ مِنَ الرِّزْقِ قُبِلَ مِنْهُ الْيَسِيرُ مِنَ الْعَمَلِ وَ مَنْ رَضِيَ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْحَلَالِ خَفَّتْ مَنُونَتُهُ وَ نُعَمَ أَهْلُهُ وَ بَصَرَهُ اللَّهُ دَاءَ الدُّنْيَا وَ دَوَاءَهَا وَ أَخْرَجَهُ مِنْهَا سَالِماً إِلَى دَارِ السَّلَامِ(1. تحف العقول، ۴۴۸ )

به خداوند خوشبین باش زیرا هر که به خدا خوشبین باشد خدا با گمان خوش او همراه است هر که به رزق و روزی اندک خشنود باشد، خداوند اعمال اندک او را میپذیرد هر که به روزی اندک و حلال خشنود باشد هزینه او کمتر و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنیا و درمان آن بینا میسازد و او را از دنیا به سلامت به دارالسلام بهشت رساند. انسان خوشبین همه چیز را زیبا و متناسب میبیند و به همه چیز نگاه مثبت دارد حالات افراد به طور طبیعی به دیگران نیز سرایت می کند. انسان شاد شادی را به دیگران انتقال میدهد و انسان غمگین و افسرده غم و افسردگی را به دیگران منتقل میکند به همین دلیل شخص خوشبین این خوشبینی را به دیگران سرایت میدهد. خداوند هم می فرماید من با گمان و نگرش افراد هماهنگ هستم و کائنات را با آنها همراه و هم سو خواهم کرد.

باید به رزق کم هم قانع بود تا خداوند به عمل اندک او قانع باشد. اگر روزی کم و حلال باشد و بار گناه سبک باشد و انسان خانواده خوبی داشته باشد برای فرد بهتر است از اینکه مال زیاد داشته باشد و بار گناه سنگین و افراد خانواده ناصالح خداوند چنین شخصی را نسبت به دردهای

دنیا و درمان آن بصیرت میبخشد و او را به سلامت به قرارگاه والای بهشت یعنی دار السلام هدایت می کند.

٣٥ ویژگیهای مومن

لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّى تَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ (ص) وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ (ع) فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمَانُ السِّرِّ قَالَ الله عز و جل: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولِ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ ص فَمُدَارَاةُ النَّاسِ فَإِنَّ الله عز و جل أمر نبيه (ص) بمداراة الناس فقال: «خُذِ الْعَفْو وَ أَمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَن الْجَاهِلِينَ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ (ع)، فالصَّبرُ فِي البَأْسَاءِ وَالضَّرَاءِ، فَإِن الله عز و جل يقول: وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاء، فان الله عزوجل يقول: «و الصابرين في الباساء والضراء» (1. عيون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، باب ۲۶، ج ۹)

هیچ کس مومن از دنیا نمی رود جز اینکه در او سه ویژگی است.

 ۱ سنتی از خدا -۲ سنتی از رسول خدا ۳ - سنتی از ولی خدا سنت الهی حفظ اسرار مردم است چرا که خداوند میفرماید « او عالم به غیب است و هیچ کس را بر این غیب آگاه نمی سازد مگر آنکس را که از او راضی باشد که همان پیامبران هستند. سوره جن آیه ۲۶ و ۲۷) سنت رسول خدا مدارا و سازگاری با مردم است خداوند پیامبرش را مامور به مدارا با مردم کرده است چرا که فرموده است با تسامح رفتارهای خوب را به آنان امر کن و از جاهلین دوری گزین» (اعراف (۱۹۹) سنت ولی خدا صبر و استقامت در سختی ها و مشکلات است خداوند در قرآن کریم از «صابرین در ناراحتی و گرفتاری یاد کرده است. (بقره (۱۷۷)

آدمی تا سه خصلت پیدا نکرده است نباید خود را مومن بداند. خصلت اول، حفظ اسرار است. خصلت دوم مدارا و سازگاری با مردم است و خصلت سوم صبر بر مشکلات است. زندگی اجتماعی توام با آرامش مستوجب دانستن چند چیز و پذیرش واقعیت آن است. اول اینکه کسانی که اطراف ما زندگی میکنند همچون ما انسان هستند و زندگی آنان پراز لغزش است و دوست ندارند لغزشهای آنها اشکار شود، چنانچه ما هم دوست نداریم دیگران لغزشهای ما را آشکار کنند ما نیز باید چشم بر لغزشهای مردم بسته و آن را افشا نکنیم تا دیگران از زبان ما و ما از زبان

آنان در امان باشیم.

نکته دوم اینکه در روابط اجتماعی مردم به گونه ای با ما بر خورد می کنند که خوشایند ما نیست همانگونه که ما ممکن است با دیگران چنان برخورد کنیم که خوشایند آنان نیست بنابراین همان گونه که دوست داریم دیگران با ما مدارا کنند ما نیز باید این واقعیت را پذیرفته و با آنها مدارا کنیم. سوم اینکه زندگی هیچ کس در این دنیا خالی از رنج و مشکلات نبوده است. دنیا پر از رنج و درد و دشواری و مشکلات است. باید واقعیت آن را پذیرفت و در مقابل آن تسلیم نشد بلکه باید صبر و استقامت پیشه کرد تا این رنج و گرفتاریها برای ما برکت به بار آورد.

٣٦- رابطه ایمان تقوا و یقین

إِنَّ الْإِيمَانَ أَفْضَلُ مِنَ الْإِسْلَامِ بِدَرَجَة وَالتَّقْوَى أَفْضَلُ مِنَ الْإِيمَانِ بِدَرَجَة وَ الْيَقِينَ أَفْضَلُ مِنَ الْإِيمَانِ بِدَرَجَةٍ وَ لَمْ يُعْطَ بَنُو آدَمَ أَفْضَلَ مِنَ الْيَقِينِ (1. کافی، ج ۲، باب فضل الايمان ..... ج ۲، ص ۵۱)

ایمان از اسلام یک درجه بالاتر و تقوا از ایمان یک درجه بالاتر است. یقین از تقوا یک درجه بالاتر است چیزی برای آدمی ارزشمندتر از یقین نیست.

وَ اعْلَمْ أَنَّ الْعَمَلَ الدَّائِمَ الْقَلِيلَ عَلَى الْيَقِينِ وَ الْبَصِيرَةِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْعَمَلِ الْكَثِيرِ عَلَى غَيْرِ يَقِينِ وَ الْجَهْدِ(2. بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۳۴۷، باب ۲۶)

آگاه باش که در نزد خداوند عمل اندک پیوسته از روی یقین و آگاهی بهتر از عمل بسیار ولی بدون یقین و بدون تلاش است.

آدمیان طالب یقین هستند یقین چیزی است که برای انسان به ندرت یافت و حاصل میشود و تعداد امور یقینی نسبت به دانسته های دیگر بسیار نادر است. يقين حاصل تقوا و اجتناب از گناه و بدی هاست نیازمند نوعی آزادگی از دلبستگی ها و وابستگی های پست است تقوا و آزادگی نتیجه ایمان به حقیقت و باور به مطلوبیت نهایی آن است. ایمان نیز نتیجه اسلام و طلب حقیقت و اقرار به تسلیم حق بودن شکل میگیرد بنابراین باید هر چه بیشتر تسلیم حقیقت شدی ایمان بیشتر حاصل میشود با ایمان به خدا و تبعیت از فرامین او و اجتناب از آنچه خدا نهی فرموده است امکان یافتن همین یقین محدود بیشتر امکانپذیر است.

ص62

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی