٤- کرامت انسان
رفتار امام رضا با اطرافیان و زیردستان خود توأم با عطوفت و مهربانی بود. امام ایشان را بزرگ میداشت و تکریم می نمود. ایشان به خادمان خود می فرمود اگر من بر شما وارد شدم و شما مشغول غذا خوردن بودید تا دست از غذا خوردن نکشیده اید بر نخیزید.
امام در سفر خود به خراسان یک روز ظهر سفره ی غذا طلبیدند. همه دست به کار شدند و سفره را آماده کردند. امام بر سر سفره نشست و فرمود بگویید همه بیایند هر که هر جا هست بیاید غلامان و کنیزان هم بیایند. مردی از اهالی بلخ نزدیک امام بر سفره نشسته بود وقتی که دید به دستور ایشان خادمان و غلامان نیز برای غذا خوردن آمدند روی در هم کشید و گلایه کنان با خود گفت: این دیگر چه کاری است غلامان و کنیزان با مولای خویش بر سر یک سفره مینشستند؟ نه من نمی توانم با آنها غذا بخورم.
مرد بلخی برخاست به امام نزدیک تر شد. سر در گوش امام برد و گفت ای بهترین خلق خدا مناسب تر نبود اگر برای اینها سفره ای جداگانه می انداختید؟ امام در جواب فرمودند: ساکت باش خدای همه ی ما یکی است مادر و پدر ما یکی است و تنها کردار ما است که پاداش نیک و یا بد دارد. مرد از سخن خود پشیمان شد. به جای خود بازگشت و همراه با آن جماعت غذا خورد.