عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج1، ص 198 ) شمارهی 479
موضوعات
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام علی (عليه السلام) > ازدواج امام و فاطمه (عليهماالسلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > حضرت زهرا (سلام الله عليها) > ازدواج فاطمه و امام علی (عليهماالسلام)
خلاصه
محمّد بن سابق می گويد: حضرت رضا عليه السّلام فرمود: پدرم از پدرش جعفر بن محمّد و آن حضرت از پدرش و از جدّ بزرگوارش عليهم السّلام نقل فرمود: حضرت علی عليه السّلام فرمود: تصميم به ازدواج گرفتم ولی جرأت نمی کردم اين مطلب را به حضرت رسول صلّی الله عليه و آله عرض کنم، و مدّتی اين موضوع شب و روز در فکرم بود، تا اينکه روزی بر حضرت رسول صلّی الله عليه و آله وارد شدم و آن حضرت صلّی الله عليه و آله به من فرمودند: ای علی! عرض کردم: برفرماييد ای رسول خدا! فرمود: آيا ميل داری که ازدواج کنی؟ عرض کردم: رسول خدا داناتر است. و گمان کردم حضرت صلّی الله عليه و آله يکی از زنان قريش را به عقد من درآورند و من از اينکه فرصت ازدواج با فاطمه را از دست دهم، نگران بودم، و متوجّه نشدم که چه شد که حضرت صلّی الله عليه و آله مرا صدا زدند و در خانه امّ سلمه به خدمت ايشان رفتم، وقتی به من نگاه کردند، چهره شان درخشيد و تبسّمی کردند به طوری که سفيدی دندان هايشان را که می درخشيد ديدم، حضرت صلّی الله عليه و آله به من فرمودند: ای علی! مژده بده!
خداوند مسأله ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود، به عهده گرفت. گفتم: قضیّه چيست ای رسول خدا؟ حضرت صلّی الله عليه و آله فرمودند: جبرئيل عليه السّلام با سنبل و قرنفل بهشتی نزد من آمد و آن ها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوييدم و گفتم: ای جبرئيل! اين سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آورده ای؟ او گفت: خداوند تبارک و تعالی به ملائکه ساکن بهشت و ساير ساکنين آن امر فرمود که تمام بهشت ها را با تمام درخت ها و رودخانه ها و ميوه ها و قصرهايش آذين بندند، و به بادهای بهشتی دستور داده تا با بوی انواع عطر بوزند، و حورالعين را به خواندن سوره های «طه»، «طس»، «شوری»، و سوره هايی که با «طسم» شروع می شود امر فرمود، و به يک منادی دستور داد که ندا دهد: هان ای ملائکه من! و ای ساکنين بهشت من! شاهد باشيد که فاطمه دختر محمّد(صلّی الله عليه و آله) را به عقد علی بن ابی طالب درآوردم و به اين کار راضی هستم، اين دو از يک ديگرند.
سپس خداوند تبارک و تعالی به فرشته ای از ملائکه بهشت به نام راحيل که از ملائکه ديگر بليغ تر بود، امر فرمود که خطبه بخواند. او نيز خطبه ای خواند که اهل آُمان و زمين چنين خطبه ای نخوانده بودند، سپس به يک منادی دستور داد تا ندا دهد: هان ای ملائکه من و ای ساکنين بهشت من! به علی بن ابی طالب حبيب محمّد، و فاطمه دختر محمّد تبريک بگوييد، زيرا من برای آنان خير و برکت قرار دادم. راحيل گفت: پروردگارا! برکت تو بر آن دو بيشتر از آنچه ما در بهشت و منزلت برای آنان مشاهده کرديم نيست؟ خداوند عزّوجلّ فرمود: ای راحيل! از برکت من بر آن دو اين است که آنان را بر محبّت خودم همراه می کنم و آن ها را حجّت خود بر مردم قرار می دهم، و قسم به عزّت و جلالم که از آن دو، فرزندانی بوجود خواهم آورد که در زمين گنجينه دار و معدن حکمت من می باشند، بعد از پيامبران، آنان را حجّت بر مردم قرار می دهم. پس مژده بده ای علی! که من نيز، مانند خدای رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را که خداوند برای او پسنديد، من نيز پسنديدم. پس دست همسر خود را بگير که تو از من نسبت به او سزاوارتری، جبرئيل عليه السّلام به من خبر داد که بهشت و اهل آن، مشتاق شما دونفرند، و اگر خداوند تبارک و تعالی نمی خواست از نسل شما حجّتی بر خلق برگزيند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت می فرمود، پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همراهی هستی، و رضايت خدا برای تو کافی است.
حضرت علی عليه السّلام گفت: (پروردگارا! مرا بر آن دار که شکر نعمتی که به من دادی، بجا آورم). (سوره مبارکه نمل، آيه 19) حضرت رسول صلّی الله عليه و آله آمين گفتند.
متن فارسی
. محمّد بن سابق می گويد: حضرت رضا عليه السّلام فرمود: پدرم از پدرش جعفر بن محمّد و آن حضرت از پدرش و از جدّ بزرگوارش عليهم السّلام نقل فرمود: حضرت علی عليه السّلام فرمود: تصميم به ازدواج گرفتم ولی جرأت نمی کردم اين مطلب را به حضرت رسول صلّی الله عليه و آله عرض کنم، و مدّتی اين موضوع شب و روز در فکرم بود، تا اينکه روزی بر حضرت رسول صلّی الله عليه و آله وارد شدم و آن حضرت صلّی الله عليه و آله به من فرمودند: ای علی! عرض کردم: برفرماييد ای رسول خدا! فرمود: آيا ميل داری که ازدواج کنی؟ عرض کردم: رسول خدا داناتر است. و گمان کردم حضرت صلّی الله عليه و آله يکی از زنان قريش را به عقد من درآورند و من از اينکه فرصت ازدواج با فاطمه را از دست دهم، نگران بودم، و متوجّه نشدم که چه شد که حضرت صلّی الله عليه و آله مرا صدا زدند و در خانه امّ سلمه به خدمت ايشان رفتم، وقتی به من نگاه کردند، چهره شان درخشيد و تبسّمی کردند به طوری که سفيدی دندان هايشان را که می درخشيد ديدم، حضرت صلّی الله عليه و آله به من فرمودند: ای علی! مژده بده!
خداوند مسأله ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود، به عهده گرفت. گفتم: قضیّه چيست ای رسول خدا؟ حضرت صلّی الله عليه و آله فرمودند: جبرئيل عليه السّلام با سنبل و قرنفل بهشتی نزد من آمد و آن ها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوييدم و گفتم: ای جبرئيل! اين سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آورده ای؟ او گفت: خداوند تبارک و تعالی به ملائکه ساکن بهشت و ساير ساکنين آن امر فرمود که تمام بهشت ها را با تمام درخت ها و رودخانه ها و ميوه ها و قصرهايش آذين بندند، و به بادهای بهشتی دستور داده تا با بوی انواع عطر بوزند، و حورالعين را به خواندن سوره های «طه»، «طس»، «شوری»، و سوره هايی که با «طسم» شروع می شود امر فرمود، و به يک منادی دستور داد که ندا دهد: هان ای ملائکه من! و ای ساکنين بهشت من! شاهد باشيد که فاطمه دختر محمّد(صلّی الله عليه و آله) را به عقد علی بن ابی طالب درآوردم و به اين کار راضی هستم، اين دو از يک ديگرند.
سپس خداوند تبارک و تعالی به فرشته ای از ملائکه بهشت به نام راحيل که از ملائکه ديگر بليغ تر بود، امر فرمود که خطبه بخواند. او نيز خطبه ای خواند که اهل آُمان و زمين چنين خطبه ای نخوانده بودند، سپس به يک منادی دستور داد تا ندا دهد: هان ای ملائکه من و ای ساکنين بهشت من! به علی بن ابی طالب حبيب محمّد، و فاطمه دختر محمّد تبريک بگوييد، زيرا من برای آنان خير و برکت قرار دادم. راحيل گفت: پروردگارا! برکت تو بر آن دو بيشتر از آنچه ما در بهشت و منزلت برای آنان مشاهده کرديم نيست؟ خداوند عزّوجلّ فرمود: ای راحيل! از برکت من بر آن دو اين است که آنان را بر محبّت خودم همراه می کنم و آن ها را حجّت خود بر مردم قرار می دهم، و قسم به عزّت و جلالم که از آن دو، فرزندانی بوجود خواهم آورد که در زمين گنجينه دار و معدن حکمت من می باشند، بعد از پيامبران، آنان را حجّت بر مردم قرار می دهم. پس مژده بده ای علی! که من نيز، مانند خدای رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را که خداوند برای او پسنديد، من نيز پسنديدم. پس دست همسر خود را بگير که تو از من نسبت به او سزاوارتری، جبرئيل عليه السّلام به من خبر داد که بهشت و اهل آن، مشتاق شما دونفرند، و اگر خداوند تبارک و تعالی نمی خواست از نسل شما حجّتی بر خلق برگزيند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت می فرمود، پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همراهی هستی، و رضايت خدا برای تو کافی است.
حضرت علی عليه السّلام گفت: (پروردگارا! مرا بر آن دار که شکر نعمتی که به من دادی، بجا آورم). (سوره مبارکه نمل، آيه 19) حضرت رسول صلّی الله عليه و آله آمين گفتند.
اين حديث را جعفر بن محمد از پدرش و او از جدش و او از پدرش و او از علی بن ابی طالب عليه السّلام نقل کرده است که فرمود: تصميم به ازدواج با فاطمه عليها السّلام داشتم ولی جرأت نمی کردم آن را با رسول خدا صلّی الله عليه و آله در ميان گذارم- تا آخر حديث. و اين حديث از طريق ديگری نيز بيان شده است که در کتاب «مدينه العلم» آورده ام.
متن عربی
حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الشَّاهِ بِمَرْوَرُودَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِأَحْمَدُ بْنُ الْمُظَفَّرِ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا الْبَصْرِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی الْمَهْدِیُّ بْنُ سَابِقٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع لَقَدْ هَمَمْتُ بِالتَّزْوِيجِ فَلَمْ أَجْتَرِئْ أَنْ أَذْکُرَ ذَلِکَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِنَّ ذَلِکَ اخْتَلَجَ فِی صَدْرِی لَیْلِی وَ نَهَارِی حَتَّی دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ قُلْتُ لَبَّیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هَلْ لَکَ فِی التَّزْوِيجِ قُلْتُ رَسُولُ اللَّهِ أَعْلَمُ وَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ یُرِيدُ أَنْ یُزَوِّجَنِی بَعْضَ نِسَاءِ قُرَیْشٍ وَ إِنِّی لَخَائِفٌ عَلَی فَوْتِ فَاطِمَةَ فَمَا شَعَرْتُ بِشَیْءٍ إِذْ دَعَانِی رَسُولُ اللَّهِ ص فَأَتَیْتُهُ فِی بَیْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیَّ تَهَلَّلَ وَجْهُهُ وَ تَبَسَّمَ حَتَّی نَظَرْتُ إِلَی بَیَاضِ أَسْنَانِهِ یَبْرُقُ فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ أَبْشِرْ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ کَفَانِی مَا کَانَ هَمَّنِی مِنْ أَمْرِ تَزْوِيجِکَ قُلْتُ وَ کَیْفَ کَانَ ذَاکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَتَانِی جَبْرَئِيلُ ع وَ مَعَهُ مِنْ سُنْبُلِ الْجَنَّةِ وَ قَرَنْفُلِهَا فَنَاوَلَنِيهِمَا فَأَخَذْتُهُمَا فَشَمَمْتُهُمَا وَ قُلْتُ یَا جَبْرَئِيلُ مَا سَبَبُ هَذَا السُّنْبُلِ وَ الْقَرَنْفُلِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَمَرَ سُکَّانَ الْجِنَانِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ مَنْ فِيهَا أَنْ یُزَیِّنُوا الْجِنَانَ کُلَّهَا بِمَغَارِسِهَا وَ أَنْهَارِهَا وَ ثِمَارِهَا وَ أَشْجَارِهَا وَ قُصُورِهَا وَ أَمَرَ رِیَاحَهَا فَهَبَّتْ بِأَنْوَاعِ الْعِطْرِ وَ الطِّيبِ وَ أَمَرَ حُورَ عِينِهَا بِالْقِرَاءَةِ فِيهَا طَهَ وَ طس وَ حمعسق ثُمَّ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُنَادِياً فَنَادَی أَلَا یَا مَلَائِکَتِی وَ سُکَّانَ جَنَّتِی اشْهَدُوا أَنِّی قَدْ زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ ص مِنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ رِضًی مِنِّی بَعْضُهُمَا لِبَعْضٍ ثُمَّ أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَلَکاً مِنْ مَلَائِکَةِ الْجَنَّةِ یُقَالُ لَهُ رَاحِيلُ وَ لَیْسَ فِی الْمَلَائِکَةِ أَبْلَغُ مِنْهُ فَخَطَبَ بِخُطْبَةٍ لَمْ یَخْطُبْ بِمِثْلِهَا أَهْلُ السَّمَاءِ وَ لَا أَهْلُ الْأَرْضِ ثُمَّ أَمَرَ مُنَادِياً فَنَادَی أَلَا یَا مَلَائِکَتِی وَ سُکَّانَ جَنَّتِی بَارِکُوا عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع حَبِيبِ مُحَمَّدٍ ص وَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ ص فَإِنِّی قَدْ بَارَکْتُ عَلَیْهِمَا فَقَالَ رَاحِيلُ یَا رَبِّ وَ مَا بَرَکَتُکَ عَلَیْهِمَا أَکْثَرَ مِمَّا رَأَیْنَا لَهُمَا فِی جِنَانِکَ وَ دَارِکَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا رَاحِيلُ إِنَّ مِنْ بَرَکَتِی عَلَیْهِمَا أَنِّی أَجْمَعُهُمَا عَلَی مجتبی [مَحَبَّتِی] وَ أَجْعَلُهُمَا حُجَّتِی عَلَی خَلْقِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأَخْلُقَنَّ مِنْهُمَا خَلْقاً وَ لَأُنْشِئَنَّ مِنْهُمَا ذُرِّیَّةً أَجْعَلُهُمْ خُزَّانِی فِی أَرْضِی وَ مَعَادِنَ لِحُکْمِی بِهِمْ أَحْتَجُّ عَلَی خَلْقِی بَعْدَ النَّبِیِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ فَأَبْشِرْ یَا عَلِیُّ فَإِنِّی قَدْ زَوَّجْتُکَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ عَلَی مَا زَوَّجَکَ الرَّحْمَنُ وَ قَدْ رَضِيتُ لَهَا بِمَا رَضِیَ اللَّهُ لَهَا فَدُونَکَ أَهْلَکَ فَإِنَّکَ أَحَقُّ بِهَا مِنِّی وَ لَقَدْ أَخْبَرَنِی جِبْرِيلُ ع أَنَّ الْجَنَّةَ وَ أَهْلَهَا مُشْتَاقُونَ إِلَیْکُمَا وَ لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَرَادَ أَنْ یَتَّخِذَ مِنْکُمَا مَا یَتَّخِذُ بِهِ عَلَی الْخَلْقِ حُجَّةً لَأَجَابَ فِيکُمَا الْجَنَّةَ وَ أَهْلَهَا فَنِعْمَ الْأَخُ أَنْتَ وَ نِعْمَ الْخَتَنُ أَنْتَ وَ نِعْمَ الصَّاحِبُ أَنْتَ وَ کَفَاکَ بِرِضَاءِ اللَّهِ رِضًی فَقَالَ عَلِیٌّ ع رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص آمِينَ
مخاطب
جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران
قالب
سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی