هشتمین خورشید، معاونت پژوهشی اداره کل آموزش و پرورش خراسان  ( صص 6_10 ) شماره‌ی 4782

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > تعامل مامون با امام (عليه السلام) > درخواست مامون از امام برای قبول خلافت و امامت !

خلاصه

مأمون عالمترین خلفا و بلکه شاید عالمترین سلاطین جهان است در اینکه مأمون دارای تمایلات شیعی بوده شکی نیست منتها به او می گویند شیعه امام کش و همین سبب شده که بسیاری از فرنگیها معتقد بشوند که مأمون روی عقیده و خلوص نیت ولایتعهدی را به حضرت رضا (ع) تسلیم کرده و حوادث روز مانع شد، زیرا حضرت رضا به اجل طبیعی از دنیا رفت و موضوع منتفی شد.

متن

در این حادثه امام هشتم علی بن موسی الرضا (ع) در برابر يك تجربه تاریخی عظیم قرار گرفت و در معرض يك نبرد پنهان سیاسی که پیروزی یا ناکامی آن می توانست سرنوشت تشیع را رقم بزند. (۲. قسمتی از پیام حضرت آیت ا... خامنه ای به کنگره جهانی حضرت رضا (ع))

نکات اساسی مربوط به این حادثه چند مطلب است که مهمترین آنها

یکی هدف مأمون از این جریان و دیگری عکس العملها و مواضع امام (ع) در نفی این هدف می باشد.

هدف مأمون:

مأمون عالمترین خلفا و بلکه شاید عالمترین سلاطین جهان است در اینکه مأمون دارای تمایلات شیعی بوده شکی نیست منتها به او می گویند شیعه امام کش و همین سبب شده که بسیاری از فرنگیها معتقد بشوند که مأمون روی عقیده و خلوص نیت ولایتعهدی را به حضرت رضا (ع) تسلیم کرده و حوادث روز مانع شد، زیرا حضرت رضا به اجل طبیعی از دنیا رفت و موضوع منتفی شد.

ولی این مطلب البته از نظر علمای شیعه درست نیست قرائن هم بر خلاف آن است. اگر مطلب تا این مقدار صمیمی و جدی می بود عکس العمل حضرت رضا (ع) در مسأله ولا یتعهدی به این شکل نبود ما می بینیم حضرت رضا (ع) قضیه را به شکلی که جدی باشد تلقی نکرده اند. (۳. سیری در سیره ائمه اطهار (ع) استاد شهید مطهری ، ص ۲۰۲-۲۰۳)

 مأمون بدون مشورت با امام (ع) آن حضرت را از مدینه به مرو احضار کرد. نه تنها امام را عده زیادی از آل ابی طالب را دستور داد از مدینه تحت نظر و بدون اختیار خودشان حرکت دادند و به مرو آوردند. حتی مسیری که برای حضرت رضا (ع) انتخاب كرد يك مسیر مشخصی بود که حضرت از مراکز شیعه نشین عبور نکنند.

خود مأمون در پاسخ به اعتراضاتی که از ناحیه عباسیان در رابطه با ولایتعهدی امام رضا (ع) به او شد چنین گفته است:

این مرد کارهای خود را از ما پنهان کرده و مردم را به امامت خود می خواند. ما او را بدین جهت ولیعهد قرار دادیم که مردم را به خدمت ما خوانده و به ملك و خلافت ما اعتراف نماید و در ضمن فریفتگانش بدانند که او آنچنانکه ادعا می کند، نیست. و این امر (خلافت) شایسته ماست نه او و همچنین ترسیدیم اگر او را به حال خود بگذاریم در کار ما شکافی بوجود آورد که نتوانیم آن را پر کنیم و اقدامی بر علیه ما کند که تاب مقاومتش را نداشته باشیم.

اکنون که در رابطه باوی این رویه را پیش گرفته و در کار او مرتکب خطا شده و خود را با بزرگ کردن او در لبه پرتگاه قرار داده ایم نباید در کاروی سهل انگاری کنیم. بدین جهت باید کم کم از شخصیت و عظمت او بکاهیم تا او را پیش مردم بصورتی در آوریم که از نظر آنها شایستگی خلافت را نداشته باشد، سپس درباره او چنان چاره اندیشی کنیم که از خطرات او که ممکن بود متوجه ما شود جلوگیری کرده باشیم » (۴. عیون اخبار الرضا (ع) ، ج ۲، ص ١٦٧-١٦٨)

این عبارت به خوبی و روشنی بیانگر عمق توطئه شیطنت آمیز و حساب شده ای است که از سوی مأمون طرح ریزی شده بود بر این اساس می توان گفت که مأمون از دعوت امام هشتم به خراسان چند مقصود عمده را تعقیب می کرد

اولین و مهمترین آنها تبدیل صحنه مبارزات حاد انقلابی شیعیان به عرصه فعالیت سیاسی آرام و بی خطر بود (۵. پیام حضرت آیت ا... خامنه ای به کنگره جهانی امام رضا (ع)) مأمون میخواست با این کار آتش قیامهای علویان را که هر از چندگاهی در گوشه ای از مملکت شعله ور می گشت و خطر جدی برای حکومت و سلطنت جابرانه حکام جور به شمار می آمد، فرونشاند.

وی برای این که علویین را راضی نگه دارد و آرام کند و یا لااقل در مقابل مردم خلع سلاح کرده باشد، دست به این کار زد.

زیرا وقتی رهبر علویان را وارد دستگاه خلافت کند قهراً آنها هم که خود را در امر حکومت سهیم میدانند دست از مخالفت و مبارزه جویی برخواهند داشت، و شیوه آرام و مسالمت آمیزی را در پیش خواهند گرفت.

دوم: تخطئه» مدعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافتهای اموی و عباسی و مشروعیت دادن به این خلافتها بود. (۶. پیام حضرت آیت ا... خامنه ای به کنگره جهانی امام رضا (ع)) زیرا اگر امام رضا (ع) ولایتعهدی او را بپذیرد، لزوماً مشروعیت خلافت بنی العباس را پذیرفته است. و این که علویان خلافت عباسیان را به رسمت بشناسند خود امتیاز بزرگی برای آنها به شمار می آمد. بدین ترتیب اختلاف و دشمنی دیرینه ای که میان این دو خاندان وجود داشت، خود به خود به نفع عباسیان از بین می رفت.

 علاوه بر این ادعای دیگر شیعیان مبنی برزهد و پارسایی و بی اعتنایی ائمه به دنیا نیز با این کار نقض میشد (۷. پیام حضرت آیت ا... خامنه ای به کنگره جهانی امام رضا (ع)) زیرا با پذیرفتن ولایتعهدی مقام و منزلت امام رضا (ع) کاستی یافته و از چشم طرفدارانش خواهد افتاد و دیگر کسی او را به عنوان يك چهره منزه و مقدس نخواهد شناخت و معلوم خواهد شد که او از آنچه ادعا می کند نه کم و نه زیاد هیچ ندارد.

ا بوصلت هروی نیز دلیل واگذاری این منصب به امام را اینگونه تعلیل میکند ولا يتعهدی را به امام و ا گذاشت تا به مردم نشان دهد که او چشم در دنیا دارد و بدین ترتیب موقعیت معنوی خود را نزد آنها از دست بدهد.» (۸. عیون اخبار الرضا (ع) ، ج ۲، ص ۲۴۱ )

واقعیت این است که مردم همواره احترام خاصی برای علویان به ویژه امامان شیعه قائل بودند و این خود باعث شده بود به آنان اعتقاد و اعتماد بیش از حدی معمول داشته باشند.

 هاله ای از تقدس که امامان را فرا گرفته بود همه را در برابر آنان به خضوع واداشته و يك نوع تسلیم درونی برای مردم نسبت به آنان بوجود آورده بود.

مأمون می کوشید تا به شکلی این قداست را به هم ریخته و حداقل آنها را چون سایر مردم نشان دهد که وقتی به حکومت رسیدند مرتکب ظلم و فساد می شوند. (۹. رسول جعفریان - مجله نور علم دوره سوم شماره ۱۰، ص ۳۰)

سوم این که مأمون با این کار امام را که همواره يك كانون معارضه و مبارزه بود در کنترل دستگاههای خود قرار میداد (۱۰. پیام حضرت آیت ا... خامنه ای به کنگره جهانی حضرت رضا (ع)) زیرا با آوردن امام رضا (ع) در تشکیلات خلافت فعالیتهای آن حضرت کنترل و محدود شده و او دیگر نمی تواند خود را امام معرفی نماید. زیرا در این صورت مردم را نه تنها به پذیرش ولا يتعهدی خود بلکه حتی برای خلیفه ای که جانشینی او را پذیرفته بود میبایست دعوت نماید و بدین ترتیب جنبه استقلال عنوان امامت آل علی برای همیشه از بین می رفت.

چهارم اینکه امام را که یک عنصر مردمی و قبله امیدها و مرجع سئوالها و شكوه ها بود در محاصره مأموران حکومت قرار می داد و رفته رفته رنگ مردمی بودن را از او می زدود، و در میان او و مردم و سپس میان او و عواطف و محبتهای مردم فاصله می افکند.

پنجم: هدف پنجم این بود که با این کار برای خود وجهه و حیثیتی معنوی کسب می کرد (۱۱. پیام حضرت آیت ا... خامنه ای به کنگره جهانی حضرت رضا (ع)) زیرا ورود شخصیتی معنوی و روحانی چون امام (ع) آنهم به نام فرزند پیغمبر (ص) در دستگاه خلافت باعث بالا رفتن اعتبار و حیثیت مأمون می گشت. زیرا همیشه چنین است که نزدیکی دینداران به دنیا طلبان از آبروی دینداران می کاهد و بر آبروی دنیا طلبان می افزاید. (۱۲. پیام حضرت آیت ا... خامنه ای به کنگره جهانی حضرت رضا (ع))

ششم: «آنکه در پندار مأمون امام با این کار به يك توجیه گر دستگاه خلافت بدل می گشت. » (۱۳. پیام حضرت آیت ا... خامنه ای به کنگره جهانی حضرت رضا (ع))

هفتم احتمال دیگر این که چون ایرانیها عموماً تمایلی به تشیع و خاندان علی (ع) داشتند، و از همان اول هم که علیه عباسیها قیام کردند تحت عنوان الرضا (يا الرضى من آل محمد قیام کردند، و لذا مأمون میخواست با این سیاست نظر ایرانیان را به خود جلب کند که ببینید من دارم خواسته هشتاد نود ساله شما را احیاء میکنم آن کسی که شما می خواستید من او را آوردم و با خود گفت: فعلا ما آنها را راضی می کنیم، بعدها فکر حضرت رضا را می کنیم. (۱۴. استاد مطهری - سیری در سیره ائمه اطهار (۸ع))

هشتم: همچنین می توانیم بگوئیم مأمون میخواست پایه های حکومت خود را با داشتن شخصیتی که همگان با رضامندی به او بنگرند و تسلیم وی باشند تقویت کند (۱۵. زندگی سیاسی امام رضا (ع) - علامه جعفر مرتضی عاملی ، ص ۲۱۱)

نهم: احتمال دیگر در باب سیاست مأمون، مسأله خلع سلاح کردن خود حضرت رضا (ع) است و این در روایات ما هست که روزی حضرت رضا (ع) به مأمون فرمود : هدف تو این است.

می دانید وقتی افرادی که نقش منفی و نقش انتقاد را دارند و به يك دستگاه انتقاد می کنند یک راه برای این که آنها را خلع سلاح کنند این است که به خودشان پست بدهند، بعد اوضاع و احوال هر چه که باشد وقتی که مردم ناراضی باشند، آنها دیگر نمی توانند از نارضایتی مردم استفاده بکنند و برعکس مردم ناراضی علیه خود آنها تحریک میشوند. مردمی که همیشه میگویند خلافت حق آل علی است، اگر آنها خلیفه شوند دنیا گلستان خواهد شد عدالت اینچنین برپا خواهد شد و از این حرفها

مأمون خواست حضرت رضا (ع) را بیاورد و در منصب ولا يتعهدی تا بعد مردم بگویند: نه اوضاع فرقی نکرد چیزی نشد؛ و یا آل علی را متهم کنند که اینها تا دست خودشان کوتاه است این حرفها را میزنند ولی وقتی که دست خودشان هم رسید، دیگر ساکت میشوند و حرفی نمی زنند. (۱۶. استاد مطهری - سیری در سیره ائمه اطهار (۸ع))چنانکه مشاهده میشود این تدبیر بقدری پیچیده و عمیق است که یقیناً هیچکس جز مأمون نمی توانست آنرا به خوبی هدایت کند و بدین جهت بود که دوستان و نزدیکان مأمون از ابعاد و جوانب آن بی خبر بودند و حقاً باید گفت سیاست مأمون از پختگی و عمق بی نظیری برخوردار بود.

اما آن سوی دیگر این صحنه نبرد، امام علی بن موسی الرضا (ع) است و همین است که علی رغم زیر کی شیطنت آمیز مأمون تدبیر پخته و همه جانبه او را به حرکتی بی اثر و بازیچه ای کودکانه بدل می کند. (۱۷. پیام حضرت آیت ا... خامنه ای به کنگره جهانی حضرت رضا (ع))

عکس العمل امام رضا (ع):

تاکنون اهداف مأمون را برشمرده ایم، اینک وقت آن است تا برخورد و مقابله امام رضا (ع) با این توطئه را باز نمائیم.

الف ـ امتناع از سفر

اولین عکس العمل از جانب امام (ع) این بود که آن حضرت از پذیرش دعوت مأمون سرباز زد و از آمدن به خراسان که نفس این عمل میتوانست برای مأمون يك پیروزی ارزنده ای به حساب آید امتناع ورزید. اما رجاء بن ابي ضحاک که مأمور این کار بود او را بدین مسافرت مجبور کرد.

کلینی از یاسر خادم و ریان بن صلت نقل کرده وقتی کار امین پایان یافته و حکومت مأمون استقرار یافت، نامه ای به امام (ع) نوشته و از او خواست تا به خراسان بیاید، امام هرگز به درخواست او جواب مساعد نمی داد، در حدیث آمده است:

مأمون از نوشتن نامه در این رابطه دست بردار نبود تا آنکه امام دید چاره ای جز

 ص10

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی