گوشه ای از اخلاق امام رضا
از جمله اخلاق آن حضرت این بود که در گفت و گو و کلام به کسی جفا نمی نمود. بدین معنی که هرگز کلام کسی را قطع نمی کرد و در میان سخن او سخن نمی گفت، تا آن شخص از کلام خود فارغ شود.
همواره در رفع نیازهای فقرا و ارباب حاجات میکوشید.
هیچگاه در حضور کسی پای خود را دراز و در مقابل همنشین خود تکیه نمیکرد و به غلام و موالی خود بد نمی گفت.
هنگام صرف غذا همه ی غلامان خود را بر سفره می طلبید و با سیاه و سفید بر یک سفره می نشست و میفرمود: پروردگار ما و پدر و مادر من و آن سیاه یکی است؛ پاداش به اعمال است، نه به رنگ پوست.
حضرت طوری به سائل کمک میکرد که چشم سائل به چشم امام نیفتد و می فرمود: نمیخواهم ذلت آن شخص را هنگامی که به او کمک میکنم ببینم.
آن حضرت بسیار در پنهانی صدقه میداد و بیشتر صدقات را در شبهای تاریک به دست نیازمندان می رساند.
امام رضا جامه های خشن و درشت می پوشید و وقتی می خواست نزد مردم حاضر شود، زینت می نمود.
حضرت به گونه ای با غلامان و خدمتکاران خود از کوچک و بزرگ برخورد می نمود و با آنها سخن میگفت و انس می گرفت و محبت می نمود که آنها هم بتوانند با حضرت مأنوس شوند و احساس نزدیکی به ایشان داشته باشند.
حضرت درباره کارگران میفرمود کارگری نیاورید مگر آنکه با او در مورد مزدش صحبت کرده باشید و آن قدری که لازم است به او بدهید چون اگر کارگری بگیرید و با او در مورد مزدش قرارداد نبندید، اگر چه صد برابر اجرتش را به او بدهید، باز گمان می کند کم است. اما اگر در مورد اجرتش با او مقاطعه کرده باشید، هر چند که همان اندازه به او بدهید از شما تشکر میکند به خاطر وفای به عهدی که کردید و اگر زیادتر بدهید آن را از بخشش و لطف شما میداند. حضرت می فرمود ما اهل بیتی هستیم که اگر وعده ای به کسی دادیم، آن را دین خود میدانیم؛ یعنی ملزم هستیم که آن را ادا کنیم، همچنانکه پیامبر این چنین بود.